پیچند

فصل پنجم

پیچند

فصل پنجم

پیچند

And the end of all our exploring will be to arrive where we started
پیچند معادل فارسی تورنادو است.

آخرین نظرات
آنچه گذشت

951- برق شریف چیه بابا؛ فقط برق چشات!

شنبه, ۱۷ مهر ۱۳۹۵، ۰۹:۵۵ ب.ظ


1. وقتی داره میره سفر و یواشکی اون دو تا شکلاتی که دوست داشتیو هی دلت نمیومد بخوریو می‌ذاری تو چمدونش و دلت تنگ میشه.

2. من تحمل این حجم عظیم دلتنگی رو ندارم... من تحمل تنهایی رو ندارم... من کلاً دیگه تحمل ندارم... تو خودت گفتی خُلِقَ الإِنسَانُ ضَعِیفًا... چه انتظاری داری از منِ ضعیف، منِ ناتوان، منِ کم‌تحمل... چه طور دلت میاد برای مقاومتِ چند اُهمی و توانِ نحیفِ من، مگاولت اعمال کنی؟ یا رب فکر کنم مدارم سوخته... تو بفرما که منِ سوخته خرمن چه کنم؟

3. تحصیل عشق و رندی آسان نمود اول، آخر بسوخت جانم در کسب این فضایل

4. یا رب اندر کَنَف سایه‌ی آن سرو بلند، گر منِ سوخته یک دم بنشینم چه شود؟

5. غم در دلِ تنگ من از آن است که نیست، یک دوست که با او غم دل بتوان گفت...

6. چند روزه دارم یکی از کتابای استاد شماره‌ی 11 رو می‌خونم. تکیه کلامش "مراد"ه. جمله‌هاشو با "مراد از فلان چیز اینه" شروع می‌کنه و امکان نداره یه پاراگرافیو پیدا کنی که توش مراد نباشه :| فکر کنم اگه فایل وردِ کتاب 100 و خرده‌ای صفحه‌ایشو داشتم و کلیدواژه‌ی مرادو سرچ می‌کردم، چهارهزار و چهارصد و چهل و چهار بار find میشد. اتفاقاً سوالای امتحانشم اینجوریه که می‌پرسه مراد از فلان چیز چیه [عکس سوالای امتحانِ پارسال]

7. امروز خوندنِ اون کتاب احکامو که تو بخش هشتمِ پست 946 هم در موردش نوشته بودم، تموم کردم. مطالبی رو که خوندم به سه دسته تقسیم می‌کنم. دسته‌ی اول یه سری باید و نبایده که با عقلم جور درمیاد و هیچی. دسته‌ی دوم برام تازگی داشت و نشنیده بودم و با عقلم هم جور درنمیاد؛ ولی خب اینارم می‌پذیرم. این احکامی که در مورد ارتباط با جنس مخالف بودو گذاشتم توی دسته‌ی دوم و علی‌رغم اینکه نمی‌تونم توجیه منطقی براشون داشته باشم، ولی از دم همه رو قبول دارم. یه سری احکام هم در مورد سلام دادن بود که جالب بود برام. اینکه سلام واجب نیست ولی جوابش واجبه. جالب‌تر از همه، کراهتِ سلام دادن به خانومای جوون بود. ینی نه تنها واجب نیست و ثواب نداره، مکروه هم هست... 

دسته‌ی سوم یه سری احکام بودن که تا وقتی یکی نیاد و قانعم نکنه "نمی‌تونم" بپذیرم. مثلِ چی؟ مثلِ این: "خوردنِ غذا با دستِ راست مستحبه" و "خوردنِ آب با دستِ چپ مکروهه". خب این برای من که چپ‌دستم و قاشقو دست چپم می‌گیرم، قابل پذیرش نیست. اساساً چرا باید یه همچین حکمی تو کتاب احکام باشه؟

8. بچه که بودم، زیاد کتاب می‌خوندم و هی معنی کلمه‌ها رو از بزرگترا می‌پرسیدم و خب همه‌ی کلمه‌ها هم معنیِ قشنگی نداشتن. مثلاً یه بار تو یه مهمونیِ بزرگ، از حاضرین پرسیدم این "زِنا" که خدا گفته بهش نزدیک نشید چیه (سوره‌ی اسرا/32). حالا بماند که 9 سالم بود و سوالم در نطفه خفه شد و بی‌پاسخ موند... بابا بعداً برام یه لغت‌نامه گرفت که دست از سرشون بردارم (جوان بودم و طالبِ علم :دی)

چند روز پیش یکی از دوستان معنی منحنح رو پرسید و گفت ممکنه فحش باشه و منم خب بلد نبودم معنی‌شو. تو گروه درسی هم خجالت کشیدم بپرسم. گفتم یه وقت ممکنه بازم معنیِ قشنگی نداشته باشه! خصوصی از یکی از بچه‌ها که ارشد ادبیات داشت و با بچه‌های ادبیات عرب دوست بود پرسیدم و گفت تو بیهقی اومده و معنیش اینه که وقتی می‌خوای یه جایی وارد بشی سرفه یا صدایی تولید می‌کنی که متوجه ورودت بشن. 
تَنَحنُح کردن: سرفه کردن، گلو روشن کردن. در رفت در سرای پرده بایستاد و تنحنح کرد. من آواز امیر شنیدم که گفتی چیست. (تاریخ بیهقی).

