پیچند

فصل پنجم

پیچند

فصل پنجم

پیچند

And the end of all our exploring will be to arrive where we started
پیچند معادل فارسی تورنادو است.

آخرین نظرات
آنچه گذشت

۲۰۵۱- از اداره تا همایش

۲۵ مهر ۱۴۰۴، ۰۹:۲۱ ق.ظ

دیروز سومین همایش ملی مطالعات نام‌شناسی ایران برگزار شد. در این همایش تحول نام‌گذاری در ایران بررسی شد. و نیز نام‌شناسی در غرب، نام‌های خانوادگی در آلمان، الگوهای نام‌گذاری در خانواده‌های ترک‌زبان همدان، تحول نام‌ها در بوکان، جای‌نام‌های مربوط به خوراک در خرم‌آباد، جای‌نام‌های تهران و بیرجند، نام در شعر فارسی، نام‌گذاری در فیلم‌های جشنوارهٔ فیلم فجر، نام‌نگذاری (فقدان نام) در فیلم‌های mother و M، و نام «ایران» در متون تاریخی.

روز خوبی بود. اول دکتر ع. و خانم ب. رو دیدم، بعد هم برای اولین بار دکتر ز. رو. و بعدتر خانم ب.ر. و دکتر ح.ب. رو دیدم و احوال‌پرسی کردیم. بعد همین جوری که هی با این استاد و اون استاد سلام علیک می‌کردم یه دانشجویی اومد یواش پرسید ببخشید شما کی هستی که همه شما رو می‌شناسن؟ گفتم هیشکی والا. در واقع من همه رو می‌شناسم نه همه منو.

از ۹ صبح شروع شد و تا ۱۷:۳۰ طول کشید.

صبح قبل از اینکه همایش شروع بشه یه سر رفتم اداره برای پیگیری پرونده‌م. گفتن منطقهٔ ۴ هنوز پرونده‌تو نفرستاده اینجا. نه فقط پروندهٔ من که کلاً پروندهٔ خیلیا هنوز نرسیده دستشون. گفتن فقط هم ۴ نیست، همهٔ مناطق این‌جوری‌ان. گفتم پس چجوری نمرهٔ ارزشیابیمو تو رتبه‌بندی لحاظ کردید؟ گفتن نمره‌ت تو سامانه بود. گفتم برگهٔ ارزشیابی که دست خودمه، تو سامانه هم نذاشتم این برگه رو. در واقع نداشتم که بذارم. مدرسه هم تازه ۲۶ شهریور برگه‌مو پیدا کرد. چون معاون و مدیر و کادرش عوض شده بود و معلوم نبود چی کجاست. ولی تا قبل از این تاریخ، هم من هم مدرسه می‌دونستیم ارزشیابیم ۱۰۰ شده. این ارزشیابی سه نسخه‌ست. یکی برای اداره یکی برای مدرسه یکی برای معلم. مدرسه پارسال یه نسخه به ادارهٔ منطقه‌شون فرستاده بود. گفتم اداره هنوز مدارکمو نفرستاده نمرهٔ ارزشیابیمو از روی نسخهٔ اداره ببینید ثبت کنید. گفتن درسته. گفتم خب الان من نسخهٔ خودمو آوردم و می‌بینید که صده. طبق کدوم مدرک، نمرهٔ کمتر از صد رو گذاشتید تو رتبه‌بندی؟ گفتن تو سامانه ثبت شده. گفتم کی ثبت کرده؟ گفتن ثبت شده دیگه. گفتم ببینید اینی که دستمه امضا و مهر و تاریخ پارسال رو داره و توش نوشته امتیازم صده ولی شما یا هر کی بدون اینکه اینو ببینه امتیاز کمتری رو ثبت کردید. تو نسخهٔ اداره هم همین صده، ولی هنوز نفرستاده ببینید. گفتن شاید اینو تازه الان امضا کردی آوردی. گفتم خب اون وقت اون برگه‌ای که شما این امتیاز کم رو از روش خوندید کو؟ شما الان اونو نشونم بدید بگید اینی که دست منه واقعی نیست! جوابی نداشتن. دیدم وقتمو دارم تلف می‌کنم. تشکر کردم اومدم بیرون. راجع به ضمن خدمت هم بحث نکردم چون چیزی که برای اینا قابل قبوله همون ضمن خدمت‌های کشکی و الکیه که یکی دیگه میره جای بقیه آزمون آنلاین میده و مثلاً ده ساعت بیست ساعت ضمن خدمت حساب میشه. تو اگه دویست ساعت هم برای یه کار واقعی وقت بذاری حساب نیست. همون حداقل رتبه که یک هست تو حکمم خورد و تمام.

