1101- «گاهی به کتابهایت نگاه کن» + «مساحت زیست» + «خبرنگار شو»
یک. بازیِ وبلاگیِ «گاهی به کتابهایت نگاه کنِ» هولدن، به دعوتِ ماهی کوچولوی عزیز:
بعد از اینکه این یادداشتها رو مرور کردم و یاد گذشتهها افتادم، یهویی نصف شبی تصمیم گرفتم با اینکه چند ساله با این عزیزان ارتباط ندارم عکسها رو براشون بفرستم و احوالپرسی کنم. یه چندتا از پیامها همین نصف شبی seen و پاسخ داده شد.
برای آهنگر دادگر نتونستم پیام بفرستم:دی
دو. بازیِ وبلاگیِ «مساحت زیست»، به دعوتِ غمی:
زیستگاه من 18 سال همین اتاق بوده، 7 سال تو این چهار تا چمدون خلاصه شد و حالا برگشتم و مساحت زیستم دوباره همینجا و همین چیزاست. نکتهای که شایان ذکره اینه که از اسباببازیهایی که وقتی دندون درآوردم و برام خریدن و کتابای الفبا و دفتر مشق و نقاشیام تا «پیشنهاده» یا همون پروپوزال و کتابهای آمادگی برای کنکور دکترا حتی! تو همین مساحت ده متر مربعیه. عکس یه کم قدیمیه و قبلاً دیدینش. الان یه کمد و چهار تا قاب عکس و چند تا گلدون و کلی کتاب هم اضافه شده به مساحت زیستم. لپتاپم هم دیگه اونی نیست که تو این عکسه.
سه. فراخوانِ مسابقۀ «خبرنگار شو» رادیوبلاگیها تا 15 ام و برای کنکوریها، تا سه چهار روز بعد از 15 ام تمدید شده. همدیگه رو سوژه کنید، خبر بنویسید و بخونید و بفرستید برای رادیو.
شما هم شرکت کنید تو این «بازی» و «چالش» و «فراخوان». بله با شمام! شرکت کنید و لینک پستاتونو بفرستید برای هولدن و غمی و رادیو.
و من هم مُزد و اجرتم رو از خدا میگیرم :|