پیچند

فصل پنجم

پیچند

فصل پنجم

پیچند

And the end of all our exploring will be to arrive where we started
پیچند معادل فارسی تورنادو است.

آخرین نظرات
آنچه گذشت

۱۸۲۶- مزه‌اش چقدر تلخ بود مامان

يكشنبه, ۱۵ آبان ۱۴۰۱، ۰۴:۴۰ ب.ظ

من قبل از اینکه دانشجو بشم، ماهی یه لیوان چایی هم نمی‌خوردم. تو خوابگاه بود که چای‌خور شدم و نه‌تنها چای که به نسکافه و کاپوچینو (از این فوریا که تو آب‌جوش می‌ریختی می‌خوردی) هم معتاد شدم. در این حد که همیشه تو کیفم یه فلاسک آب‌جوش داشتم و چندتا چای کیسه‌ای و نسکافه و کاپوچینو. قبل کلاس و بعد کلاس و حتی گاهی وسط کلاس! می‌خوردمشون. وقتایی هم که با دوستام می‌رفتیم بیرون، بقیه آبمیوه و بستنی سفارش می‌دادن و اونی که دلش قهوه می‌خواست من بودم (ارجاع به پست کافه ایل).

معمولاً همۀ خریدای خونه با منه و معمولاً هم اینترنتی می‌خرم. این معمولنی که می‌گم فی‌الواقع ۹۹ درصده. اون روز که رفته بودیم دکتر، تو فاصله‌ای که منتظر تشریف‌فرمایی دکتر بودیم به بابا گفتم نسکافه‌هامونم داره تموم میشه و همین نزدیکیا یه فروشگاه هست. از اونجا یه بسته بگیره. قبل از اون، دو بستۀ پنجاه‌تایی از با سلام! گرفته بودم و رسیده بودیم به ته‌دیگش. رفت و دیدم با چند بسته قهوۀ فوری و کاپوچینو و اسپرسو و چای و زیتون و پاپ‌کورن و یه سری خرت‌وپرت برگشته. فرصتی که برای خرید حضوری پیش اومده بود رو غنیمت شمرده بود و هر چی لازم داشتیم و نداشتیم برداشته بود. نگاه به بستۀ قهوه‌ها کردم و گفتم ولی ما که دستگاه اسپرسوساز نداریم! من قهوۀ معمولی خواسته بودم که تو قهوه‌جوش و قوری هم بشه درستش کرد. گزینه‌های پشت بسته رو نشونش دادم و گفتم ببین ۹ روش برای درست کردن قهوه هست که اینا اینجا موکاپات و اسپرسوساز رو علامت زدن برای این. کلمۀ موکاپات رو اولین بار اونجا دیدم و قبلش نمی‌دونستم چیه. یکی از ویژگی‌های بابام موقع خرید اینه که نه کاری به اسمش داره نه تاریخ نه قیمت نه هیچی. برعکس من که تمام اطلاعات روی بسته‌بندی رو می‌خونم و نظرات خریداران رو بررسی می‌کنم. اومدیم خونه و به برادرم گفتم در اقدامی پیش‌بینی‌نشده اسپرسو خریدیم ولی دستگاهشو نداریم درستش کنیم. گفت خب از دیجی‌کالا می‌خریم. قیمتا رو نشونش دادم و گفتم وُسعمون به روگازیش می‌رسه نه دستگاه چندمیلیونی اسپرسوساز. قرار شد یکی از همین روگازیا رو برداریم. رسماً داشتیم برای دکمه‌مون لباس می‌دوختیم. یه چندتاشو نشون کردم و امتیازها و نظراتشو بررسی کردم و فهمیدم اونایی که جنسشون استیله بهتر از آلومینیوم هستن و طعم و کیفیت قهوه رو حفظ می‌کنن. قیمتشونم البته یه کم بیشتره. بعد چون قیمتای بیرون دستم نبود، سری بعد که رفته بودیم دکتر (اخیراً تنمان به ناز طبیبان زودبه‌زود نیازمند میشه) از یه مغازه قیمت گرفتم و دیدم قیمت آلومینیومیِ کوچیکش تو مغازها از قیمت استیل بزرگ دیجی‌کالا بیشتره. دوباره نظرات و عکسایی که خریداران قبلی گذاشته بودن رو بررسی کردم و از دیجی‌کالا استیلشو سفارش دادم. یه هفته ده روز بعد با تأخیر رسید دستم. ولی نه استیل بود، نه اون اندازه‌ای که می‌خواستم. مرجوع کردم و نوشتم جنس و مدلش همونی نیست که من خواسته بودم و مغایرت داره. تأیید کردن و پولمو برگردوندن. همونی که خواسته بودم با همین قیمت تو با سلام هم بود. ولی با فروشنده‌ش که حرف زدم، گفت خریداران قبلی رضایت نداشتن و توصیه نمی‌کنم. گفتم حالا شما عکسشو نشون بده، شاید خریدم. گفت کوچیکه و با عکس نمی‌تونید تشخیص بدید. گفتم خب یه خط‌کشی چیزی بذارید کنارش ببینم. همچنان گفت کوچیکه. دیدم قصد فروش نداره و ضمن آرزوی موفقیت دوباره رفتم سراغ دیجی‌کالا و باز همون مدل رو از یه فروشگاه دیگه سفارش دادم. بعد چون زورم اومد ۴۵ تومن هم بابت پیک بدم تحویل حضوری رو زدم و خودمون رفتیم گرفتیم. مرکز پخششون نزدیک بود. از این به بعد هم می‌خوام همین کارو بکنم و تحویل حضوری رو بزنم.