9. تهران، معمولاً روزی دو بار مسواکو حتماً می‌زنم. ولی از وقتی اومدم خونه، حسِ مسواک زدنم پریده و یه ترشیِ سیرِ 4 ساله هم داریم که هر روز کنار غذام ازش مستفیض میشم. امروز سر نماز از بارگاه احدیت و مقربین بارگاهش خجالت کشیدم و تصمیم گرفتم امشب حتماً مسواک بزنم. :))))

10. آیا به جای قمه زدن و ایجاد رعب و وحشت، نمیشه خون اهدا کرد؟!

۹۵/۰۷/۱۷
پیچند (تورنادو، دُردانهٔ سابق، شباهنگ اسبق)

استاد شماره 11

بابا

راضیه

لادن هم‌کلاسی ارشد

مراد

نظرات (۵۴)

اون چند بند اولت جانا سخن از زبان ما میگویی بود بد جور....
در ضمن من امشب این عنوان که گذاشتی رو تو تلگرامم دیدم....هی دستم رفت بفرستمش به تو هی یادم رفت... چه جالب که خودت دیدیش امشب!!
پاسخ:
اون ابیات از حافظِ شیرین سخنه و وصف حال ما
چون کانالا رو دنبال نمی‌کنم، بچه ها این تیپ نوشته ها رو از کانالا برام می‌فرستن
۱۰.همسر مراد علاقه زیادی به استاد رایفی پور داشت :| و عضو کمپین بود :|
پاسخ:
:| چه ربطی به رائفی پور داره 10؟
از این آقا کلا تو عمرم سه چهار تا سخنرانی شنیدم و شناخت کافی ندارم نظر بدم در موردش.
کدوم کمپین؟!
۱۷ مهر ۹۵ ، ۲۲:۲۰ منِ مجازی
۷ واقعا بود ؟ کتاب مالِ کدوم مجتهد عه ؟ اصن یه چیزایی میشنوم که باید برم تو افق محو شم کلا -___-

۱۰ عه این چه حرفیه ؟ پس کی باید جاهل باشه ؟ جهالت فک کنم قدیما کمتر از الان بود :/
پاسخ:
7. یه مجموعه احکامه که اون چیزایی که تمام مراجع متفق القول هستن رو نوشته. اسم کتابم احکام دینه.
بعد از خوندن به این نتیجه رسیدم چه قدر چیز هست که بلد نیستم!

10. قدیما، جمعیت کل کره زمین ده میلیون نفرم نبود البته
ولی در کل، عقل هم چیز خوبیه و بد نیست استفاده کنیم ازش
بند 2 : غصه نخور من یه سری از مدارام کاملا پوکیده مثل مدار تحمل ام طاقت خیلی از مسائل رو ندارم
بند 6 : الهی بمیرم اصی میتونی تمرکز کنی درس بخونی با اینهمه تکرار اسم مراد؟؟؟؟؟؟؟ :))))
بند 9 : عزیزم به روح اعتقاد داری ؟ به خودت رحم نمیکنی به خانواده رحم کن 
عنوان عالی بود 
پاسخ:
6. مبحثو ول کرده بودم داشتم مرادا رو می‌شمردم :))))
9. :)))) 
۱۷ مهر ۹۵ ، ۲۲:۲۱ خانم فـــــ
ههعععععععیییی
دعا با طعم سیر ترشی، چه شودددددد!
پاسخ:
برای همینه که مستجاب نمیشن دعاهام. فکر کنم این فرشتگان شونه های چپ و راستم مرخصی گرفتن در رفتن :))))
۱۷ مهر ۹۵ ، ۲۲:۲۳ خانم فـــــ
"هههعععععععععیییی" معادل شکلک آه .... برای بند های ابتدایی پست بود
فکر نکنی برای سیرترشی گفتم:| ماها خودمون سیر خورهای قهاری هستیم اصلا شوهرمم باید سیر بخوره هر روز :|
پاسخ:
اصن بهم نمیاد سیر دوست داشته باشم، ولی دارم :)))
تازه قراره کلی ترشی هم با خودم ببرم خوابگاه
این ژنِ عشق ترشی بودن، از پدربزرگم بهم ارث رسیده
۱۷ مهر ۹۵ ، ۲۲:۲۴ محمد حسین
عنوان مفیوض کننده ایه :))))
پاسخ:
عنوانین من حرف ندارن... نابن همه شون... ینی اگه نیم ساعت برای خود پست وقت بذارم، نیم ساعتم به عنوانش فکر می‌کنم
آخه آقای رایفی پور دقیقا این کمپین خون دادن به جای قمه زدن و این صوبتا رو جدیدا راه انداخته
فکر کنم شماره ۱۰ با اون ربط داشت
من تازه کمپین شو دیدم
پاسخ:
من کلا عضو هیچ کمپینی نمیشم. یه چیزی تو خونم هست که مانع میشه وارد یه جمع یا گروه بشم... توی جدول مندلیفم، هیدروژنو دوست داشتم... خودش یه گروه یک عضوی بود!
۱۷ مهر ۹۵ ، ۲۲:۳۹ فاطمه (خودکار بیک)
من هرجا سرچ میکردم برای منحنح معنای منحی بودن رو میاورد :|
پاسخ:
تنحنح، مصدر ثلاثی نیستااااااا، رباعیه
منحنی از انحناست که ثلاثی مزیده
حالا ببخشیدا ، جسارت نباشه :||||
پاسخ:
راحت باش دخترم
معذرت خواهی برای چی...
زنِ مراد، نه عضو کمپینه نه سخنرانی گوش میده
حالا یه سوال
اینایی که کمپین راه میندازن، چه جوری اعضا رو جمع می‌کنن؟ سایت دارن؟ اینستا؟ یا سیستم عضویتشون حقیقی و واقعیه؟
۱۷ مهر ۹۵ ، ۲۲:۴۸ ɐɹɐɓol •_•
چه عکس نانازی :))
پاسخ:
من و مراد :دی
من نمیدونم زنا یعنی چی
بیخیال بیخیال الان شر میشه =|
پاسخ:
شما 12 سالته
ندونی بهتره :)))
والا منم هیچ وقت نه فلسفه کمپین رو فهمیدم از بس که برای هر موضوعی ی کمپینی هست
کمپین آب ، کمپین حیوانات ، کمپین سالخورده ها و قس علی هذا :||||
نه هم فهمیدم الآن چوجور اینا ره جمع منن
(کامنت گذار زن مراد خراسانی و هم شهری عطار است )
پاسخ:
واقعا برام سواله که
1- چه جوری عضو میشیم
2- عضو که شدیم چی میشه بعدش

