پیچند

فصل پنجم

پیچند

فصل پنجم

پیچند

And the end of all our exploring will be to arrive where we started
پیچند معادل فارسی تورنادو است.

آخرین نظرات
آنچه گذشت

با بازنشر یکی از پست‌های تابستان 93 نیکولا شروع می‌کنم. «فلان مطلب عاشقانه‌ات درباره‌ی منه دیگه؟ مگه نه؟ (فرستنده کیست؟ پسری که تا به حال نه اسم او را شنیده‌ام، نه او را دیده‌ام، نه حتی قبل از این به من ایمیل داده است. اما مطمئناً خودشاخ‌پنداری دارد)، ببین اون پسره توی اون مطلبت منظورت کیه؟ (فرستنده کیست؟ یک آشنا که معمولاً مخاطب مطلبم را خودش، برادر خودش، پدر خودش، یا یکی دیگر از بستگانش فرض کرده باشد)، تو واقعاً یه فمینیسم نفهمی! متأسفم برای تو و برای خودم که نوشته‌هات رو دوست داشتم. (فرستنده کیست؟ شخصی که حتی یک خط از متن هجده خطی وبلاگم را نخوانده و تنها با دیدن کلمه «مرد» داخل متن به این نتیجه رسیده که من به مردها توهین کرده‌ام و یک فمینیسم نفهم هستم)، ببخشید من گیج شدم. توی پست آذر دو سال پیش در مورد کسی نوشته بودی که موهای دستش بور بود. ولی پسری که الان ازش نوشتی مشخصه که چشم و ابرو مشکیه. تو شکست عشقی خوردی یا از این عوضیایی که با ده نفر دوستن؟ (فرستنده کیست؟ یک کارآگاه مخاطب‌نما که پیوسته ساعاتی از روز را به بررسی و تجسس در متون وبلاگ بنده می‌پردازد)، لطفا توی پیوندات این لینکمو بذار و تعریف کن و بگو حتما بخونن. (فرستنده کیست؟ دوست عزیزی که وبلاگ را با نیازمندی‌های روزنامه‌ی همشهری اشتباه گرفته است)، عزیزم خیلی قشنگ می‌نویسی. من عاشقت شدم. این شمارمه. میشه بیشتر آشنا شیم؟ (فرستنده کیست؟ واقعاً نمی‌دانم کیست و پیش خودش چه فکری می‌کند.)»

در «وصایای1» و «وصایای2» در مورد چگونه نوشتن و چگونه خواندن بحث کردیم و «وصایای3» رو اختصاص دادیم به بحثِ کامنت‌شناسی و انواع کامنت رو بررسی کردیم. [یکی از فانتزیام اینه که وبلاگ‌نویسی به عنوان علم مطرح بشه و تو دانشگاه‌ها تدریس بشه. منم سال‌های واپسین عمرم استادِ درس وصایای خودم باشم و از بلاگران جوان امتحان بگیرم و مثلاً یکی از سوالا این باشه که برای فلان موضوع یک پست کوتاه و یک پست طویل بنویسید، یا برای فلان پست یک کامنتِ پرسشیِ خصوصی، یک کامنت انتقادی عمومی و یک کامنت بی‌ربط بگذارید و برای فلان کامنت پاسخ مناسب بدهید]

کامنت در لغت به معنای توضیح، تفسیر و تعبیر هست و در وبلاگ‌ها معمولاً به نظر خوانندگان مطالب اطلاق میشه. خوانندگان وبلاگ می‌تونن نظرات خودشون رو درباره‌ی مطلبی که نویسنده‌ی وبلاگ نوشته، پای مطلب اضافه کنن و سایر خوانندگان می‌تونن نظراتشون رو در مورد نظرات بقیه بنویسن. و شاید لذت‌بخش‌ترین و ارزشمندترین بخش وبلاگ‌نویسی همین امکان استفاده از نظر خوانندگان هست که باعث میشه یک ارتباط دوطرفه بین بلاگر و خوانندگان، و خوانندگان با همدیگه ایجاد بشه. ما معمولاً بعد از خوندنِ کتاب نمی‌تونیم نقد یا نظرمونو به گوش نویسنده برسونیم، ازش تشکر کنیم یا ابهاماتی که در حین مطالعه برامون پیش اومده رو ازش بپرسیم. اما کامنت‌دونیِ وبلاگ این امکان رو به ما میده تا با نویسنده ارتباط برقرار کنیم. کامنت بذاریم و پاسخش رو دریافت کنیم. البته ممکنه نویسنده‌ی وبلاگ در تنظیمات وبلاگش اجازه‌ی گذاشتن کامنت و یا اجازه‌ی انتشار نظرات رو قبل از کنترل توسط خودش نداده باشه، و حتی ممکنه کامنت گذاشتن رو به کسانی که وبلاگ دارند یا قبلاً کامنتی ازشون تایید و منتشر شده محدود کنه. برخی نویسندگان کامنت‌ها رو می‌بندن و ایمیل‌شون رو در اختیار خواننده قرار میدن، برخی، کامنت‌ها رو باز می‌ذارن، ولی جواب نمی‌دن، یا جواب میدن، ولی تأیید و به صورت عمومی نشون نمی‌دن. سلیقه‌ها متفاوته و هر بلاگری سلیقه و دلایل خودشو داره.