بعد از اینکه تحقیقاتم راجع به خریدش تموم شد، شروع کردم به گوگل کردنِ نحوۀ درست کردن اسپرسو با موکاپات. چندتا فیلم آموزشی! دیدم و کلی مطلب راجع به نسبت آب به قهوه و انواع قهوه و تفاوت‌هاشون خوندم و امروز صبح اسپورسازو تست کردم که اگه ایرادی داشت مرجوع کنم. مثلاً یکی بود تو نظرات نوشته بود محفظه‌ش کیپ نمیشه و سوپاپش کار نمی‌کنه و فلان و بهمان. اینا رو می‌خواستم امتحان کنم. روی بسته‌ش نوشته بود با آبِ دمای محیط درست کنید ولی یه سریا تو فیلمای آموزشی می‌گفتن با آب‌جوش. من با آب سرد درست کردم و با شعلۀ کم یه ربع طول کشید بجوشه و وارد محفظۀ بالایی بشه. با آب‌جوش سریع‌تر آماده میشه ولی نمی‌دونم تأثیرش روی طعمش چقدره.

لابه‌لای تحقیقاتم رسیدم به داستانِ قهوۀ قجری (توش زهر می‌ریختن که مهمانشونو بکشن یا جرئت خواستگارها رو بسنجن!). بعد یاد آهنگ قهوۀ قجری چاوشی (اونجاش که میگه «یک بار هم که آمده‌ای ما را، مهمان به قهوۀ قجری کردی») افتادم و یکی از آهنگای احسان خواجه‌امیری. پلی (پخش) کردم که همزمان با قهوه‌پژوهی بِشنَوَمِشون (اون موقع که فرهنگستان بودم واقعاً یه همچین گروه پژوهشی‌ای وجود داشت و روی اصطلاحات قهوه و معادل‌هاشون کار می‌کردن). با اینکه این آهنگا را خیلی وقته دارم و هزار بار گوش کردم، ولی تازه امروز متوجه معنیِ تو قهوه‌ت فال من نیستو! شدم. از اونجایی که قبلش احسان خواجه‌امیری میگه چشاتو دزدکی دیدم، منظورش از قهوه، رنگ چشمای یارشه. با چشمای قهوه‌ای یار داشته فال می‌گرفته که فال خودشو تو اونا ندیده. اونجا که چاوشی میگه یک بار هم که آمده‌ای ما را، مهمان به قهوۀ قجری کردی هم عجیبه به‌نظرم. مگه کسی که «میاد»، آدمو مهمون می‌کنه؟ اصولاً میزبان قهوه میده دیگه. عنوان پست هم بخشی از آهنگ مامان سینا حجازیه. آهنگ مامانش نه ها، مامان اسم آهنگشه. اونجا که می‌گه گفتی دنیا پُر شیرینیه مزه‌اش چقدر تلخ بود مامان. 

