510-نمیشه به عنوان تشکر مثلاً شکلات بیارن؟ یا بستنی؟ حتی یه کاسه ترشی!
پریشب داشتم سیبزمینی پیاز بله درسته پیاز! سرخ میکردم، دستهی ماهیتابه ذوب شد و وقتی از رو گاز برش داشتم حواسم نبود این ذوب شده و شُله و دستهاش موند تو دستم و محتویاتش ریختن زمین و علاوه بر به گند و کثافت کشیدن آشپزخونه، شلوار سفید نازنینم نابود شد؛ روغنم داغ بود و البته طبیعی بود داغ باشه! ولی خداروشکر جوراب پام بود و فقط یه کم دستم سوخت! ینی چند قطره روغن پاشید رو دستم که الان رد و اثری ازش نیست!
این ماهیتابه رو سه ماه پیش خریده بودم
یارو میگفت جنسش خوبه
سایز کوچیکشو داد، گفت بعداً بیا سایزای دیگهشو برای جهیزیهات ببر!!!
همیشه جوراب پامه
نه برای سرما که چلهی تابستونم جوراب پامه؛
کلاً جورابو دوست دارم!
بهم آرامش میده :دی
مثل باز گذاشتن موهام که اهل خونه میگن ببند "داریخدیخ"
در مورد این جورابم هر کی منو با جوراب میبینه میگه درشون بیار "داریخدیخ"
نمیدونم داریخدیخ دقیقاً ترجمهش چی میشه، بعضیا به معنی دلتنگی ازش استفاده میکنن و
ما ها به معنیِ امممم... خب نمیدونم دقیقاً فارسیش چی میشه :(
این هماتاقیم همیشه میگه جوراباتو دربیار موقع خواب
میگه چشمات ضعیف میشه!
چه ربطی به چشم داره رو نمیدونم ولی من گوش استماع ندارم لمن تقول!!!
خرافاته!
چه قدر حاشیه رفتم!!!
برگردیم سر اصل مطلب که ماهیتابه بود
امروز که کیک درست میکردم چون ماهیتابهام دسته نداشت یه کم سخت بود برگردوندن کیک
یه دختره تو آشپزخونه داشت غذا درست میکرد و کمکم کرد عملیات برگردوندن کیکو انجام بدم
نمیشناختیم همو
اینجا من فقط نسیمو میشناسم که هماتاقیمه و نگارو که هممدرسهایم بود و همدانشگاهی و
خلاصه کیکو برگردوندیم و
یکیو خودم خوردم
یکیو نسیم و یکی دیگه درست کردم که به عنوان تشکر بدم به دختره که هنوز اسمشو نمیدونم!
اونم الان به عنوان تشکر برام ماکارونی آورده
هنوز اسمشو نمیدونمااا!
نمیدونم چرا نمیپرسم :|
ولی خب من نه ماکارونی دوست دارم نه ته دیگ نه
عدسم ریخته توش حتی!
خانوم همسایه هم پریشب شله زرد آورده بود
این همسایه روبهرویی خوابگاه
بگم شله زردم دوست ندارم یا خودتون میدونید؟
برای خوانندههای جدید: nebula.blog.ir/post/391
این همون کتابه که اصن خیلی خره! همینم مونده اعداد میخیو یاد بگیرم! :(((((((((((
در راستای عنوان، هر موقع این جوری غر میزنم، بابا میگه پیشکش آتین دیشلرین سایمازلار
ینی دندونای اسب پیشکشی رو نمیشمرن
البته بابا این پیشکش رو یه جور دیگه تلفظ میکنه که هر چی سعی کردم یادم نیومد :|
ولی به هر حال من گوش استماع ندارم لمن تقول!
یه چیزی بیارین که دوست داشته باشم خب
مثلاً این دامن چین چینی که ده دوازده سال پیش عمهها از ترکیه آوردنو یه بارم نپوشیدم تا حالا
+ بعضیام این متد رو برای کامنت گذاشتن انتخاب کردن: fantaliza.blog.ir