من مشهدی بیلمیرم :))
منم ی بار با صدای بلند از عمم پرسیدم زنا چیه
دقیقا هم داشتیم با دختر عمم کتاب احکام میخوندیم
عمم خیلی شیک پیچوند :||||
تازه گفتم منظورش زن ها هست که عامیانه گفته ؟ :|||||

ابتدایی و راهنمایی هم با صدای بلند درس میخوندم ، مسابقه احکام داشتیم
با صدای بلند تو پذیرایی جلو داداشم داشتم احکام بلوغ میخوندم
مامانم طی حرکاتی ضربه وار منو وادار به سکوت کرد

اینا رو گفتم بدونی تنها نیستی در این نوع سوتی :|||
پاسخ:
:)))))))))
واااای چپ دست هم هستم

همیشه داداشم اذیتم میکرد تو که چپ دستی ، کارنامه اعمال آدمای بد رو هم که به دست چپ شون میدن
از الآن آخر و عاقبتت معلومه

منم خر میشدم و غصه میخوردم :||||
پاسخ:
:)) ما چپ دستا خیلی هم باهوشیم. کمیابم هستیم تازه!
روز جهانی هم داریم حتی
من همیشه دوست داشتم و دارم که تبریز زندگی کنم

خوشبحالت :))))

ی سری پست آموزش ترکی بذار استفاده کنیم

:||||
پاسخ:
تو آرشیوم یه چند تا پست هست که در مورد زبان ترکیه
روی موضوع فرهنگستان و زبانشناسی کلیک کن
فکر کنم پستای هشتاد به بعده
۱۷ مهر ۹۵ ، ۲۳:۰۷ آقاگل ‌‌‌‌
اصلا شباهنگ یک جوری طویل مینویسه آدم میرسه تهش یادش میره اولش چی شد!
بعد بر میگردی اولش رو میخونی آخرش یادت میره.
بساطیه خلاصه!.

پاسخ:
:)))) یه سری جادو جنبلم می‌ریزم که نتونید نصفه ول کنید پستو :)))
۱۷ مهر ۹۵ ، ۲۳:۱۷ یه کنکوری
چ خوب بود!
مخصوصا اون چنتا بیت !!
پاسخ:
تشکر اصلی رو باید از حضرت حافظ بکنیم با این ابیات نابش
مورد 7 رو چرا از مرجع تقلیدت علتاشو نمی پرسی؟فک کنم قانع بشی:)