هر کامنتی برای هر پستی مناسب نیست. برای اینکه ببینیم کدوم کامنت‌ها برای کدوم پست‌ها مناسب هستن و برای کدوم پست‌ها مناسب نیستن، بر اساس محتوا طبقه‌بندی و به دسته‌هایی تقسیمشون می‌کنیم و در صورت لزوم نمونه و شاهد میاریم تا به این سوال پاسخ بدیم که یک کامنت خوب چه ویژگی‌هایی رو باید داشته باشه و چه ویژگی‌هایی رو نه.

انواع پست:

- نوع اول. پستی که محتوای معرفی و آشنایی داره. پروفایل هم بهش میگن و با خوندن این پست شناختی نسبی راجع به نویسنده به دست میاریم. مثال: شرح حال میرزاده خاتون، ابوت می هولدن کالفیلد، معرفی دو کلمه حرف حساب آقاگل، پروفایل تورنادو

- نوع دوم. پست‌های تخصصی که در مورد یک موضوع علمی، هنری، اجتماعی، فرهنگی، ورزشی، سیاسی و مباحثی از این قبیل نوشته شده باشن. مثال: هفتاد کیلو قضاوت (ویار تکلم)، رضا رشیدپور جسارتاً تقدیم می‌کند (مترسک)، BTC و دنیای تاریک آدمه‌های نگون‌بخت (یک آشنا)

- نوع سوم. پست‌هایی با محتوای شعر، عکس، آهنگ، کلیپ، بخشی از یک نوشته، کتاب و هر آنچه که نویسنده اغلب خود آن را خلق نکرده است. مثال: لبخند تو را دیرزمانی‌ست ندیدم (الانور)، دانلودانه (نیمه سیب سقراطی)، سمیرا، خادمی از دانمارک (فیش‌نگار)، این ویدئو را ببینید (بالون سرگردان)

- نوع چهارم. یادداشت‌ها و خاطرات روزانه و مسائل زندگی شخصی نویسنده. اغلب پست‌های اغلب وبلاگ‌ها.

- نوع پنجم. ترکیب همگن نوع 2 و 3. (ترکیب چیزی که خودت خلق نکردی با چیزی که خودت خلق کردی. پست‌هایی مثل نقد فیلم و کتاب، تفسیر و ترجمه‌ی یه شعر یا آهنگ). مثال: Bullshit in the Rye (هولدن کالفیلد)، جشنواره فجر 96 (دکتر میم)

- نوع ششم. ترکیب همگن 2 و 4. مثال: زنان ناقص‌العقل (شباهنگ)

- نوع هفتم. ترکیب همگن 3 و 4. سحر ندارد این شب تار (شباهنگ)

- نوع هشتم. ترکیب همگن 2 و 3 و 4. مثال: شرح زندگانی من، بخش 1 و بخش2 (شباهنگ)

منظور از ترکیب همگن اینه که پست مرکب مذکور، ترکیب چند بند به صورت شماره‌گذاری و صرفاً باهم‌آیی چند متن با موضوعات مختلف در قالب از هر دری سخنی توی یه پست نیست.

انواع کامنت:

1. کامنت‌های «معرفی»، از نوعِ من کیستم، از کجا آمده‌ام، آمدنم بهر چه بود و خوشوقتم از آشنایی‌تون. معمولاً اولین کامنت‌ها یه همچین کامنت‌هایی هستن و بهتره که باشن. در این کامنت‌ها کامنت‌گذار به ارائه‌ی یک سری اطلاعات شخصی درباره‌ی خود می‌پردازد. نمونه‌های خوب:

