پیچند

فصل پنجم

پیچند

فصل پنجم

پیچند

And the end of all our exploring will be to arrive where we started
پیچند معادل فارسی تورنادو است.

آخرین نظرات
آنچه گذشت

۱۷۲۶- من خاطره می‌نوشَم و

دوشنبه, ۱۶ اسفند ۱۴۰۰، ۱۱:۲۹ ق.ظ

دوتا پستِ مرتبط با معنی‌شناسی تو صفحهٔ اینستاگرامم گذاشته‌ام که فکر می‌کنم بد نیست اینجا هم با شما به اشتراک بذارم:

پست اول:

داشتم یه مقاله راجع به فعل‌های مرکب زبان ترکی می‌خوندم که رسیدم به جدولی۱ که معادل‌های ترکی بعضی از فعل‌های مرکب فارسی رو نوشته بود و این سؤال در ذهنم شکل گرفت که چرا در فارسی قسم رو می‌خورن و در ترکی می‌نوشن؟ مسئله رو با دوستانم مطرح کردم و از بحث جامد یا مایع بودنِ سوگند که همون گوگرد باشه و اینکه مردم در گذشته واقعاً سوگند رو می‌خوردن تا حرفشونو ثابت کنن رسیدیم به اینکه در زبان فارسی، چیزهایی که نوشیدنی باشن رو هم می‌خورن و فعلِ نوشیدن خیلی وقته که کاربرد نداره تو این زبان. مخصوصاً در گونهٔ گفتاری. بعد این سؤال ایجاد شد که چرا و چی شد که در زبان فارسی فعل نوشیدن رو از رواج انداختیم و همه چیو صرف‌نظر از جامد و مایع بودنش می‌خوریم، در حالی که در زبان ترکی مثلاً سوپ و انواع آش رو می‌نوشیم و برنج و غذاهای سِفت‌تر رو می‌خوریم. فرنی رو چی؟ با اینکه انتظار داشتم اینم مثل سوپ و آش بنوشیم ولی شاید چون گران‌رَوی (معادل فارسی ویسکوزیتی)ش بیشتر از سوپه می‌خوریمش. شایدم فارسی داره روی ترکی تأثیر می‌ذاره و اون همگرایی‌ای که انتظار می‌ره موقع تماس زبان‌ها رخ بده می‌ده و ترکی هم داره شبیه فارسی میشه و فرنی رو به جای اینکه بنوشن می‌خورن. از نتایج و دستاوردهای دیگر این بحث هم می‌توان به این اشاره کرد که سوپ و آش غذا محسوب نمی‌شن که اگه می‌شدن ما هم می‌خوردیمشون و نمی‌نوشیدیم.
#سوپ_غذا_نیست
۱ جدول: از مقالۀ «مقایسۀ مدل‌های ذهنی فارسی‌زبانان و آذری‌زبانان (بررسی موردی مصدرهای مرکب با جزءهای فعلی خوردن، زدن، کشیدن و گرفتن)، نوشتۀ بلقیس روشن و مینا وندحسینی.

پست دوم:
بعد از بررسی موشکافانهٔ خوردن و نوشیدن سوگند و تفاوت برنج و آش و فرنی و انواع فعل مرکبی که با «خوردن» و «نوشیدن» بیان می‌شن، حین بحث و صحبت با دوستانم کاشف به عمل اومد که «سیگار کشیدن» و «قلیان کشیدن» و کشیدنِ سایر دخانیات و مواد مخدر به زبان ترکی استانبولی معادل با «سیگار نوشیدن» و «قلیان نوشیدن» هست و فعلی که برای اینا به‌کار می‌برن نوشیدنه‌ نه کشیدن. ینی الان شما قسمو می‌خورین، ما می‌نوشیم، ما سیگارو می‌کشیم، اونا می‌نوشن. در واقع همون‌طور که «خوردن» در فارسی برای جامد و مایع به‌کار می‌ره، «نوشیدن» (= ایچماخ) هم در ترکی استانبولی دو جا به‌کار می‌ره: برای مایعات و برای دودها! (تو ترکی آذربایجان نه ها، ما برای سیگار و قلیان و غیره همون کشیدن رو می‌گیم)
الان دارم به این فکر می‌کنم که در زبان فارسی هم لیوان آب رو موقع «نوشیدن» سر «می‌کشن». از این منظر می‌تونیم بگیم نوشیدن و کشیدن معناشون به‌نوعی به هم نزدیکه. هر چند مطمئن نیستم که این ارتباط معنایی همون ارتباطیه که در زبان ترکی استانبولی هست یا نه.

عنوان پست: https://nebula.blog.ir/post/1000

۰۰/۱۲/۱۶
پیچند (تورنادو، دُردانهٔ سابق، شباهنگ اسبق)

نظرات (۱۲)

۱۶ اسفند ۰۰ ، ۱۱:۳۲ فاطمه ‌‌‌‌

فقط اون جایی که نتیجه گرفتی سوپ غذا نیست :))

پاسخ:
نوشیدنیه
۱۶ اسفند ۰۰ ، ۱۲:۱۳ محسن رحمانی

سلام 

چه جالب بودن واقعا زبان شناسی دنیایی هست واسه خودش 

رفتم اون پست عنوان پست و دوباره لینک هایی که داده بودید در جواب کامنتم خوندم. جا برای نماز خوندن واقعا یکی از دغدغه های منم هنگامی که در جستجوی کار بودم بود .

