909- پست گذاشتن با گوشی سخته :(
یه سر اومدم دانشگاه سابق برای گرفتن دو تا ماژیکی که بعدا توضیح میدم و فیلما و عکسای فارغ التحصیلی و بلیت برگشت و حتی رمز دوم برای کارت بانکیم. ینی چند ماهه بدون رمز مونده بودم که فقط و فقط بیام از بانک اینجا رمز دوم بگیرم!
جزوه استاد شماره 11 رو بهش دادم و از ذوق نمیدونست چی بگه! گفت بچه ها گفته بودن جزوه رو تایپ کردین و منتظر بوده ببرم براش.
صبح که پرینت کردم جزوه رو، تصمیم گرفتم حتی اگه بیست و پنج صدمم کم آوردم، نبرم بهش بدم که به خاطر نمره نباشه. بعد امتحان که دیدم بیسته رو میگیرم بدو بدو رفتم بهش دادم جزوه رو.
عاطفه رفت اصفهان و شنبه میاد و منم دیدم اگه نسیمو دعوت کنم هم اتاقی شماره دو رو هم باید دعوت کنم و اگه دعوت نکنم تنها میمونه و خودمم نمیخواستم برم پیششون. فلذا برای اینکه شب تنها نباشم دارم میرم خونه دخترخاله بابا. لپ تاپ و جزوه هامم با خودم نیاوردم و صبح باید برگردم.
فردا شب و پس فردا شبو چی کار کنم؟! :(
سالن مطالعه دانشکده سابقم
اینا هنوز هر ماه ترافیکمو شارژ میکنن
خدا خیرشون بده ولی خب چرا نمیخوان قبول کنن من از اینجا رفتم؟!
بعد این پستایی که با اکانت شریف میذارم وضعیتشون چه جوریه؟ حلاله دیگه؟
گشنمه و به واقع حالم از هرررررررررر چی غذای آماده است به هم میخوره
پیش به سوی غذای خونگی و دستپخت دخترخاله!