۱۶۸۹- انواع استاد، بهلحاظ نحوۀ بازخورد
استادها در مواجهه با فعالیتهای دانشجوها به دو دسته تقسیم میشن: دستۀ اول استادهایی هستن که دانشجو کارشو براشون میفرسته و هیچ واکنشی نشون نمیدن؛ یا نهایت بازخوردشون یه نمرهست؛ بیهیچتوضیحی. آدم فکر میکنه اصاً نخوندن کارو.
دستۀ دوم اونایی هستن که با حوصله و دقت میشینن کارو بررسی میکنن و بازخورد میدن؛ ولی نحوۀ بازخورد دادنِ اینا به دو نوع تقسیم میشه. نوع اول اونایی هستن که کار با وردو بلدن و توانایی کار با رایانه رو دارن و معمولاً جوان هستن و بهروزن و با تکنولوژی آشنان و میتونی کارتو براشون ایمیل کنی. اونا ایمیلتو دریافت میکنن و مقاله رو میخونن و براش کامنت میذارن و دوباره برات ایمیل میکنن. مثلاً به این صورت:
نوع دوم از دستۀ دوم اونایی هستن که سن بالایی دارن و توانایی یا مهارت کار با رایانه رو ندارن و بهقول خودشون قدیمیان. اینا خودشون دوباره به دو دسته تقسیم میشن. دستۀ اول از نوع دومِ دستۀ دوم اونایی هستن که با اینکه با تکنولوژی آشنا نیستن یا بهعلت سن بالا توانایی نشستن پای رایانه رو ندارن، اما معاون یا منشی یا یکی رو دارن دوروبرشون که کارتو براشون ایمیل کنی و اون بنده خدا پرینت بگیره برسونه دست استاد. این نوع استادها پرینت کارتو تحویل میگیرن و میخونن و نظراتشونو با مداد یا خودکار روش مینویسن و میدن به معاون یا منشی یا دستیارشون تا اسکن کنه و عکس یا پیدیافشو ایمیل کنه برات. مثلاً ممکنه یه سری ویرگول به کارت اضافه کنن، یه سری ویرگول ازش کم کنن، یا بگن کلاهِ الفِ فرایندو بردار، به جای سناریو بنوبس فرانامه، به جای استراتژی بنویس راهبرد، به جای کنترل واپایش و به جای سیستمی هم نظاممند. به این صورت:
دستۀ دوم از نوع دومِ دستۀ دوم اونایی هستن که راه ارتباطیشون با دانشجو دیدار حضوری و تلفنی و کبوتر نامهبره و دانشجو کارشو باید پرینت کنه و پست کنه و مقاله از این سر میهن اسلامی با پیک بره اون سر میهن اسلامی و استاد با مداد یا خودکار نظراتشو بنویسه و مجدداً پست کنه برای دانشجو و مقاله از اون سر میهن اسلامی برگرده این سر میهن اسلامی. مثلاً به این صورت:
امشب بعد از مدتها نشستم نظرات استادان راهنما و مشاور و داورو تلفیق کنم که بعدش پایاننامۀ ارشدمو برای جهانیان عرضه کنم. حالا این وسط یه شخصیت نامعلومی هم هست که قبل از عرضه برای جهانیان اول باید برای اون ایمیل کنم و تأیید کنه که بر اساس شیوهنامهشون نوشتم. بعد از تأیید ایشون باید دو نسخه با جلد زرشکی صحافی کنم و بدم کبوتر نامهبر ببره تهران و فایلشم آپلود کنم تو ایرانداک.
پ.ن: استادراهنمای ارشدم جزو دستۀ اول از نوع دومِ دستۀ دوم بود و استاد داورم جزو دستۀ دوم از نوع دومِ دستۀ دوم. استادان مشاورم هم هر دوشون شکر خدا جزو دستۀ اول از دستۀ دومِ بودن و کامنت گذاشتن و ایمیل کردن.
به نظرم دستهی اول از دستهی دوم دوم یه جورایی دوست داشتنیه :")