پاسخ:
لابد میخوان بگن از نظر روانی تاثیر مثبت میذاره روی آدم
هر جوری توجیه کنن، قابل پذیرش نیست برام وقتی مغز من با دست راستم راحت نیست و این انتخاب دست خودم هم نبوده
راستش فعلا با اتفاقات پیش آمده دل خوشی از قشر حوزوی و مرجع و منبر ندارم :(
این کتابم خیر سرم گرفته بودم برای مصاحبه ی حوزه بخونم آماده شم
با سلام 
والا منم شنیدم غذا خوردن با دست چپ مکروهه و امکان داره فردای قیامت نامه عملمون همون کارنامه دنیویمون را که خواستند بهمون بدهند ما چون چپ دستیم دست چپمون را برای گرفتنش ببریم جلو و اینطوری از قبول نشدگان امتحان دنیا محسوب بشیم. ای وای من 
برم با راست تمرین کنم شاید راست دست شدم.
میگم ما که می تونیم دنده را با دست راست عوض کنیم و خیلی از کارهای راست دست ها را انجام بدیم مثلا همین نیمکت راست دست امتحان کنکور و غیره پس لابد توانایی بالقوه اش را داریم که از هر دو تا دستمون بیشترین استفاده را بکنیم.در اصل چپ دست ها شاید به این خاطر باهدش تر باشند  که ازدنیمکره چپ و راست باهم می تونند استفاده کنند:دی
پاسخ:
با سلام.
اون نامه عمل که نمادینه ولی خب الان بحث چپ دستی و راست دستی نیست
بحثم اینه که این قاعده ی کراهت و مستحب بودن، دور از عدالته
آقا من برم محو شم :|||
کامنت مهربان
پاسخ:
:|
۱۷ مهر ۹۵ ، ۲۳:۳۹ ساکن طبقه 40
این درسته که کل ما حکم به العقل حکم به الشرع
اما قرار هم نیست همه چیز و همه احکام با این عقل ِ ناقص ما جور و جفت بشه.
خیلی از احکام برای تست ِ مدار فرمانپذیری ِ شما تعبیه شدن. شمایی که قراره یه روزی سر ِ فرزندتو ببری (مگر نه این است که قرآن را باید زندگی کرد ، پس در این زندگی ِقرآنی،ما هم اگر خیلی آدم شوبم، مثل ابراهیم، باید سر ِ فرزند ببریم) باید بتونی قبلش سر ِ خیلی از هواهای نفسانی ت رو ببری و این نمی شود مگر با عمل به دستوراتی که عقلت نمی تواند آن را بپذیرد ، که اگر بپذیرد و دو دوتا چارتایش چفت و بست داشته باشد که دیگر هوای نفس از بین نمی رود ، خیلی خاموش و خوشحال در گوشه ای تاریک از وجودت به زندگی ادامه می دهد و تو هیچ وقت آدم نمی شوی.
این است فلسفه ی بی فلسفه بودن برخی احکام
پاسخ:
خب منم همینو گفتم.
یه سریا با عقلم جور در نیومد، ولی بازم پذیرفتم (همون دسته دوم)
من با دسته سوم درگیرم که بعید نیست خرافات بنی امیه باشه
منظورم فقط این راست دستی نیستااااااا
ولی وقتی این همه گفتن افلاتعقلون، افلایتفکرون، یتدبرون، یتفقهون... پس چرا نمی اندیشیم؟
خخخ نه اونو که میدونم چپ دست بودنت دست خودت نیست کلشو گفتم :)

وقتی اینجای پستو خوندم(مورد 7)یاد فیلم کتاب قانون افتادم

میگن پیامبر سیر نمیخورد ولی نه سیر خوراکی،شکم سیر نمیخورد ولی خیلیا اشتباه برداشت میکنن
پاسخ:
حالا خوبه فقط همین یه مثالو زدمااااااااا
کلی از این تیپ شبهات تو ذهنمه الان
فیلم کتاب قانونو نگاه کن خوبه
پاسخ:
هزار سال پیش دیدم
همون موقع که اکران شد
تنحنح:))))
چه کلمه باحالیه:))))

مراد رفته سفر مهندس؟
پاسخ:
آدم نفس کم میاره موقع تلفظ تنحنح

مراد که وجود خارجی نداره
یه کاراکتر خیالیه
بابا رفته سفر :((((((
دختر نباید بابایی باشه :(((((((((((
مورد 7: برای من هم اصلا قابل پذیرش نیست! اصلا به دست راستم قاشق رو بدی، نمیتونم قاشق پر رو نزدیک دهانم کنم( نه تا این حد ولی خب !!)
پاسخ:
من نیز هم :(
خداروشکر:))))
پاسخ:
:))
کل پست یه طرف ؛ عنوان و اینکه هیدروژن رو دوست داشتی ، یه طرفِ دیگه :))
البته اون ابیات هم میتونن اعلام اسقلال کنن :)
پاسخ:
اون عکس هم یه طرف :)))))
عنوان کانال علی ضیا 😒
منحنح ر.ک به تلگرام.حوصله ندارم از اول بگم
والسلام
پاسخ:
ولی منبع عنوان، کانال ضیا نبود. باید ببینیم کی از رو کی کپی کرده گذاشته کانالش
۱۸ مهر ۹۵ ، ۰۰:۳۰ فیلو سوفیا
عاشق عنوانت شدم اصن!! برای منم فقط شیمیه(کیمیای) احساسش؛)
پاسخ:
:))) خیلی خوبه که اینجا یه عده با تمام وجودشون هم حسی میکنن باهام :دی
۱۸ مهر ۹۵ ، ۰۸:۴۳ شن های ساحل
 سلام
۱.میوه بزار براش بهتر :))))
۲.حالا این نظر شخصی من ها ولی بنظرم این دنیا برای ارامش افریده نشد جای تلاش و تحمله
۳.از اول هم اسان نبود :)))
۴.خوابت می بره
۵.نذر کن مراد بیاد :))))اگه نیومد وقتش نبوده
۶.وقتی خودش اومد اینارو بهش میگی؟