با اینکه شاهنامه اولین کتابیه که بعد از یاد گرفتن الفبا رفتم سراغش و تقریباً همهٔ داستان‌هاشو خوندم، ولی تا دیروز نمی‌دونستم فریدون تا زمانی که سه‌تا پسرش ازدواج نکرده بودن براشون اسم انتخاب نکرده بود. همیشه فکر می‌کردم ایرج و تور و سلم از اول ایرج و تور و سلم بودن. تا اینکه دیروز تو همایش نام‌شناسی به این مطلب اشاره شد و از یکی از سخنران‌ها شنیدم که یه زمانی رسم بر این بوده که بچه یه مدت اسم نداشته باشه. اینکه تو این مدت چی صداش می‌کردن برام سؤاله. مثلاً شماره می‌ذاشتن؟ یا اولی و دومی و سومی صداشون می‌کردن؟

مطلب جالب دیگه‌ای که اینم دیروز فهمیدم این بود که اسم‌های ترکیبی قدمت هزارساله دارن. مثلاً اگه الان نازنین‌زهرا و محمدسام رایجه، قبلاً هم ابوطالب‌رستم، ابومظفربهرام، ابوعلی‌کیخسرو داشتیم.

موضوع استفاده از نام حیوانات در نام‌گذاری انسان‌ها هم جالب بود برام. مثل قوچعلی و گرگ‌علی.

موضوع تغییر اسم هم چالش هر روزمه. تو کلاس‌هام ستایش ازم می‌خواد جانان صداش کنم، نیکا میگه به شرلی معروفم و شرلی صدام کن، متینا به نفس معروفه، مدینه هم اسمشو دوست نداره و می‌خواد آیدا صداش کنم. گویا مادربزرگ خدابیامرزش این اسمو انتخاب کرده براش.

دیروز یکی از سخنران‌ها که استاد هم بود، وسط جمله‌هاش دو سه بار به جای عرض شود که گفت عرض السون که. حضّار چون ترک نبودن متوجه این موضوع نشدن ولی من بعد از سخنرانی رفتم ازشون پرسیدم ببخشید جسارتاً می‌تونم بپرسم شما اصالتاً اهل کجا هستید؟ بهشون گفتم لهجهٔ ترکی ندارید اما دو سه بار یه عبارت ترکی رو به‌عنوان تکیه‌کلام به‌کار بردید. گفت بله ترکی هم بلدم. اما اعتراف نکرد اهل کدوم شهره. با اینکه لهجه نداشت، ولی به‌نظرم زبان مادریش ترکی بود.

یه بحثی هم شد در رابطه با اسم کافه‌ها که نتایج بررسی‌شون نشون می‌داد اسم مذهبی نمی‌ذارن و معمولاً اسم خارجی یا ملی دارن. ولی من یه سری کافه می‌شناسم که مشخصاً برای مذهبی‌هاست با نام‌ها و مفاهیم ارزشی؛ مثل نخلستان، غدیر، فانوس، رواق، یاس و کراسه که این آخری به معنی کلام خداست.

ظهر موقع ناهار رفتم سر میزی که دکتر ب. نشسته بود. بعد صحبت درس و دانشگاه شد و رساله و مدرسه. اون همکار بازنشستهٔ فرهنگستان (خانم س.)، الان دانشجوی دکتراست و استادش همین خانم دکتر ب. هست. ذکر خیر ایشون هم شد.

۰۴/۰۷/۲۵
پیچند (تورنادو، دُردانهٔ سابق، شباهنگ اسبق)

نظرات (۶)

۲۵ مهر ۰۴ ، ۱۶:۳۲ حاج خانوم

سلام

نکات جالبی بود. خصوصاً اون اسم نداشتن!

چه همکار پایه‌ای که بعد بازنشستگی رفته سراغ درس‌خوندن

دمش گرم

پاسخ:
سلام. 
دوتا فیلمه که کاراکترها اسم ندارن. ندیدم ولی شاید یه روز ببینم.

بعدش نبود. پنج ساله دکترا می‌خونه و داره رساله می‌نویسه.

اون ماجرای اداره صرف خوندنش باعث عصبانی شدنم شد چه برسه به اینکه توی موقعیتش قرار بگیرم... ولی با شناختی که از پیگیر بودنتون داشتم فکر نمی‌کردم ییخیالش بشین

 

اون مثال‌هایی که از اسم ترکیبی زدین نفهمیدم شوخی بود یا واقعا ترکیب اسم ملی با مذهبی قبلا هم وجود داشته؟ :)

 

چه جالب معنی کراسه رو نمی‌دونستم. یه بار زمان دانشجویی با چهارتا از دوستام رفته بودیم کراسه و خیلی اتفاقی فهمیدیم پنج نفری که دور میز نشستیم اگه اول اسمامون رو بذاریم کنار هم میشه کراسه:)) خیلی اتفاق بامزه‌ای بود

پاسخ:
من تا وقتی تلاش می‌کنم و پیگیرم که اون چیز براش مهم باشه. ولی وقتی از چشمم بیفته، دیگه افتاده. الان آ.پ و متعلقاتش تو یه همچین موقعیتی هستن. 