«سلام. تقریبا دو سه ماهی میشه که وبلاگتو می‌خونم. من وبلاگتو از طریق وبلاگ یکی از بچه‌های سایت جیم پیدا کردم. اگه الان اسمشو بگم خب اونم می‌فهمه که وبلاگشو می‌خونم. ولی موردی نداره چون باید ازش متشکر باشم که منو با یه طویله‌نویس باحـــــــــــــــــــال آشنا کرد. جدی وبلاگت خیلی باحاله چون جز به جز اتفاقا رو می‌نویسی و شاید باورت نشه ولی من مطلبتو (پست‌هاتو) یک‌جا می‌خونم. اینقد که آدمو جذب خودش می‌کنه :) وقتیم عکسای خوشمزه‌هاتو می‌ذاری خیلی کیف می‌کنم خخخ»

«وری قشنگ وبلاگدِ. علاقه دارم انواع مدل آدم و تیپ شخصیتی مختلف رو بشناسم. وبلاگتونم از ناکجاآباد پیدا کردم. یعنی دقیقاً نمی‌دونم از کجا. یه خورده ترکم. اهل ارومیه نیستم فقط اونجا درس می‌خونم. الکترونیکم می‌خونم. راستی می‌دونی که مهندس یه جورایی فحشه؟ :دی در هر حال من می‌خونم وبلاگتون رو با اجازه. امیدوارم با تبادل لینک موافق باشی و دیگر هیچ»

«فک میکنم شما شریفی باشید! من هم شریفی هستم! از آشناییتون خوشبختم :)»

2. برخی کامنت‌ها ابراز احساسات و هیجان هستن. تعریف، تمجید، تبریک، تسلیت، تعجب، ابراز علاقه، اظهار دلتنگی، دعا، جملات انرژی‌بخش، اعلام حضور، موافقت، مخالفت، همراهی، هم‌دردی، هم‌حسی، توهین، تهمت، فحش، بد و بیراه، عبارت‌های کوتاهی مثل چه جالب، چه عجیب، چه خوب، احسنت، آفرین، لایک، عالی بود، ممنون، التماس دعا و شکلک‌هایِ :)، ^-^، خخخخ، [بوس]، [گل] و...

ویژگی این کامنت‌ها اینه که کوتاهن و کامنت‌گذار وقت و انرژی زیادی صرفشون نمی‌کنه.

3. کامنت‌های «خاطره». خاطره‌ای که با خوندنِ پست، یادِ خواننده افتاده و تعریفش می‌کنه.

ویژگی این کامنت‌ها اینه که می‌تونن اعلام استقلال کنن و پست بشن خودشون.

مثال: کامنت شباهنگ برای این پست، این پست و نیز این پست

4. کامنت‌های «پرسشی»، شامل جملاتی که با آیا، چرا، چه جوری، کدوم، کِی، کجا و کی شروع میشن. سوالات درسی، شرعی، احکام، چه کنم، چه نکنم، مشاوره‌ی درسی، خانوادگی و حتی ازدواج. سوالاتی که یا جهت رفع ابهام پرسیده میشن، یا رفع کنجکاوی :|، یا برای مشورت. مثال:

«شما میدونید چرا وبلاگ رادیوبلاگی‌ها دو هفته‌ست به‌روز نمیشه؟»، «پدرتون معلمه؟»، «شن‌های ساحل اسم مستعار دوستتونه؟ حالا چرا این اسم؟»، «به سلامتی خبریه؟ قراره شیرینی بخوریم؟»، «مارشمالو چیه؟»، «تنعم ینی چی؟»، «معنی تراوش چیه؟»، «شما توی شهر خودتون میرید دانشگاه پس چرا در خوابگاه هستید؟»

«سلام خسته نباشید. اگر اشتباه نکنم و با توجه به نوشته‌هاتون شما برق شریف خوندین یه مقطعی رو. من از طریق آقای... آشنا شدم. راستش من یه حماقت محض کردم تو انتخاب رشته و هوافضا رو زودتر از برق زدم! وگرنه خیلی برق رو دوست داشتم و البته هوافضا رو هم دوست دارم. الان هوافضای خواجه نصیر رو آوردم. (دیشب نتایج اومد) می‌خواستم بپرسم به نظر شما بازار کارش خوبه؟ میشه از دوره‌ی لیسانس مثل برق و کامپیوتر شروع به کار کرد؟»

«شباهنگ جان سلام. من،...، یه بچه کنکوری در حال انتخاب رشته هستم. نظر به اینکه همیشه خاطرخواه ادبیات بوده‌ام و این سه سال اشتباهی ریاضی فیزیک خوانده‌ام و حالا هم دنیای زبان‌شناسی و زبان‌های باستانی برایم یک طور آرزوی دور شده؛ کَمکی مرحمت می‌فرمایید راهنماییم کنید؟ بی‌خیال شوم دوباره بخوانم برای کنکور انسانی؟ در کنار همین رشته‌ی مرتبط با دیپلمم در دانشگاه‌های پیام نور یا آزاد بدون آزمون بروم سراغ ادبیات؟ تفریحی پی‌اش را بگیرم و بروم دنبال فنی خودم؟ ها، راستی، زبان‌شناسی یک رشته‌ی مجزاست یا باید لیسانس ادبیات داشته باشید و برای ارشد آن را انتخاب کنید؟ پیش پیش ممنون محبتتان هستم.»