۷.می دونی در مورد بعضی احکام هست که نه تنها با عقل جور در نمی ان و خدا گفته در همه چیز تفکر کنین بلکه ایمانت هم زیر سوال می برن...مثلا همین چپ دست بودن اصا چرا باید حتی کوچیکترین مشکلی داشته باشه مگه نه اینکه انقدر دقیق خدا طراحی کرده و ساخته خودش که می دون چی هستی از رگ گردن بهت نزدیک تر. حتی تک تک تنفس هات می دون مگه خدا عادل مطلق نیست حتی نباید برای یک ثانیه نگران این مورد بشی وقتی می دونی اینجوری ساخته شدی و نه ضرری به خودت میزن نه اطرافیانت...مثل اینکه بگی قد کوتاه یا بلند مستحب!!!!کل ساختار دی ان ای که وقت گذاشته طراحی کرده زیر سوال می بری...
۸.چه کلمه سختی!!
۹. مراقب دندونات باش دخمل دهه
۱۰.نظری ندارم


پاسخ:
1. میوه دوست ندارم... خواستم چیزی که دوست دارمو براش بذارم
2. موافقم.
3. گر چه راهیست پر از بیم ز ما تا بر دوست، رفتن آسان بود ار واقف منزل باشی
4. آرام و خواب خلق جهان را سبب تویی
زان شد کنار دیده و دل تکیه گاه تو
با هر ستاره‌ای سر و کار است هر شبم
از حسرت فروغ رخ همچو ماه تو
5. تا کی به تمنای وصال تو یگانه، نذری بپزم پخش کنم خانه به خانه
6. گفته بودم چو بیایی غم دل با تو بگویم. چه بگویم که غم از دل برود چون تو بیایی.

7. موافقم.
8. دچار تنگی نفس می‌شم موقع تلفظش
9. 3 تا عصب‌کشی 8 تا پر کرده... دیگه دندونی برام نمونده که.
بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است
حالا من یه چی شنیدم (در حکم احکام) سه فاز پروندم اینا که چیزی نیست (البته اصلا از صحتش اطمینان ندارم و حوصلۀ تحقیق هم نداشتم و قبولشم ندارم حتی - جاست فور فان ) اینکه اگه ****** **** ** **** ** **** ** ***** ********* ** ** ****** ***** ****** ***** ** **** ** ******* ***** **** **** *** ***** ***** ****

پاسخ:
چی بگم والا

+ شاید بهتر بود که این کامنتو عمومی نمی‌فرستادی.
+ قبلاً بیان امکان ویرایش کامنت داشت. الان نداره؟ :(
:|
پاسخ:
:)
سلام  .
پاسخ:
سلام!
قمه زنی کلا اشتباه هست وخارج از دین ما این رو وارد کردن .
پاسخ:
:) موافقم.
سیر دوست دارید ؟ بیچاره مراد :دی
پاسخ:
ایشالا که یه مرادی گیرم میاد که اونم سیر دوست داره
ایشالا که یه مرادی گیرم میاد که .... 

یه مرادی؟ :دی

+ خودمم میدونم هیچی برای کامنت به ذهنم نمیرسه، دارم چرت و پرت میگم :) فقط اینکه برام جالبه، این نکات ریزِ احکامی که از مستحبات و مکروهات بهش برخوردین رو من از بچگیم میدونستم! اون مستحب بودن دست راست و مکروه بودن دست چپ رو هم خیلی وقته شنیده بودم :) 
++ الان هم میشه کامنتا رو ویرایش کرد... آیکن حذف کامنت رو که میدونین کجاست؟ کنارش یه آیکن شبیه مداده که با اون میشه کامنت رو ویرایش کرد
پاسخ:
نه این "ی"، یای نکره است نه نسبت :))))
نه که نشنیده باشم این احکامو. ولی خب تو کتاب احکام ندیده و نخونده بودم.

