پیچند

فصل پنجم

پیچند

فصل پنجم

پیچند

And the end of all our exploring will be to arrive where we started
پیچند معادل فارسی تورنادو است.

آنچه گذشت

۲۰۶۵ـ از هر وری دری (قسمت ۸۴)

۲۴ آذر ۱۴۰۴، ۰۸:۴۵ ب.ظ

۱. دیروز تو جلسه رئیس یه موضوعی رو مطرح کرد. گفتم فلانی تو این زمینه یه مقاله نوشته. گفت مقاله‌شو بیار بخونم. بعد از جلسه خواستم پرینت کنم که پرینتر وصل نشد و گذاشتم برای امروز. معمولاً این چیزا رو روی کاغذ باطلۀ یک‌روسفید می‌گیرم. برای ایشون هم همین کارو کردم و روی باطله گرفتم. صفحهٔ اول پرینت هم دو خط یادداشت نوشتم که پیرو بحث مطرح‌شده در جلسۀ روز شنبه ۱۴۰۴/۹/۲۲ در خصوص چندمعنایی فعل فلان و ارجاع به مقالۀ دکتر فلانی، به‌منظور بررسی روش پژوهش و شیوۀ تحلیل داده‌ها، نسخۀ چاپی بخشی از مقالۀ مذکور برای ملاحظه خدمتتان تقدیم می‌گردد. من عاشق نامهٔ اداری و رسمی نوشتنم.

۲. یادتونه می‌گفتم قند روزهای تلخ کاریم خانم س. هست؟ خانم س. یه ساله بازنشسته شده و هر از گاهی میاد. زیاد نمی‌بینمش. در غیاب ایشون و در حال حاضر قند روزهای تلخ کاریم رئیسه. تا الانم به‌خاطر اون موندم اونجا.

۳. پارسال تا اواخر آذر تدریس داشتیم و دی‌ماه هم کلاً امتحان بود. از بهمن هم دوباره کلاسا شروع شد. ولی امسال از اداره بخشنامه اومده که در ایام اعتکاف (سیزده دی و قبل و بعدش) امتحان گرفته نشه. مدرسه هم نشسته حساب کتاب کرده و تصمیم گرفته تا هفده دی کلاس‌ها رو تشکیل بدیم و امتحانات رو از هفدهم بگیریم. اینم در نظر گرفتن که اواخر دی به‌خاطر سرما و کمبود گاز ممکنه تعطیل بشه و بهتره حالا که هوا نسبتاً خوبه کلاسا رو تشکیل بدیم.

۴. امتحانات درس‌های به‌قول خودشون کم‌اهمیت مثل رسانه و مدیریت و انشا و آمادگی دفاعی رو قبل از اعتکاف و تو همین روزایی که تدریس داریم قراره بگیریم. سؤالای نگارش رو این هفته طراحی کردم فرستادم برای معاون که تکثیر کنه. وقتی برگه‌ها رو برام آورد از ته دل گفت خدا پدر و مادرتو نگه‌داره که تو یه صفحه طراحی کردی. آخه دبیرهای دیگه توی چند صفحه طراحی می‌کنن و کپی کردن و منگنه کردنش دردسر داره.

۵. تو این سه سالی که معلم بودم، هیچ وقت بیشتر از یه صفحه سؤال طراحی نکردم. با فاصلۀ خطوط و فونت و اندازه انقدر بازی می‌کردم که بالاخره همۀ سؤالام تو یه صفحه جا بشه. چون اعداد اعشاری رو دوست ندارم و یه صفحه و نصفی هم حس اعشار بهم می‌ده.

۶. دوتا کلاس دهم دارم دوتا یازدهم یه دونه دوازدهم ریاضی. دوازدهم انسانی رو ندارم. اونا با یه معلم باسابقه دارن فارسی و نگارشو. موقع ارسال سؤالات به مسئول مدرسه برای کپی، تو پیامم نوشته بودم که فقط برای دوازدهم ریاضیه، ولی حواسشون نبود و برای انسانیا هم همونا رو کپی گرفته بودن. دلم نیومد سی‌تا برگه رو دور بریزم. به معلمشون پیام دادم که اینا سؤالای منه و اگه تأیید می‌کنید برای دانش‌آموزان شما هم همینا رو بدیم. گفت خوبه و قبول کرد. اسراف کردنو دوست ندارم.

۷. مدرسۀ پارسال پنج‌تا دهم و سه‌تا یازدهم و سه‌تا دوازدهم داشت. همهٔ دهما رو بهم داده بود و یازدهمی‌های تجربی و ریاضی رو. چون تجربه‌م کم بود فکر می‌کردن از پس انسانیا و دوازدهمیای کنکوری برنمیام. در حالی که من خدای تست‌زنی بودم و زیر صد دقیقه صدتا تست ادبیاتو بالای نود درصد می‌زدم و می‌زنم همچنان. ولی بهشون نگفتم چنین قابلیتی دارم. البته مدرسهٔ امسال سطح اعتمادشو یه کم بالا برد و یازدهم انسانیا رو هم بهم داد، دوازدهم هم داد، ولی دوازدهم غیرانسانی! چون اینا هم فکر کردن از پس دوازدهم انسانی برنمیام. البته برای خودمم خوبه. تست کار کردن و نهایی کار کردن اونم با انسانیا وقت و اعصاب مضاعف می‌طلبه که فعلاً ندارم.

۰۴/۰۹/۲۴
پیچند (تورنادو، دُردانهٔ سابق، شباهنگ اسبق)

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">