5. برخی کامنت‌ها «پاسخ» هستن. پاسخ به سوالی که نویسنده پرسیده. مثال: کامنت‌های پستِ کمک (جولیک)، کامنت‌های پستِ به کمکتون احتیاج دارم (شباهنگ) و کامنت‌های پستِ کمکم می‌کنید؟ (شباهنگ)

6. برخی کامنت‌ها «درخواست» هستن. درخواست دنبال شدن، مثل «دنبالت کردم، دنبالم کن»، «به منم سر بزن»، درخواست کامنت، درخواست پست، درخواست منبر، درخواست رمز، جزوه، آدرس، شماره، عکس، آشنایی، و حتی درخواست ازدواج. که گاهی به صورت جملات پرسشی هم مطرح میشن؛ ولی از این سوال‌هایی هستن که در واقع امر و درخواستن.

مثال: «روش درست کردن قایق کاغذی رو می‌نویسید؟»، «یه پست راجع به ... می‌نویسید؟»

7. کامنت‌هایی از نوع نقد و نظر. نقد پست، نظر در مورد قالب وبلاگ، فونت، رنگ و سایز نوشته‌ها، و حتی شخصیت نویسنده به استناد و بر اساس پست‌ها.

مثال: «در مورد پستت راجع به نامجو! منم دقیقا همین مشکل رو با نامجو دارم. یه سری آهنگاش مثل همین نامه یا چند تای دیگه رو خیلییییی دوست دارم ولی از طرفی فکر میکنم با توجه به شخصیت و بک گراند و عقایدش برام خوب نیست که به آهنگاش گوش بدم. این چیزی که در مورد حکمت گفتی درست هست، ولی به نظرم اثر هنری با حکمت فرق داره. اثر هنری یه چیزی هست که روی روح اثر میذاره و برای همین مهم هست که دقت کنیم کسی که داره رومون اثر میذاره کیه، نه این که فقط چی میگه. مثل خوندن یک داستان از یک نویسنده یا گوش دادن آهنگ و دیدن فیلم و... البته من این رو میگم ولی متاسفانه خودم اصلا رعایت نمیکنم! در ضمن پاراگراف آخرت رو که خوندم... نمیدونم... احساس کردم خیلی علوم انسانی طور شده لحنت! البته لحن پیش فرضت هنوز همون مهندسی طور هست ولی گاهی شخصیت علوم انسانیت میشینه پشت فرمون و توی نوشته هات معلوم میشه :دی»

8. کامنت‌های «بی‌ربط» که فرقی نمی‌کنه برای کدوم پست گذاشته بشه. حاوی شعر، لینکِ پست، آهنگ، فیلم، کتاب، کلیپ، معرفی سایت، وبلاگ و چت و گفتگو، به صورت از هر دری سخنی. مثال: کامنت‌های راضیه ذیل پست‌های شباهنگ :))

9. کامنت‌های «ترکیبی». مثال: «وبلاگ تو رو خوندن یعنی تو رو زندگی کردن. یه جورایی تا ته‌دیگ کیک‌های شکلاتیت هم آدم باید سهیم بشه مگرنه ولش نمی‌کنی. هر چی دنبال رمز گشتم چیزی پیدا نشد. نه به تبریز خورد نه به تهران نه فینگلیش نه انگلیش نه پرشن! مگه جای دیگه‌ای هم بودی غیر این دو تا شهر! البته می‌دونم من هنوز اون تعداد پست رو ازت نخوندم که رمز رو ازت بگیرم. اما عادت ندارم رمز از کسی بخوام. رمز رو پیداش می‌کنم. بالاخره سمپادی بودن رو باید به رخ کشید. شریفم گذاشت جلوی علم و صنعت... آبروداری کرد. راستی یه تعداد جغد هم اون بالا لونه دارن. میگم امسال اجاره‌شون رو زیاد کن. زاد و ولد کردن :) و سلام. حظ بردیم.»

