857- مثل وقتایی که جلوی آینه تمرین میکردم به فامیلی صداش کنم
دوشنبه, ۳ خرداد ۱۳۹۵، ۰۶:۳۱ ب.ظ
فرایندهای واجیو درس میداد
گفت چند تا کلمه بگین که n کنار G باشه تا ببینین این n با n های دیگه چه فرقی داره
بچهها گفتن انقلاب، منقل،
از بغلدستیم پرسیدم سنگر و سنگین هم میشه؟
خندید و گفت تو هنوز با G درگیریا!!!
خندیدم و استاد برگشت سمت من و گفت چیزی شده؟
گفتم استاد هنوز فرق این غ و ق و گ رو نفهمیدم، فکر کنم من این درسو میافتم
گفت شما موقع امتحان هر جور تلفظ میکنی بنویس :)))
اساساً لهجهی ترکی ندارم، ولی به شوخی به لهجهی ترکی گفتم:
"عجب گیری افتادیم از دست شما فارسا، چه فرگی داره بگی انگلاب یا انقلاب آخه! :))) والا!"
گفت چند تا کلمه بگین که n کنار b یا m باشه تا ببینین این n با n های دیگه چه فرقی داره
بچهها گفتن شنبه و
فرزانه گفت میشه یه مثال دیگه بزنین؟
از اول ابتدائی همهاش همین یه مثالو یادمون دادن
گفتم دانمارک و یاد پست یه بنده خدایی افتادم که وقتی بچه بود موقع امتحان جغرافی اسم کشور دانمارکو دامارک نوشته بود و معلمشون فکر کرده بود دوستش بهش تقلب رسونده و گفته دانمارک و اینم دامارک شنیده و
حس کردم قلبم داره مچاله میشه
من هر موقع یاد گذشته میافتم قلبم مچاله میشه
چرا باید یهو یاد پستِ وبلاگی بیافتم که حذف شده؟
گفت چند تا کلمه بگین که m کنار f باشه تا ببینین این m با m های دیگه فرق داره
کلمهای که ف بعد از میم بیاد به ذهن کسی نمیرسید
ولی به ذهن من، چرا؛
چند بار خواستم بگم ...مفر و تامل کردم
استاد سوالشو دوباره تکرار کرد و آروم زیر لب گفتم ...مفر