پیچند

فصل پنجم

پیچند

فصل پنجم

پیچند

And the end of all our exploring will be to arrive where we started
پیچند معادل فارسی تورنادو است.

آخرین نظرات
آنچه گذشت

۱۹۷۷- نکوداشت

دوشنبه, ۱۱ تیر ۱۴۰۳، ۱۲:۲۳ ب.ظ

امروز ساعت ۱۷ قراره توی تالار وحدت (بغل تئاتر شهر) مراسم نکوداشت دکتر حداد رو داشته باشیم. اگر حوصلهٔ حرف‌های ادبی و فلسفی دارید تشریف بیارید و همراهی کنید. گزارش مراسم رو هم متعاقباً تو همین پست به سمع و نظرتون می‌رسونم.





یادداشت‌های اینستاگرام:

از شش صبح فرهنگستان بودم و حالا اومدم تالار وحدت (تالار رودکی سابق)، مراسم نکوداشت دکتر حداد. یه کم زود رسیدیم و منتظریم بقیه هم برسن و مراسم شروع بشه. تو این فاصله یه عکس یادگاری هم با دکتر ایران کلباسی گرفتم و در مورد تاریخچهٔ این تالار صحبت کردیم.

با ما همراه باشید.


آقای وزیر فرهنگ یه دونه از این تابلوها بهشون هدیه دادن. بعدش سفیر هند صحبت کردن و در پایان خطاب به ایشون گفتن وجود نازکت آزردهٔ گزند مباد. به نکتهٔ ظریفی اشاره کردن چون وجود دکتر واقعاً نازکه. بعدش دکتر صحرایی، وزیر آموزش‌وپرورش صحبت کردن و به حذف کتاب نگارش و مجدداً برگردوندن این کتاب به مدارس اشاره کردن. یه بنده خدایی هم نیومده بود و نامه فرستاده بود که مجری خوند. پایانِ نامه توفیق روز-افزان مسئلت کرده بود. حالا نمی‌دونم خودش دچار این تصحیح افراطی شده بود یا مجری اشتباه کرد. تصحیح افراطی این‌جوریه که شما می‌بینی تهران رو تهرون می‌گن و نان رو نون می‌گن، میای هر جا اون دیدی تبدیلش می‌کنی به ان که رسمی بشه، ولی کار درستی نمی‌کنی.

رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی و دکتر انوری نازنین با لهجهٔ شیرین ترکی و سفیر تاجیکستان با لهجهٔ شیرین‌ترشون هم صحبت کردن. سفیر تاجیکستان در پایان سخنرانیشون گفتن ای بلنداختر خدایت عمر جاویدان دهاد. 

خلاصه‌ای از یه مستند به اسم آقا معلم هم نشون دادن که در مورد دکتر حداد بود و مشتاق شدم همه‌شو ببینم.

همچنان با ما همراه باشید.



در ادامه، استاد غیوری نی زدن و همزمان صدای دکتر حداد که نی‌نامهٔ مولوی رو می‌خوندن پخش شد.


بعد دکتر احمد جلالی از اعضای فرهنگستان که کارشناسی مهندس مکانیک و بعد مثل دکتر حداد فلسفه خوندن و پنجاه‌وشش ساله که (از دورۀ دانشجویی) با ایشون دوست هستن صحبت کردن. گفتن دکتر تو کنکور فلسفه خیلی کمکشون کرده بوده. بخش شوخ‌طبعانهٔ صحبتشونم اونجا بود که گفتن از وقتی دکترو دیدن همین وزن شصت‌کیلویی و هیکلو داشتن. در واقع تکون نخوردن.


بعد خانم مجری به یه تعداد از مهمان‌ها خوشامد گفت؛ از جمله مدیرعامل هولدینگ خلیج فارس. اینجا معادل فارسی هولدینگ رو از دکتر حداد پرسید و ایشونم گفتن می‌تونید بگید شرکت جامع. شرکت نگهدار و شرکت مادر هم گفته شده البته. در پایان مراسم هم یه بار دیگه اسم این مدیرعامل رو آورد و اون موقع گفت مدیرعامل شرکت جامع خلیج فارس. رئیس دانشگاه الزهرا هم اومده بودن. اولین بار بود از نزدیک می‌دیدمشون.


بعد یه شاعر پاکستانی به نام احمد شهریار اومد و در ابتدا عید سعید مباهله رو تبریک گفت. نمی‌دونستم این اتفاق عیده و این عیدو تبریک می‌گن. حالا که دونستم منم تبریک می‌گم بهتون. 