این به نظرم نمونه‌ی اعلای یه کامنت ترکیبیه که هم اولین کامنت یه کامنت‌گذاره، هم خودشو معرفی کرده و ضمن معرفی، اشاره‌ی غیرمستقیمی به مدرسه و دانشگاهش کرده، هم به نویسنده انرژی داده، هم درخواست رمز کرده و هم به موضوع و محتوای برخی پست‌ها اشاره کرده و بدون اینکه بگه وبلاگتو می‌خونم، نشون داده که وبلاگتو می‌خونه.

هر کامنتی برای هر پستی مناسب نیست. حواسمون به کامنتامون باشه. وبلاگ یه رسانه‌ی مجازیه، ولی یادمون نره که ما آدم‌های واقعی هستیم. آدمای واقعی احساس دارن، دل دارن، دلشون می‌شکنه، ناراحت میشن، و شاید هیچ وقت نتونن دردی که کشیدن و زخمی که با کنار هم گذاشتن چند تا کلمه بهشون زدیم فراموش کنن. «یادم باشد حرفی نزنم که به کسی بربخورد، نگاهی نکنم که دل کسی بلرزد، خطی ننویسم که آزار دهد کسی را، یادم باشد که روز و روزگار خوش است، و تنها دل ما دل نیست.»

در ادامه می‌خوایم بررسی کنیم کدوم کامنت برای کدوم پست مناسب هست و برای کدوم پست مناسب نیست. و به این سوال پاسخ بدیم که یک کامنت خوب چه ویژگی‌هایی رو باید داشته باشه و چه ویژگی‌هایی رو نباید.

ادامه دارد...
۹۶/۱۱/۲۳
پیچند (تورنادو، دُردانهٔ سابق، شباهنگ اسبق)

وصایا

نظرات (۲۴)

۲۳ بهمن ۹۶ ، ۱۸:۳۵ ابوالفضل ;)
کامنت نگذاشتن تفسیرش چیه؟
پاسخ:
اینو در ادامه میگیم
فعلا مقدماتو گفتم که ذهنمون گرم بشه
آخیش! چقدر دلم تنگ شده بود برای این سری پستات شیخ :))
پاسخ:
قربون اون دل مهربونت :دی
اِ کامنت من ^_^

کامنت گذاشتنم چه دنیای عجیبی داره ها!

پاسخ:
در عین سادگی، کار پیچیده‌ایه. نباید به‌سادگی از کنارش رد شد
من میترسم کامنت بدم دیگه !
پاسخ:
:)))))) نترس. من فقط روی کامنت‌های پرسشی آلرژی دارم. کهیر می‌زنم وقتی می‌بینم ته جمله‌ی طرف علامت سواله :))
۲۳ بهمن ۹۶ ، ۱۹:۰۹ سید رمضان حسینی
دسته‌بندی‌هاتون از اون دسته‌بندی‌هاییه که آدم وسوسه می‌شه براش مثال نقض پیدا کنه. باورم نمی‌شه جامع باشه. مثلا پست‌هایی که شامل نظر (غیرتخصصی) نویسنده راجع به یه موضوع یا اتفاق یا... هستن جزو کدوم دسته‌ان؟ ۵ یا ۲؟
یا پست‌هایی که حالت جوابیه دارند؟
کلا به نظرم پست‌های نوع پنجم این حق رو دارن که هم گسترده‌تر شن و نوع مستقلی محسوب بشن مثلا تحت عنوان «دربارهٔ»!
یا در مورد کامنت‌ها چرا ابراز موافقت و مخالفت جزو دستهٔ 2 محسوب می‌شه و نه جزو نقد و نظر؟

پ.ن. می‌دونم این دسته‌بندی صرفا برای راحت شدن کار در ادامهٔ مطلبه. ولی خب نتونستم جلوی وسوسه‌م رو بگیرم!
پ.ن.۲. به عنوان تمرین این کامنت نقد و نظره و این پست یه پست تخصصیه؟ البته به نظرم جملات اول کامنت می‌تونه نوع 2 باشه با تعریفی که ارائه دادید. احتمالا در کل ترکیبیه.
پاسخ:
حق با شماست و قطعا جامع نیست. در واقع هیچ دسته‌بندی‌ای نمی‌تونه کامل و جامع و مانع باشه و به اصطلاح افراز باشه.
اگه من غیرمتخصص در حوزه‌ی سینما یا دین باشم و یه پست هنری یا دینی بنویسم، بازم نوع دو محسوب میشه. کلا هر چی که حاصل ترواشات ذهن خودم باشه.

هر چی گسترده‌تر بشن، جزئی‌تر و دقیق‌تر میشن، ولی این از نظر آماری کار خوبی نیست.

