516- شش هفت سال پیش آمار بازدیدای روزانهام به چهل پنجاه تا که میرسید ذوق میکردم
خوانندههام کلهم اجمعین ده نفرم نبودن که اونام هممدرسهایام بودن
ولی الان این آمار خوشحالم نمیکنه
ینی راستش دستمو میبنده تا کمتر چرت و پرت بنویسم و تحویل ملت بدم (+)
مثلاً از صبح میخواستم یه پست بذارم با عنوان کچلِ آبیِ گوگولی
حتی میخواستم بگم الویهی فردا هم مرغ داره هم سس هم نمک
ولی خب از آمار میلیونیم خجالت میکشم که خب که چی!
تازه با این اخلاق گند و بستن کامنتا فکر میکردم آمار و مخاطبا ریزشم داشته باشه
که از قضا سرکنگبین صفرا فزود!!!
به هر حال دیشب عکس سمینارو برای دوستام فرستادم و دو تا نتیجه گرفتم:
دو تا نتیجهای که گرفتم عبارتند از:
اولاً چه دوستای با فرهنگی دارم که برای سیو کردن و نشون دادن عکسم به خواهرشون ازم اجازه میگیرن
ثانیاً اینکه من فکر میکردم رئیسم یه سیبیلوی عینکیه
ولی دوستان از ابعاد دیگهای به قضیه نگاه کردن
ایشالا یه روزم عکس مرادو براتون میفرستم :))))
لال از دنیا نری، بگو ایشالا!