اون اسم‌ها جدی بود. اوایل ورود اسلام به ایران رایج بوده.

من پارسال رفتم دیدم پلمپ شده. الان نمی‌دونم در چه حاله.
۲۵ مهر ۰۴ ، ۱۹:۵۸ نـــرگــــس ⠀

وای خدا!

کافه کِراسه یعنی کافه کلام خدا؟؟؟

چشمام قلب قلبی شد ! ^_^

اولین بار با همسرم رفتیم این کافه.

 

 

این قضیه نام نگذاری در فیلم‌های mother و M دیگه چی چی بود؟

پاسخ:
معمولاً دختر پسرای مذهبی اونجا قرار آشنایی می‌ذارن
من ولی با جمع دخترا رفته بودم. قرار مدار نداشتم با کسی 🤭

شخصیت‌های فیلم اسم نداشتن. مثلاً یکی پدر بود یکی مادر یکی برادر کوچیک یکی برادر بزرگ یکی مهمان. هر کی یه چیزی بود ولی اسم نداشتن.
۲۵ مهر ۰۴ ، ۲۰:۵۷ نـــرگــــس ⠀

آخه ما هم خیلی مذهبی هستیم :)

 

 

فیلم‌ها رو دیده بودم. راست میگید. یادم نبود. ممنونم. 

۲۶ مهر ۰۴ ، ۰۹:۲۲ حاج خانوم

۱- کراسه رو توی قاموس نور دیدم. جالب بود برام که ریشه لغت، عربی است. اما ترجمه‌اش رو زده بود بخشی از کتاب، در هیچ‌کدوم از لغت‌نامه‌ها، نامی از خدای متعال نبود...

۲-الان کافه نخلستان تو اولویت انتخاب مکان، برای اشنایی و قرار بچه مذهبی‌هاست!😁😅 تو قم هم شبستان نجمه‌خاتون (زیر زمین حرم)

 

۳- همچنان به نظرم همکارتون خیلی همت داشتن که اواخر دوره خدمت رفتن سراغ دکترا.

 

۴- سؤال: راستی این اسامی ترکیبی قدیمی، ممکنه جزء اول، کنیه شخص باشه، نه جزء اول اسم؟!چون همه‌اش با ابو شروع میشه!🤔

 

مثل اینکه بخوایم نام امام اول رو اینجوری بنویسیم: ابوالحسن علی یا اباعبدالله الحسین (علیهماالسلام)

پاسخ:
1. از واژه‌یاب، دهخدا (نقل از برهان قاطع) رو هم ببینید.
4. ممکنه. تعدادشون بیشتر از این بود. چون مقاله‌شون منتشر نشده همه رو نیاوردم. بحث سر این بود که هویت اسلامی و ملی رو باهم می‌خواستن داشته باشن.
۲۶ مهر ۰۴ ، ۱۰:۲۵ حاج خانوم

اولش بگم که قطعاً تخصص شماست، فقط پیشفرضم رو می‌نویسم و میپذیرم ممکنه اشتباه باشه.

فکر می‌کنم وقتی ریشه کلمه‌ای عربی است، باید به لغت‌نامه‌های عربی مراجعه بشه 😬 برهان قاطع هم واژه‌یاب فارسی است. و از باب جمع‌کردن بحث، به نظرم میاد  شاید بعداً در ورود به زبان فارسی، کراسه در معنای کلام خدا، استعمال شده، اما ریشه لغت و در زبان عربی، این معنا رو نداره.

 

به نظرم باید بررسی بشه که کنیه بوده یا واقعا جزء اول اسم بوده، ممنون میشم مقاله دراومد و اگر خیرش به شما رسید، یه ندا بدی برم بخونم، جالبه برام

پاسخ:
بله ممکنه. ولی تأکیدی روی اینکه حتماً لغت‌نامه عربی باشه یا عرب‌ها بنویسن نیست. چون دستور زبان عرب‌ها رو هم ایرانیا نوشتن.

چکیدهٔ مقاله‌ها تو کانال تلگرامی انجمن زبان‌شناسی ایران هست. https://t.me/lsiinfo/3628
 اگه تلگرام ندارید (حدس می‌زنم نداشته باشید)، از کانال ایتای انجمن زبان‌شناسی الزهرا بردارید چکیده‌ها رو. https://eitaa.com/alzahralinguistics/363

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">