+ مرسی؛ دیدم گزینه‌ی ویرایشو. فکر نمی‌کردم اون گوشه باشه.
:) 
 
پاسخ:
^-^
۱۸ مهر ۹۵ ، ۱۸:۲۰ فینگیل بانو
وای عنوان رو نگاه ! =))))
بک رو نگاه ! =) جغد نداره چرا ؟ :دی جغد هم اضافه کن بهش یه گوشه ی پایین که باهاش ویژ ویژ بره بالای صفحه =) اسمشم نمیدونم چیه حتی ! =)
آیکون ِ وای من مردم برای عکس =)
5. یک دوست که غم دل بتوان گفت ! :_( این دسته از آدما چرا اینقدر کمن ؟ :(
6. اصن این استاد شماره 11 چرا همش "مراد ، مراد " میکنه ؟ -_- مگه خودش مراد نداره حتی ! :|
پاسخ:
:))) هدرم جغد داره بسه دیگه
همه ی وسایلم از دفتر و کیف و جاکلیدی جغدیه :)))
5- قبلا با ده نفری تو شعاع کمی رفاقت داشتم و خیلی وقتی یه فاصله قابل ملاحظه ای از همه شون گرفتم
6- موقع حرف زدن اصن مراد نمیگه. تکیه کلام نوشتاریش مراده

+ می‌ترسم به سرم بزنه کامنتا رو ببندم و تنهاتر از اینی که هستم بشم...
۱۸ مهر ۹۵ ، ۲۰:۰۱ ساکن طبقه 40
آخه اینها جزء مسلماته. البته چیزهای خیلی مهمی نیستن، اما متواترن. آخه اون دنیا هم همه ی خوبی ها متعلق به راستی هاست و همه ی بدی ها متعلق به چپی ها. شاید این که در این دنیا هم راست بر چپ ترجیح دارد تا ما را به یاد چپ و راست آن دنیا بیاندازد
پاسخ:
راست و چپ به نظر من قرارداد و نماده
۱۸ مهر ۹۵ ، ۲۰:۰۴ ساکن طبقه 40
راستی گفتین که دست راست و چپ تو قیامت نمادینه ... اصلا اینجوری نیست. منبع این حرفتون چیه ؟
پاسخ:
تصور و ذهنیت خودمه. من با منبع مخالفم کلا
چون منبع باید از نظر دو طرف دعوا موثق و قابل قبول باشه و ترجیح میدم برای اثبات حرفم به منبع تکیه نکنم
چون به هر حال هستند افرادی که اون منبع رو نپذیرن
۱۸ مهر ۹۵ ، ۲۱:۰۷ مستر نیمــا
بعد الان که خانما تا 80 سالگی خودشون رو جوون حساب میکنن حکم اون کراهت سلام به خانم جوان چیه؟
پاسخ:
:))) حالا درسته سوالتون جنبه‌ی طنز داشت ولی یه سایتی هم به اسم wikifeqh.ir که اونجا یه سری مقاله دیدم با عنوان پیری در قرآن و زنان در پیری.
استنباط من بر اساس [این مقاله] اینه که منظورش 50 سال به بعده
۱۸ مهر ۹۵ ، ۲۱:۱۶ ساکن طبقه 40
شما هر اطلاعاتی دارین رو از یک منبعی گرفتین. حالا یا قرآن یا حدیث یا عقل یا صحبت دیگران. نمیشه که با منبع مخالف باشین. نمیشه هم از روی ذهنیت خودتون به دنیا نگاه کنین. بلکه ذهنیتتون اشتباه باشه.
در مورد منبع هم خیلی از منابع هستن که دو طرف دعوا قبول دارن.
البته اینی ک شما بخواین از صفر تا صد اثبات خیلی گزاره ها را فقط با عقل برین محاله. چون ...
پاسخ:
ببینید!
بنده عرض کردم فکر می‌کنم این نامه‌ی اعمال به دست چپ و راست دادن، نمادینه.
شما پرسیدید منبع؟
منم عرض می‌کنم "فکر کردم" و به این گزاره رسیدم.
کامنتا رو نبندیا ؛ بجز شما منم اینجوری احساس تنهایی می‌کنم .:))
پاسخ:
:))) سعی می‌کنم ولی قول نمی‌دم :(
منم با بدون منبع بحث کردن موافقم . مهم ترین دلیلش اینه که منابع علت اعتقادات ما نیستن بلکه معلول اعتقادات ما هستن . شما از روی قرآن مسلمون نشدید بلکه تو یه خانواده ی مذهبی به دنیا اومدید و به دلیل تربیت مذهبی مسلمون شدید و بعد وقتی خوندن و نوشتن یاد گرفتید خانواده یه کتاب به شما معرفی کردن به اسم قرآن . منابع دیگه هم همینه . شما یه خاظر منابع شیعه شیعه نیستید چون کسی که چنین ادعایی میکنه باید تمام منابع شیعه و سنی رو خونده باشه و بعد انتخاب کرده باشه در حالی که شما از سن تکلیف شیعه بودید و باور نمیکنم به واسطه ی مطالعه ی گسترده انتخاب کرده باشید  .

مثال واضح ترش اینه : دانشجویی که علوم سیاسی میخونه قبل از ورودش به دانشگاه اعتقادات سیاسی اش شکل گرفته . فقط برای اثبات اعتقاداتش میره توی اون حوزه مدرک میگیره . کسی که مارکسیست میخونه قبل از این که بیاد دانشگاه مارکسیست بوده و کسی که سیاست اسلامی هم میخونه همیننطور . 