بالاخره اینترنتتون رو قطع کردن ؟

پاسخ:
سلام
بله

هنوز هم فاز اونایی که اسم دخترشون رو سوگند میذارن نمیفهمم آخه. بگو یه سرچی بکن معنیشو!

سال ۹۵ بلاگستان چه رونقی داشت یادش بخیر اونروزا

پاسخ:
حالا خوبه ما هستیم یه یادش به‌خیری به اون روزا بگیم :))

جالب بودن :)

پاسخ:
فدات :)

تو ترکی استانبولی گاها içmek به معنی emmek (مکیدن) هم به کار میره(:

شاید به خاطر همینه که سیگار رو مینوشند!

پاسخ:
چون تو زبان عربی هم سیگارو می‌نوشند، احتمالِ ارتباطش به مکیدن کم میشه.
۱۶ اسفند ۰۰ ، ۲۰:۱۳ مهرداد ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏

نوشیدن خوش‌آهنگ هست .

پاسخ:
آشامیدن هم داریم ولی استفاده نمی‌کنیم فعلشو. ولی تو ترکیب با کلمات دیگه به‌کار میرن اینا.

چه پست جالبی بود. از همسرم فعل کشیدن به ترکی رو پرسیدم بعد گفت چچیرم که چ اول با چ دوم فرق میکنه یه ساعت داشت یادم میداد بعد گفت واسه همین اون چ‌ دوم که مثل چ فارسی تلفظ میشه رو ما ک مینویسیم. میگم چرا میگه نمیدونم ما ق مینویسیم اما گ میخونیم گ مینویسیم اما ج میخونیم و ج مینویسیم و یه تلفظ دیگه که تو فارسی نیست رو گفت که میخونیم. خب چرا اونایی که عینش هست رو همون نمینویسین؟😁. جالب بود کلی برام.

دخترعمه هفت ساله من همیشه وقتی میگیم آب بخورم میگه نه آبو مینوشی! البته فکر میکنم بخاطر ذهن دوزبانه‌ش هست.

پاسخ:
حالا همون چ که ک می‌شنویش به ح تبدیل میشه تو حالت امر. چَح = بکش
۱۷ اسفند ۰۰ ، ۰۷:۰۶ میرزا مهدی

سلام درمورد شنفتن بو هم بگید. شنیدید که میگن "بو رو میشنوی؟" ؟

پاسخ:
سلام
شنیدن (=شنفتن) دوتا معنی داره: درکِ بو، درکِ صدا. ینی هم برای بو به‌کار می‌ره هم برای صدا. اگر دقت کنید برای گوش و چشم، دوتا فعل ارادی و غیرارادی داریم. شنیدن و گوش دادن، دیدن و نگاه کردن. برای بو، بوییدن (=بو کردن) رو داریم و شنیدن رو. بوییدن ارادیه، شنیدن غیرارادی.
ولی شنیدنو باید بیشتر بررسی کنم ببینم چرا هم برای صدا به‌کار میره هم برای بو.
تو پزشکی هم متخصص گوش و حلق و بینی باهمه.
به‌نظرم دلیلش اینه که از گوش به بینی راه هست و مسیرشون به مغز مشترکه!
از این سوراخ به هم راه دارن:

خیلی جالب بود. هر وقت به این نتیجه رسیدی چرا نوشیدن از فارسی حذف شده بگو. این از جمله اشتباهات رایج فارسی‌زبان‌ها وقتی انگلیسی حرف می‌زنن هست که برای مایعات فعل خوردن رو به جای نوشیدن به کار می‌برن (می‌بریم) چون تو فارسی این تمایز رو‌ نداریم.

در ضمن یاد این بیت افتادم که نشون میده از زمان حافظ این قضیه وجود داشته:

گرچه از آتش دل چون خم می در جوشم

مهر بر لب زده خون می‌خورم و خاموشم

پاسخ:
داشتم به نوشیدن فکر می‌کردم که یادم اومد آشامیدن هم داریم و قوزِ بلا قوز! شد.

البته چند بیت بعدترش می‌گه قدحی می‌نوشم :))

پاسخ:
شعری که من دارم قدح نداره!

سلام

ظاهرا استفاده از فعل خوردن برای مواد مایع مسبوق به سابقه است تو فارسی

فردوسی هم میگه باده خورد

در پادشاهی هوشنگ

یکی جشن کرد ان شب و باده خورد 

سده نام ان جشن فرخنده کرد

البته بخاطر وزن شعری، کمی مافاوت خونده میشه

پاسخ:
سلام
تو فارسی، هم نوشیدن داریم هم آشامیدن. هردوشون تو گفتار جاشونو دادن به خوردن.

یه فعل هم جدیدا استفاده میشه به جای خوردن . قولدن :) مثلا میگن آب میقولی ؟ چوب سادگی ام رو میقولم و ...

پاسخ:
شنیده‌م. بامزه‌ست :))