۱۹۱۱- توفیقِ اجباری
هفتۀ پیش رفته بودم مراسم فوت پدرشوهر دوستم. مراسمش تو مسجدالرضا بود؛ سمت سهروردی. به بلد و نشان اعتماد کردم و از سهروردی رفتم ولی متروی مصلی خیلی نزدیکتر از سهروردی بود و برگشتنی از مصلی برگشتم. جایی که نشسته بودیم مثل سالن کنفرانس بود. یه نفرم پشت تربیون داشت راجع به هنر و معماری و لیبرالیسم حرف میزد. فکر کنم چون مرحوم استاد دانشگاه بود داشت آثارشو بررسی میکرد. جز فامیل درجۀ اولش نه کسی گریه میکرد، نه کسی قرآن میخوند، نه نوحه و عزاداری. البته از اون قرآنهای چندصفحهای پخش میشد، ولی استقبال کم بود. من یه دونه گرفتم و با نگار باهم خوندیم. حتی چای و قهوه و پذیرایی هم بیرون سالن بود. بهواقع اولین بارم بود با یه همچین مراسمی مواجه میشدم. خیلی جالب بود برام. تو شهر ما مراسمها اینجوری نیستن و واقعاً عزاداری میشه. برام بهشدت تازگی داشت. لینک یه سایت مخصوص فاتحه و قرآن هم برامون فرستاده بودن که هر چی خوندیم تو اون سایت ثبت کنیم. تا غروب نشستیم و بعدش دیگه همه متفرق شدن. چون موقع اذان بود من موندم که نمازم هم همونجا بخونم. اگه موقع اذان باشه و من نزدیک مسجد باشم و جای دیگه قرار نداشته باشم و دیرم نشده باشه ترجیحم اینه تو مسجد بخونم نمازمو. اونجایی که نشسته بودیم سالن مسجد بود. محل نماز داخل کوچه بود. پرسونپرسون خودمو به جماعت رسوندم و مورد استقبال پیرزنان قرار گرفتم. انقدر که جوانان سرزمینم کم میرن مسجد، وقتی یکی تو سن و سال منو تو مسجد میبینن ذوق میکنن بندگان خدا :)) بعد نماز مغرب از بلندگو اعلام شد که تو این ماه نماز فلان مستحبه و خوبه که بخونید. توجه نکردم. منتظر نماز عشا بودم که بخونم و برگردم خوابگاه. راه درازی در پیش داشتم و یه کم هم دیرم شده بود. دیدم اون نماز مستحبی رو میخوان بین دو نماز بخونن. آقاهه گفت نماز چیچیِ والدینه و رکعت اول بعد از حمد ده بار فلان عبارت رو بگید و رکعت دوم فلان ذکرو. به جماعت نمیخوندن، ولی برای اینکه همه باهم بخونن از بلندگو پخش میکردن که اونایی که مثل من بلد نیستن همراهی کنن. حالا اگه به خودم باشه از این کارا نمیکنم ولی دیگه دیدم همه میخونن و تا اینو نخونن خبری از نماز عشا نیست، پا شدم منم بخونم. چون اون ذکرها رو بلد نبودم حواسم به بلندگو بود ببینم چی میگه. محتواش طلب مغفرت برای والدین بود. بعدشم نمیدونستم چی کار کنم. دیدم اکثراً رفتن رکوع، منم رفتم رکوع :| تجربۀ هیجانانگیزی بود. خدا قبول کنه ^-^
درود
نمازهای واجب و مسحبی را اگه علاقه داشتین بخونین داخل مفاتیح هست حتی کتابشم هست که در مورد نمازها و تعداد رکعتها و زمان خوندنش هم نوشته .