شما و ما مسلمون هستیم نه به دلیل این که عقلمون بهمون گفته و بهترین راه رو انتخاب کردیم . صرفا به این دلیل که تو ایران به دنیا اومدیم و اگه تو یه خانواده ی غیر مذهبی آمرکایی به دنیا میومدیم مسلمون  نبودیم به احتمال خیلی زیاد . البته استثنا همیشه هست ولی من اکثریت رو دارم میگم . 

منابع دقیقا مثل اثبات ریاضی هستن . به من اول قضیه ی فیثاغورث رو معرفی کردن و بعدا برام اثباتش کردن . من از روی اثبات قضیه به وجود قضیه پی نبردم بلکه قبلا ذهنم جهت داده شده بود که چنین چیزی هست . 

یه دلیل دیگه اش هم اینه که خیلی از منابع مخالف هم هستن و  بحث نتیجه ای نداره . تا دلتون بخواد منابع شیعه و سنی مخالف هم داریم . خب حالا از کجا معلوم حق با کیه ؟ هییییییییچ کاریش نمیشه کرد که اگر میشد الان یکی شون قانع شده بود 
پاسخ:
فرمایشاتتون متین.
ولی کلاً قبل از هر بحثی آدم باید بدونه اشتراکاتش با طرف مقابل چیه و بعد بحث کنه باهاش.
۱۹ مهر ۹۵ ، ۰۶:۳۱ ساکن طبقه 40
@ موشک
منابع علت اعتقادات شما نیستن ؟! خب شما خودتو کل فرض کردی و بقیه رو هیچ.
از اتفاق علت اعتقادات خیلی از افراد منابع هستن. یک مثال خیلی راحت: آقای محمد التیجانی السماوی. کسی که سنی بود ، خیلی هم متعصب بود، اصلا  ملا و آخوند اهل سنت بود. اما با خوندن ِ منابع، شیعه شد. تازه جالبه که بدونید ایشون فقط منابع اهل سنت رو یکبار دقیق خوند و به این نتیجه رسید که حرف شیعه درسته.
این که منابع با هم مخالف باشن هیچ اشکالی نداره. شما باید بر اساس موازین منطقی و عقلی ، صحیح یا غلط بودن اونها رو تشخیص بدی. این که میگین از کجا معلوم حق با کیه رو عقل مشخص می کنه.
اینی هم که همه یا شیعه نیستن یا سنی خیلی دلایل زیادی و اصلا ربطی به مخالف بودن منابع نداره.
.
نکته اینجاست که شما برای اعتقاد به جزئیات قیامت به چی رجوع می کنی؟! به عقل ؟! عقل فوقش به این برسد که قیامتی وجود دارد. اما مشخصات قیامت و ... همه برمی گرده به یک منبع مثل قرآن.
پاسخ:
ببینید آقای ساکن طبقه‌ی 40! آدما همه‌شون معتقد نیستن. بعضیاشون به قیامت و اون دنیا اصن اعتقاد ندارن. روشِ بحث کردن با این آدما نه با عقل ممکنه نه آیه و حدیث...
۱۹ مهر ۹۵ ، ۱۱:۴۷ بانوچـ ـه
مقاومت ِ چند اهمی :))
وای نسرین یه مدت بود مثلا میگفتم این روزام افتاده تو حلقه ی loop همه فکر میکردن دارم کلاس میذارم :)) یادش بخیر چه روزایی بود :دی

5. ای دوستی که دوست دارمت اما، ندارمت. هعی.

واقعا هنوزم جایی هست قمه بزنن؟!
پاسخ:
من یه بار سر کلاش ارشد، به بچه‌ها گفتم دارم سینک می‌شم، یه جوری نگام کردن... خب حواسم نبود مدار سنکرون و آسنکرون نمی‌دونن چیه...
5.
می‌خواهمت چنان که شب خسته خواب را 
می‌جویمت چنان که لب تشنه آب را