جوابیه به چی؟ به یه سوال؟ به یه پست؟ خب محتوای جوابیه به هر حال یا جواب به سوال شخصیه که میشه نوع چهار، یا جوابیه به یه موضوع فرهنگی یا اجتماعی و... که میشه نوع دو. محتوای جوابیه رو در نظر می‌گیریم.

اگه موافقت و مخالفت صرفا در قالب جمله‌ی عالی بود یا خوشم نیومد باشه ابراز احساساته و فرقی با لایک و دیس‌لایک نداره، ولی اگه طرف بیاد تبیین کنه که چرا موافقه یا مخالفه، میشه نقد و نظر.

بله این پست تخصصیه و کامنت شما هم نقد و نظره :)
یادم باشه ۰.۲۵ به نمره‌ی کلاسی‌تون اضافه کنم :))
چرا پیر پا لب گور حالا؟ اگه این سه دوره رو سه دوره زندگی وبلاگ نویسیت در نظر بگیریم دوره اول میشه دوران کودکی دوره دوم دوره نوجوانی و این دوره دوره جوانی بوده. تازه دوره چهارم میشه دوران میان سالی:D که یک بلاگر به پختگی میرسه. :))
1195-1196
THE END؟
پاسخ:
چون دو روز دیگه دقیقا ده ساله که بلاگرم. واقعا دیگه شورشو درآوردم. برم یه مدتم مثل آدما زندگی کنم :))
۱۱۹۶ پایان فصل سه :)
مثل آدما؟ یعنی بلاگرا واقعاً آدم نیستن؟ یا شایدم آدمیم وقتی بلاگر می‌شیم دیگه آدم نمی‌شیم:دی

پاسخ:
بلاگرا از این نظر که یه تخته‌شون کمه و ممکنه سر جلسه‌ی کنکور هم پشت کارت آزمونشون کلیدواژه بنویسن برای وبلاگشون، یه مقام بالاتر از بقیه‌ی آدما دارن. 
۲۳ بهمن ۹۶ ، ۲۰:۱۵ سید رمضان حسینی
ممنون از جوابتون
منظورم از جوابیه اینه که پیش میاد که کسی تو وبلاگش چیزی می‌گه یا کاری می‌کنه، و نفر دومی در واکنش به اون حرکت و در تقبیح یا تشویق اون قول و فعل پستی می‌نویسه. اینا نسبتا نادرن و عمدتا تو دعواهای وبلاگی دیده می‌شه و برای جلوگیری از باز شدن سر دعواهای قدیمی لینک و مثال نمی‌دم! اینا هم نوع دو حساب می‌شن؟
پاسخ:
خب بستگی به محتوای دعوا داره. دعوا سر چی؟ یه موضوع سیاسی؟ اجتماعی؟
احتمالا نوع دومه. سر مسایل شخصی که دعوا نمیشه. بشه هم فکر نکنم کار به جوابیه بکشه :))
۲۳ بهمن ۹۶ ، ۲۰:۲۲ سید رمضان حسینی
راستی یه مدل‌های دیگه‌ای هم از تجارب اولیهٔ وبلاگ‌خوانی‌م یادم اومد که کلا تو این تعریفتون حسابشون نکردید شاید چون واقعا کمن و شاید چون خودتون از این مدل پست‌ها نداشتید (تا اون‌جایی که من خوندم و حافظه‌م در یادآوریش یاری می‌کنه).
چیزهایی شبیه این: http://osfur.blogfa.com (به دلایل ناشناخته‌ای فیلتره!) (داستان کوتاه خود وبلاگ‌نویس)
یا http://ma-2.blogfa.com (دل‌نوشتهٔ هنری-مذهبی-اجتماعی خود وبلاگ‌نویس)
یا https://2to7.persianblog.ir (شعرهای وبلاگ‌نویس)
یا حتی داستان‌های دنباله دار و...

اینا کلا بررسی می‌شن در این جلسات؟
پاسخ:
شعر و متن ادبی و دل‌نوشته‌ی خود فرد و داستان کوتاه و بلند و هر چی که ترواش ذهن باشه رو نوع دو حساب کردم، نشر آثار دیگرانو نوع سه، روزمرگی‌ها رو نوع چهار.
از این دسته‌بندی هدف داشتم و هدفم این بود که بگم کامنت‌ها چه خصوصیاتی باید داشته باشن. یه جورایی چون کامنت‌محورانه به قضیه نگاه کردم، خیلی جزئی‌تر تفکیک نکردم پست‌ها رو

:)))) شما از منم جدی‌ترین
این ویژگی های جدید بیان(منظورم قابلیتای جدید کامنت گذاشتن و.. هستن) که اومد،من رفتم اولین کامنتام توی وبلاگا و کلا اولین فعالیتام رو نگاه کردم ببینم تو این یکی دوسال چقدر فرق کرده کامنت گذاریم:))بعد همینکه کامنت خودمو درباره اینکه یه بار درمورد درس ازت پرسیده بودم دیدم،به عمق نابودیم پی بردم:)))اصلا صفحه رو بستم به افق خیره شدم:))خیلی صبوری خداییش:)))
پاسخ:
یه صبوری میگی، صد تا صبوری از بغلش درمیاد :))
قیافه‌م یه وقتایی بعد از دیدن بعضی کامنتا دیدنی میشه
حالا شاید دو تا شو فردا تعریف کردم.