بله؛ عرض می‌کردم. شعر این شاعر پاکستانی چون اشاره‌هایی داشت به آثار و اشعار و کتاب‌های دکتر حداد، و چون من آثار ایشونو نخوندم، زیاد متوجه این اشاره‌ها نشدم ولی تخمین می‌زنم که سی‌چهل‌تا آرایهٔ تلمیح داشت. شعرش با بیتِ من از دیار دهلی‌ام و لاهور... تموم شد.


بعد رئیس فرهنگستان علوم صحبت کردن و بعد دوباره شعرخوانی بود و این دفعه یه خانوم شاعر به اسم سارا جلوداریان از کاشان یه شعر در وصف و مدح دکتر حداد خوند که این بیت‌های آخرش بود:

تو یار مجلس‌آرای زبان فارسی هستی

که عمری پاسداری کرده‌ای این کهنه محفل را

تو آیا فیلسوفی یا ادیبی یا نظام‌الملک

چگونه آورم در نظم این نیکوخصائل را

هم از قرآن‌پژوهانی هم از آزادمردانی

خدا بر گردنت آویخت این زرین حمایل را

تو واعظ نیستی اما کلامت فیض می‌بخشد

مدرس را مهندس را معلم را محصل را

کنار واژه‌ها زانو زدم تا بنویسم 

دو خط از شرح انسانیت حداد عادل را


صحبت‌های دکتر علی‌اشرف صادقی در رابطه با دانشنامه و واژه‌گزینی و هزارواژه‌ها و گروه‌های تخصصی فرهنگستان بود. سهواً گفتن هجده جلد مصوبات منتشر شده که نوزده‌تا بوده در واقع. در رابطه با ویژگی‌های اخلاقی دکتر هم مختصری صحبت کردن.


بعد دکتر موسی اسوار که مترجم متون عربی هستن و عضو فرهنگستانن صحبت کردن. خاطراتی از عربی‌دانی دکتر حداد گفتن. مثلاً اینکه تو یه موقعیتی جملۀ صَدَرَ من أهله وَقَعَ فی محلّه رو از ایشون شنیده‌اند. و تو یه موقعیت دیگه کلّ الصید فی جوف الفرا. تعریف می‌کردن که دکتر حداد یه وقتی تو صحبتشون بیت‌هایی از مُـتَـنَـبّی شاعر عربی هم استفاده کرده. و این شعرو مثال زدن:

وظلـم ذوی القربـى أشــدُّ مضـاضـة على المرء من وقع الحسام المهند. در رابطه با ترجمهٔ قرآن هم صحبت کردن. اینکه ایشون مثلاً تجری رو تو آیهٔ جَنَّاتٌ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ برخلاف ترجمۀ معمول و رایج، کف ترجمه کردن نه زیر، چون زیر بهشت ابهام ایجاد می‌کنه و مَثَلُهُمْ کَمَثَلِ رو مثل ترجمه نکردن و حکایت گفتن و دلیلشو توضیح دادن.


بعد یه حجةالاسلام که شاعر هم بودن اومدن شعر خوندن که بعدش نمی‌دونستیم براش دست بزنیم یا صلوات بفرستیم. ردیف شعرش می‌آید بود. طولانی بود، همین چهارتا رو یادداشت کردم:

شیرین‌دهنان‌اند بر آن چشمه چه بی‌تاب

بر کوه مگر تیشۀ فرهاد می‌آید

ای خون‌جگر از سلسلۀ ماربه‌دوشان

بنگر عَلَم کاوهٔ حداد می‌آید

دلباختۀ همت سرو است چو حافظ

از رنگ تعلق همه آزاد می‌آید 

می‌گفت شبی دست‌خوش تیر ملامت

بوی فرج از نیمهٔ خرداد می‌آید


آخرشم گفت سلام بر تو که مثل بهار، دلخواهی، سلام بر تو که خوبی، محشری، ماهی

مجری هم گفت خوشا به حال شاعران که شاعری بلدند.


در پایان هم دکتر حداد صحبت کردن و یه شعر از جامی خوندن و بعد یه مقالۀ نسبتاً طولانی ولی شنیدنی رو ارائه دادن. بعد با جمعی از بزرگان، بعد هم با نوهٔ پسرشون عکس یادگاری گرفتن. اون چندتای آخر که خانوادگیه، اونا رو از خبرگزاری‌های ایسنا و ایرنا و تسنیم برداشتم. 😅


محتوای اون شعر جامی که خوندن تشکر از ما و شکر خدا بود.

کِای فرازندهٔ این چرخ بلند

وی نوازندهٔ دل‌های نژند


کنم از جیب نظر تا دامن

چه عزیزی که نکردی با من


در دولت به رخم بگشادی

تاج عزت به سرم بنهادی


حد من نیست ثنایت گفتن

گوهر شکر عطایت سفتن


این شعر تو کتاب ادبیات هم هست و من هر موقع از بچه‌ها امتحان می‌گرفتم از معنی کلمات و آرایه‌ها و نقش کلماتش سؤال می‌دادم.