محو توام چنان که ستاره به چشم صبح
یا شبنم سپیده‌دمان آفتاب را

بی‌تابم آنچنان که درختان برای باد
یا کودکان خفته به گهواره تاب را

بایسته‌ای چنان که تپیدن برای دل
یا آنچنان که بال پریدن عقاب را

حتی اگر نباشی، می‌آفرینمت 
چونانکه التهاب بیابان سراب را

ای خواهشی که خواستنی تر ز پاسخی
با چون تو پرسشی چه نیازی جواب را

10. آره توی خودِ کربلا و کلی از شهرهای ایران... اسم نمی‌برم که خوانندگان ساکن اون شهرها میان قشقرق به پا می‌کنن :))))
۱۹ مهر ۹۵ ، ۱۴:۴۱ یا فاطمة الزهراء
منم بچه بودم چپ دست بودم انقد دعوام کردن با تمرین راست دست شدم ولی چراشو هیچ وقت نفهمیدم اگه تو فهمیدی به منم بگو لطفا با تشکر 
احکام سلام رو وقتی منم خوندم خیلی برام جالب بود خصوصا همین مکروه بودن سلام کردن به زن جوان
خواهرم دم دستم بودی بابت سیرا میکشتمت :)) 
پاسخ:
:)) برای اینکه عوام فکر می‌کنن چپ‌دستا شوم هستن.
شاید باورت نشه ولی خونه‌ی خودمون هنوز که هنوزه میگن جغد شومه و این همه چیز میز جغدی نیار خونه و من دارم با این باور غلط می‌جنگم.
سیر خیلی هم بوی خوبی داره.
۱۹ مهر ۹۵ ، ۱۴:۵۶ یا فاطمة الزهراء
آقا شوم چیه :/ ما بهترینیم خاصیم حسودااااا :)))) 
منم عاشق چیزای جغدی و اسکلتیم :)) خیلی خوبن خیلی :دی
من کسی بهم نمیگه شومن ولی عمه ام از اسکلتام میترسه :)) 
آخر سر مجبور شدم خیلیاشو از دیدش دور کنم و جا کلیدیمو بدم پسر پرستار مادربزرگم
پاسخ:
جغد نه تنها شوم نیست، بلکه نماد دانایی‌ه
والا

۱۹ مهر ۹۵ ، ۱۵:۰۳ یا فاطمة الزهراء
رفتم درباره مکروه بودن خوردن آب و غذا با دست چپ سرچ کردم خود علما هم نمیدونن ولی معتقدن چون باید کامل حرف گوش کن بود خودشونم عمل میکنن و یکسری توضیحات داشت که شاید بخاطر اصحاب یمینه و اینا بعد در ادامه نوشته بود که البته، طبیعی است افرادی که فاقد دست راست می‌باشند و یا دست راست آنان توانایی‌های لازم را ندارد و حتی چپ‌دست‌ها - در صورت عسر و حرج - مشمول توصیه‌های موجود در این روایات نیستند.
پس راحت بخورید و بیاشامید ولی اسراف نکنید :)) 
پاسخ:
:))) که اسراف‌کنندگان برادرانِ شیطانند.
۲۰ مهر ۹۵ ، ۰۲:۴۹ نیمچه مهندس
ما یه اصطلاحی داریم که میگه:به کردار اونا مکن(دقیقا با همین لحن) که یه وقتایی معنیش میشه بی خیال بقیه
حالا در مورد چپ دست بودن هم بی خیال بقیه.یه چیزی گفتن.خودِ خدا اینقدر سختگیر نیست.
مامان من چپ دست بوده و اونقدر معلم مدرسه ش سخت گرفته که الان راست دست شده.ولی با دست چپ ظرف میشوره.یعنی میگم چیزی که کار بدنت بوده رو پای تو نمی نویسن که.اون دنیا دستت بره خودش پاسخگو باشه.والا!خوب بلدن برن علیه ما شهادت بدن الانم از خودشون دفاع میکنن؛)
پاسخ:
من فقط مثال زدم
منظورم احکامی بودن که شاید پایه و اساس ندارن و باید بیشتر در موردشون فکر کنیم
۲۰ مهر ۹۵ ، ۰۳:۴۱ النا بانو ...
فقط شرمندها ون سبیلاش بد جور روی مخه :))))
پاسخ:
قشنگیش به همین سیبیلاشه :دی
۲۰ مهر ۹۵ ، ۱۴:۴۱ جلبک خاتون
به همین برکت قسم که وی از‌وارستگان قرن‌ 13 و 14 هجری‌شمسی‌بود که توانست با یک دلتنگی خفیف‌دو‌ شکلات خویش را اهدا کند......

و وی کتاب‌بسیار‌میخواند و به دنبال معانی و مفهوم همه لغات و عبارات بود و‌ حتی مکتشف پر استفاده ترین‌کلمه ی خاص در متون علمی ادبی
و وی در پی کسب مکارم و فضائل اخلاقی جان خویش را دو دستی گذاشت وسط  :)

و وی دیگر تحمل هیچی نداشت و از عزیزان دل جلابیکِ ( جلبک ها) زمان خویش بود ‌:))))
پاسخ:
جلبک نیز از عزیزان دل وی بود.
۲۰ مهر ۹۵ ، ۱۶:۰۹ فینگیل بانو
این به سر زدنا خیلی بده ! :_( خیـــلی !

چه بستن ِ کامنتا باشه ، چه ننوشتن ، چه هر کار یهوویی ِ دیگه ! :_(

+ به سر منم زیاد میزنه ! حتی همین دیروز نزدیک بود وبلاگمو منهدم کنم که نباشه چیزی از من ! :_(

+ دقیق که شدم روی این رفتارم ، دیدم من هر وقت دلم میگیره از این کارا میکنم ! اگه دلت گرفته ، کاش خوب ِ خوب بشی ;):
پاسخ:
ای دل غمدیده حالت به شود دل بد مکن. وین سر شوریده باز آید به سامان غم مخور