۲۳ بهمن ۹۶ ، ۲۲:۵۷ آرزو ﴿ッ﴾
من چقـــــدر منتظر این پست(ها) بودم! :)
بسیااار ممنون.

پاسخ:
فقققققققط به عشق تو نوشتم
اصن این پست و پست بعدی تقدیم خودت، با عشق!
۲۳ بهمن ۹۶ ، ۲۳:۴۷ میماجیل ‌‌
سلام...
  من یه چند وقتیه از کامنت گذاشتن به شدت می‌ترسم :| الآن اینی که دارم می‌نویسم هم هم‌راه با ترسه! این‌قدر داغون که پن شیش باری می‌خونم کامنت دو صفحه‌ای رو! بعد ارسال می‌زنم. بعد می‌رم مرکز مدیریت ده پونزده بار از اون‌جا می‌خونم ویرایش می‌کنم که یه وقت بد ننوشته باشم! بدترین حالت‌ش هم هم‌این حالتیه که الآن هم هست! کامنت برای یه بزرگ‌تر :/
  یه سوگندنامه‌ی بلاگری هم آخر مباحث‌تون بگذارید به نظرم بد نیست :)

+ با این حافظه‌ای که دارم امیدوارم یادم نره که خواستم کسی رو وب‌لاگ‌نویس کنم ارجاع‌ش بدم به این پست‌ها! ممنون ازتون!
پاسخ:
سلام
ترس چرا؟ انقدرا هم وسواس به خرج نده که دیگه نتونی کامنت بذاری.
با این همه نیم‌فاصله‌ای که تو کامنتت می‌بینم، یحتمل یه ارتباطی به رضا امیرخانی داری.
۲۳ بهمن ۹۶ ، ۲۳:۵۷ آرزو ﴿ッ﴾
:)) اینا هم تقدیم به تو، شباهنگ :)

http://s8.picofile.com/file/8319262618/little_owl_paper_by_apofiss_d5vdm3r.jpg
و
http://s9.picofile.com/file/8319262634/9a4d8959e92bf6eca66f3e19d877ad1b_d5oixge.jpg
و
http://s9.picofile.com/file/8319262650/workaholic_owl_by_redilion_d75krrk.jpg
پاسخ:
سپاس بیکران!!!
دقیقه‌ی نود رسوندیااااا! چون داشتم امروز جمع‌بندی می‌کردم عکسا رو برای تولد فردا :دی
من خیلییی وقته که میخونمت نسرین خیلی هم میشناسمت واسه همین یاد گرفتم که زیاد منتظر کامنت نیستی و اغلب پستاتو فقط میخونم 
بعضی وقتا هم دیدم که حرصت درومده سر یه کامنت و من یکم ترسیدم نکنه حرصشو دربیارم 
بلاگر پیر قطعا من یکی از طرفداراتم و خیلی هم دوستت دارم و چون خیلی دوست دارم ترکی یاد بگیرم بخاطر بعضی کلمه ها که وسط پست ها یاد میدی ممنونتم
میدونم کامنت منم میره جزو بی ربط ها، اما وقتی پست رو دیدم خیلی دلم خواست که انرژی مثبتی که من از وبلاگ شباهنگ گرفتم تو این مدتو یجوری برگردونم.
پاسخ:
شما عزیز دلی، 
تاج سری،
منبع انرژی مثبتی،
مایه‌ی دلگرمی و اصن نور چشم شباهنگی :دی
آستانه‌ی تحمل من خییییییییییلی بالاست. وقتایی که از کوره درمیرم ببین چی کشیدم که دیگه صبر و طاقتم لبریز شده. 
نترس و کامنت بذار منبعِ انرژیِ من :دی
حاوی نکات ارزنده ی بود.
متاسفانه نوشتار شاید تمام منظور  کامنت گذار رو نرسونه.و یا شاید سو تفاهم هم بشه حتی
شده بار ها مغضوب شدم به خاطر منظور ی که اشتباه برداشت شده .
به قول شما کامنت گذاری آدابی داره که باید رعایت بشه...
وچه بهتر قبل از کامنت گذاشتن وبلاگ طرف رو خوند و با حساسیت های نویسنده آشنا شد.
یادمه اوایل در مورد منبع یک درس از شما سوال پرسیدم والبته شما جواب دادین(چه خز وخیلی بودم من :)     )
لیک سلسه مقالات شما در آداب وبلاگ نویسی  بسی مارا مفید بود.
.
.
در انتها یه انتقاد از بیان بکنم . احساس در نوشتار با ایموجی  تا حدی منتقل میشه ،لیکن بیان نیدانم چرا شکلک نداره؟
موفق باشید.
پاسخ:
من قدیما عادت داشتم اول همه‌ی پست‌های طرفو با کامنتا و جواب کامنتا می‌خوندم، بعد که یه شناخت نسبی حاصل میشد، تازه اولین کامنتمو می‌ذاشتم
من زیاد از ایموجی استفاده نمی‌کنم. ترجیح میدم حرفمو در قالب کالمات بیان کنم تا با یه شکلک
واقعا چرا ذهنت میخواد همه چی رو تجزیه و تحلیل کنه؟!

