362- نگهبانه دیگه... داره وظیفهشو انجام میده
چهارشنبه, ۲۲ مهر ۱۳۹۴، ۱۰:۳۱ ب.ظ
صبح تا عصر کارگاه باشی و عصری بری دندونپزشکی و تا نه، نه و نیم مسجد شریف
بعد این روضه خون هر چی سعی کنه اشکتو درآره دریغ از یه چیکه آب
مطهره رو ببینی و بهت بگه چه قدر خانوم شدی تو!
و تو یه لبخند گنده رو لبت بشینه و زهرا بگه حالا خوبه نصف صورتت بیحسه این جوری میخندیاااا
10 برسی خوابگاه و تذکر کتبی و شفاهی نگهبان و
هی براش توضیح بدی که خانوادهام اطلاع داشت و هی تو کتش نره و یه ربع کل کل و
بعد بیای دراز بکشی رو تختت و اثر آمپولای بیحسی دندونپزشکه پریده باشه و
به اندازهی همهی اون روضههایی که گریه نکردی گریه کنی...
معلومه من کدومم؟
۹۴/۰۷/۲۲