۱۷۲۷- و نخبهنخ دهنم دود است
یکی از دوستان برای پست قبلم کامنت گذاشته بود که مثل اینکه عربها هم سیگار را مینوشند و با شرب بیانش میکنند. رفتم سراغ صدیقتی مِن القاهره و پرسیدم شما به سیگار کشیدن چه میگویید؟ گفت تدخین السجائر. گفتم برای سیگار و قلیان و تریاک و سایر مواد مخدر از فعلِ «شرب» استفاده نمیکنید؟ گفت چرا، در عربی عامیانه از این فعل استفاده میکنیم. هروئین و کوکائین و بعضیها را با فعلِ بوییدن میگوییم ولی سیگار و تریاک و قلیان و حشیش را با شرب. مثلاً أنا عمری ما شربت سجایر یعنی من هرگز سیگار نمیکشم.
عنوان از «غمت غلیظترین کام است»
بگو ستارۀ دُردانه
در انزوای رصدخانه
کدام کوزه شکست آن روز
که با گذشتنِ نهصد سال
هنوز حلقۀ دستانش
به دورِ گردن خیام است؟
سلام
چه جالب واقعا زبان شناسی خیلی شیرینه.