867- بقیهاش!
13. استاد یه جملهی پیجن (پیجنِ پایه انگلیسی) رو تخته نوشت که نامهی یه معلمی خطاب به مسیونری در جزایر ماتاسو در قرن 19 بوده! و متن نامه بدین شرح است:
misi kamesi arelu you no kamu ruki me
مستر کامس، هاو آر یو؟ شما نه آمدید من نگاه کنی
me no ruki iuo
من نه نگاه کردم شما
استاد داشت اینو به فارسی و انگلیسی روان ترجمه میکرد و از اونجایی که جزوه ننوشتم، فقط صدای استادو دارم که میگه دییر مستر کامس هاو آر یو؟ وی هونت سین ایچ آدر فر اِ وایل!!!
خب؟
Dear Mr. Kames, how are you? we haven’t seen each other for a while
14. استادمون تعریف میکرد یه روز یکی از خدماتیا بهش میگه "آقای دکتر؛ منم کمکم تو این محیط دارم فرهنگی میشم"
استادمون میپرسه چه طور؟
مستخدم: قبلاً اگه کسی میپرسید اتاق فلانی کجاست میگفتم تهِ راهرو؛ الان میگم انتهای راهرو
15. چند وقت پیش توی دفتر یادداشتم کلیدواژهای ثبت کرده بودم بدین صورت: «ز»
یه مدت درگیرِ این حرفِ ز بودم که خدایا خداوندا! ینی من قرار بودم راجع به این ز چی بنویسم و اصن این ز چیه و کیه!!!
الان که داشتم صدای جلسه 14 رو گوش میکردم، دیدم بحثِ زبان و جنسیته و داریم در مورد تفاوتِ گونههای زبانی خانمها و آقایون صحبت میکنیم و یکی از بچهها میگه زنان قبیلهی «زولو» به شدت از بهکاربردن کلماتی که توشون حرف «ز» باشه پرهیز میکنن و استفاده از حرف «ز» رو تابو میدونن!
دوست دارم برم تو اون قبیله و این بیتو بخونم:دی
خیزید و خز آرید که هنگام خزان است باد خنک از جانب خوارزم وزان است