ضمن تشکر از همراهیتون خاطرنشان می‌کنم که این مراسم از شبکۀ خبر هم پخش می‌شد و الان تو تلوبیون هم هست.


دیشب بعد از نکوداشت دوباره برگشتیم فرهنگستان. اینجا ساعت ۹ و ۴۲ دقیقهٔ شبه و اونی که پنج صبح خونه رو به مقصد اینجا ترک کرده بود، هنوز به خانه مراجعت نکرده است.



🔰 محورهای سخنان دکتر حدادعادل در آیین نکوداشت مقام علمی و فرهنگی و ادبی‌اش:

🔸می‌توان به ایران «علاقه» و به اسلام «عقیده» داشت.

🔹عشق و علاقه به استقلال و آزادی ایران با غرب‌ستایی سازگار نیست.

🔸عیب بزرگ فرهنگ غربی حضور نداشتن خدا در زندگی سیاسی و اجتماعی غرب است.

🔹سیاست مانند داربستی است که اهل فرهنگ و هنر بر بالای آن ایستاده‌اند. و به نقش ایوان مشغول‌اند. اگر این داربست از پای‌بست ویران شود، همه‌چیز و همه‌کس فرو می‌ریزد.

🔸اهل فرهنگ به‌جای آنکه از سیاست دوری کنند، باید با ورود به عرصۀ سیاست آن را فرهنگی کنند و از خشونت و بی‌اخلاقی آن بکاهند و تلطیفش کنند.

🔹اگر سیاست‌مداران ما بیشتر کتاب بخوانند و اهل قلم باشند و از تاریخ و فرهنگ و هنر ایران و جهان آگاهی بیشتری داشته باشند، فضای سیاسی کشور ما سامان بهتری پیدا خواهد کرد.

🔸کمبود مدیر در همۀ بخش‌های کشور ما محسوس است، اما کمبود مدیر فرهنگی از همه محسوس‌تر است.

🔹توصیۀ من به معلمان این است که دانش‌آموزان را چنان تربیت کنند که آنها بتوانند در آینده مدیران لایق کشور شوند.

🔸آموزش‌وپرورش را مهم‌ترین نهاد اجتماعی در قوام و دوام یک ملت می‌دانم.

🔹مفیدترین آموزشی که معلمان می‌توانند به دانش‌آموزان هدیه کنند آموختن تفکر است.

🔸اعضای خانوادۀ ما، از پیر و جوان، یا معلم‌اند یا محصل.

🔹از جوانان می‌خواهم به خواندن پیامک‌های دوسطری در فضای مجازی اکتفا نکنند و مخصوصاً از خواندن کتاب‌های تاریخ معاصر ایران غفلت نورزند.

🔸بیگانگان می‌خواهند ما از تاریخ معاصر ایران بی‌خبر باشیم تا آنها بتوانند تاریخ را تکرار کنند.

متن کامل: @HaddadAdel_ir تلگرام و ایتا

۰۳/۰۴/۱۱
پیچند (تورنادو، دُردانهٔ سابق، شباهنگ اسبق)

آهنگر دادگر

نظرات (۹)

۱۱ تیر ۰۳ ، ۱۴:۰۳ مهرداد ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏

در محفل چنارها ما پاجوش‌ها رو راه می‌دن ؟🥲😅

پاسخ:
یا راهی خواهیم یافت یا راهی خواهیم ساخت
ولی جدی فضای کاری اینجا اینجوریه که همکارای سابق خودشونو چنار می‌دونن و به ما پاجوشا میدون نمی‌دن.

یه ایشون که هنوز هستند که ...لبخند

پاسخ:
ثبت است بر جریدهٔ عالم دوامشان 🤣
۱۱ تیر ۰۳ ، ۱۵:۳۰ اقای ‌ میم

نزدیک هستید به ما ولی گذرم به اون سمت ها نمیوفته

پاسخ:
تازه شروع شده. اگه نظرتون عوض شد بیایید.
۱۱ تیر ۰۳ ، ۱۵:۴۴ مهتاب ‌‌

سیاست این‌طوریه که بزرگ‌ترین آدما رو هم کوچیک نشون می‌ده. فارغ از بحثای سیاسی و نقدهایی که بهشون هست، واقعا آدم باسوادیه👌

پاسخ:
ببین ایشون فرانسوی هم بلدن، اون وقت تو یکی از این جلسات بازدید وقتی تعریف انگلیسی یه واژه رو خوندن، کرک و پر دانشجوها ریخت از تعجب :))
۱۱ تیر ۰۳ ، ۱۷:۴۳ مهتاب ‌‌

اصلا وجود علایق متنوع و جدی تو یه آدم خودش نشونهٔ هوشه. جالب‌ترین چیزی که در موردشون می‌دونم اینه که داستان خانوادهٔ هاشمی که از کازرون می‌رفتن نیشابور، نوشتهٔ ایشونه :)

پاسخ:
جدی؟! 🥹 نمی‌دونستم.
الان خلاصه‌ای از یه مستند به اسم آقا معلم پخش شد که مشتاقم همه‌شو ببینم. در مورد ایشونه.