+ از بچگی اینجوری بودی یا جدیدا؟ :)
پاسخ:
از بچگی :)))
موقع خرید، موقع آشپزی، موقع مهمونی رفتن، هر موقعی کلا
و یکی از مشکلاتم با اطرافیام اینه که اونا معمولا چیزی رو تجزیه و تحلیل نمی‌کنن و توکلت علی الله پیش میرن
۲۴ بهمن ۹۶ ، ۱۰:۲۳ میماجیل ‌‌
ترس از این که چیز بدی گفته باشم، به طرف بربخوره، ناراحت بشه یا هرچی! در این حد که حدفاصل کامنت گذاشتنم تا وقتی که جواب دادید، یه جایی گفتم من اصلن چرا کامنت گذاشتم اون‌جا؟ :|

ارتباط؟! نه:) دوست‌دار نوشته‌هاش‌م. و البته فرم نوشته‌هاش.
پاسخ:
پست بعدی رو حتما بخون
یه سری نکات ریزه که اونا رو رعایت کنی، دیگه خیالت راحت باشه که مشکل از تو نیست و اگه طرف ناراحت بشه، مشکل از نازک نارنجی بودن خودشه
منظورم از ارتباط همین بود. حدس زدم کتاباشو خونده باشی
ببخشید موشک این‌طرفا نیومده؟ ☹️
پاسخ:
حدوداً یه ساله کامنت نمی‌ذاره
جز وبلاگش که تعطیل کرده و بسته راه ارتباطی دیگه‌ای باهاش ندارم
کامنت آخرش یه جوری بود. دقیقا یادم نیست چی گفت. یه چیزی تو این مایه‌ها بود که حالم خوب نیست
۲۴ بهمن ۹۶ ، ۱۲:۲۴ آرزو ﴿ッ﴾
عه!؟ چه جالب و چه خوب :))

پاسخ:
آره :)) دقیقا ده ساعت طول کشید مرتب کردن و نام‌گذاری‌شون
اوه اوه ! تازه ادامه هم داره ؟ شباهنگ بی خیاااااااااااااااااال :)))))))))))))))))))))))))) 
پاسخ:
:))) دیگه این آخریه. قول میدم دیگه بعدش پست نذارم :دی
خخخخ خب چرا قهر میکنی ! پست بزار . اصلا صد بار پست ادامه دار بزار . بر بخیلش لعنت :))) 
لوس
پاسخ:
:)) نه جدی میگم. از چند ماه پیش تصمیم داشتم وبلاگم ده سالش که تموم شد یه مدت ننویسم. فردا تولد ده‌سالگی‌شه و پایان فصل 
یه مدت ؟ کوتاهه کوتاه لطفا . ببین هر چقدر پستهات طولانی هستن خواهشا به جبرانش این زمان ننوشتن کوتاه باشه لطفا .
پاسخ:
زمان دقیقی نمی‌تونم بدم
تا وقتی شرایطم تغییر کنه
پست عالی بود استفاده کردم
فقط بعضی وقتا من حس می کنم نویسنده زیاد حوصله خوندن کامنت رو نداره در این جور مواقع من کامنت نمیذارم:)
پاسخ:
:) اون دیگه کم‌لطفی نویسنده است. من همیشه حوصله‌ی شما عزیزان دلم رو دارم ^-^
سلام کارتون خیلی عالیه تشکر
پاسخ:
سلام :|