گویا از تلویزیونم داریم پخش می‌شیم به‌صورت زنده 

خیلی جذاب بود، از دیروز چندبار این‌پست و باز کردم تا گزارش مراسم و بخونم. از پست‌های شما، منم به جناب حداد علاقه‌مند شدم، امیدوارم عمری طولانی و بابرکت داشته باشند.

فیلم‌ اپنهایمر و دیدی؟ انیشتن به اپنهایمر یه جا می‌گه وقتی می‌خوان آدم و کنار بذارن واسش نکوداشت می‌گیرند امیدوارم این نکوداشت مصداق اون حرف نباشه.

پاسخ:
دیروز از پنج صبح بیرون بودم تا حدودای یازده. نتونستم شب پست کنم، الان نوشتم. هنوز تموم نشده.

نه این انجمن مفاخر شعارش اینه که قبل از اینکه مفاخر رو از دست بدیم نکو بداریمشون. تا حالا چندصد نفری رو نکو داشتن و خدا رو شکر کنار نذاشتن..

خدا استاد حداد عادل عزیز را حفظ کنه.

پاسخ:
بله بله، آمین 😌

این همونه که گفته بود سازنده واژه "کش لقمه" حرام لقمه است درسته؟

خدارو شکر دیگه مشخص شده که نکوداشت‌ها و گرامیداشت‌ها برای چه افرادی برگزار میشه.

 

پاسخ:
اولاً این نه، ایشون!
بی‌ادب :)))


بله درسته. ضمن اینکه ایشون بسیار شوخ‌طبعن و زیاد پیش میاد که با واژه‌ها بازی کنن یا از استعاره و کنایه استفاده کنن. اون برنامه هم اگر اشتباه نکنم اسمش خندوانه بود و فضای جدی و علمی نداشت. شاید بهتر بود جلوی امثال شما که با سبک طنازیش آشنا نیستید اینو نمی‌گفت ولی چندتا کلمه که لقمه داشتو گفت و تهش چون این کلمات (درازلقمه و کش‌لقمه و گردلقمه و...) فرهنگستانو به دردسر انداخته بودن و همه فکر کرده بودن کار ماست این‌جوری گفت که نمی‌دونم کار کدوم حروم‌لقمه‌ایه.

بله ایشان!

شوربختانه نشستن پای برنامه‌های صدا و سیما همانا و فراموشی ادب و چیره شدن واژگان زشت و سخیف بر دایره لغات آدمی همانا.

این هم درسته، بیشتر و تقریبا تمام مسئولین کشوری ما انسان‌های شوخ و شنگی هستند و به قول خودتان بیشتر اهل بازی هستند(چه بازی با واژه باشد چه بازی با نرخ ارز و خودرو، سفره مردم و...) تا کار، برای همین همیشه کارهای مملکتی جملگی روی زمین وامانده می‌شود و در برابرش همیشه خداآآ طنز، جوک، فکاهی و هزل است که از سر و کول پلتفرم‌ها و پیام‌رسان‌ها و زندگی ملت بالا رفته و چکه می‌کند.

امثال ما این گونه از گفتار و گفتمان را در ترمینال جنوب، شوش و مولوی زیاد می‌شنویم و با این شکل از بیان غریبه نیستیم و احتمالا بهترست در جمله شما بجای "امثال شما" واژه "کودکان" جایگزین شود تا بیشتر معنی و مفهوم پیدا کند.

باز هم درست گفتید نامش خندوانه بود، زمانی دیگر در همان برنامه دنبال این بودند که بفهمند پدر بزرگ "سوشا مکانی" چکاره بوده... و البته که اینجا دشواری و مشکل از "امثال ما" بوده که وقت و زمان میگذاشتیم پای اینچنین محتوای فاخری.

در پناه فکر و اندیشه باشید.

پاسخ:
ببینید من متوجه نشدم هدف از این بحثی که می‌کنیم چیه. اگه قراره با مقدمهٔ شما به این نتیجه برسیم که خندوانه کفایت لازم رو نداره، یا دکتر حداد مدیر خوبی نیست، بحثو ادامه نمی‌دم.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">