بعد از اینکه اسپورسازمون با سربلندی از آزمون اسپورسازی بیرون اومد اومدم یه سر به وبلاگ‌ها بزنم و دیدم تسنیم هم راجع به قهوه نوشته. این شد که تصمیم گرفتم منم راجع به قهوه بنویسم. ماحصل  تحقیقاتم این بود که قهوۀ ترک از قهوۀ فرانسه غلیظ‌تر و از قهوه اسپرسو رقیق‌تره. در واقع فرانسه از همه‌شون کم‌کافئین‌تره و میشه تو لیوان خورد. ولی اسپورسو رو هر چقدر کم بخوری بازم زیاده و مزۀ زهرمار میده. فال قهوه رو هم با قهوۀ ترک می‌گیرن چون زیاد ته‌نشین میشه. یه شات قهوه هم معادل با یه فنجون کوچیکه. همون فنجونِ پست کافه ایل. برای درست کردن اسپرسو برای هر شات ۴۵ گرم آب لازمه و ۵ گرم قهوه. اگه به‌جای آب، شیر بریزیم میشه لاته یا لته که به فرانسوی ینی شیر. اگه هم آب و هم شیر بریزیم میشه کاپوچینو. لاته و کاپوچینو از مشتقات اسپرسو هستن. ماکیاتو و آمریکانو و موکا و... هم داریم که اونا رو دیگه بلد نیستم و نخوردم و وارد جزئیاتشون نشدم و فرقشونو با بقیه نمی‌دونم. قهوۀ دمی و عربی و... هم داریم. برای تهیۀ هر کدوم از اینا دستگاه‌ها و روش‌های مخصوص وجود داره و اندازۀ قهوۀ آسیاب‌شده تو هر کدوم متفاوته. برای یه سریا ریزه برای یه سریا درشته. مثلاً اسپرسو رو با موکاپات درست می‌کنن و باید ریز آسیاب بشه. به موکاپات اسپورساز روگازی هم می‌گن. برای اینکه واژۀ بیگانۀ موکاپات تو خونه‌مون رایج نشه، سعی می‌کنم اسپرسوساز روگازی صداش کنم که بقیۀ اعضای خانواده هم همین‌جوری صداش کنن و از زبان فارسی حفاظت کرده باشم.

اون روز که قرار بود سفارشو تحویل بدن و نیاوردن، زنگ زدیم پشتیبانی. دیدم تلفن گویاشون گزینۀ ترکی و فارسی داره. با ترکی جلو رفتیم و یه پشتیبان که معلوم بود به‌سختی داره ترکی حرف می‌زنه و لهجۀ فارسی داره برداشت و گفت فردا میاد. با اینکه بابت بدقولیشون ناراحت بودم ولی از اینکه زبان ترکی رو هم به پشیبانی اضافه کرده بودن بسی ذوق کردم. تصمیم دارم زین پس به زبان ترکی باهاشون در ارتباط باشم که از زبان ترکی هم حفاظت کرده باشم.


اندازه‌ش این‌قدره. کنار جعبۀ دستمال کاغذی و فلاسکم گذاشتم مقایسه کنید. منظورم از شعلۀ کم هم اینه. البته گذاشتمش روی شعله‌پخش‌کن. یه بار خواب می‌دیدم از یه چیزی عکس گرفتم و گذاشتم وبلاگم و تصویرم روی اون چیز منعکس شده و شما چهره‌مو دیدید و فهمیدید کی‌ام :| حالا انگار نمی‌دونید کی‌ام :| لذا، موقع گرفتن عکسِ اینا حواسم بود که تصویر خودم منعکس نشه!



اینم اونیه که مرجوع کردم و چون آلومینیومی بود نمی‌خواستمش:



پودر قهوه رو باید بریزی اون وسط که آب از محفظۀ پایینی بیاد باهاش ترکیب بشه و برسه به محفظۀ بالایی.



اینم از پودرش. پشتش علامت زده که با چی باید درستش کنی.



+ نظر اونایی که می‌گن روزمره‌نویسی نکنید و شرایط رو عادی جلوه ندید و اعتصاب کنید و پست انتقادی بذارید محترمه. ولی من نمی‌تونم. اینکه موضوع همۀ پستامو تو فضای مجازی اختصاص بدم به سیاست، مضطربم می‌کنه، تپش قلب می‌گیرم و شبا کابوس می‌بینم. با تحریم دیجی‌کالا و کلاً تحریم هم موافق نیستم. نظر اونایی که یه سری برندها رو تحریم کردن هم محترمه همچنان :)

۰۱/۰۸/۱۵
پیچند (تورنادو، دُردانهٔ سابق، شباهنگ اسبق)

امید

بابا

تسنیم

مامان

نظرات (۱۹)

منم‌همیشه قهوه اماده و فوری میخوردم تا اینکه سال اول ازدواجمون یهو وسط بازار بزرگ تهران تصمیم گرفتم باکلاس بشم! و قهوه دمی رو زین پس وارد سفره خانواده کنم:دی همونجا وارد اولین مغازه که قهوه داشت شدم و موکاپات و اسپرسو خریدم. اونزمان منم هیچ شناختی از سایر قهوه ها به جز فوری نداشتم و از فروشندش خواستم تفاوت فرانسه و ترک و اسپرسو رو بهم بگه ولی اونقدر بد توضیح داد که من اونجا هیچی نفهمیدم ولی همچنان مصمم بودم باکلاس باشم!:دی.. ضمن اینکه موکاپاتم بهم انداخت و اومدم اینور تر دیدم ۶۰ تومن گرون تر داده که البته اونو بردم پس دادم همون موقع. خلاصه موکاپات و اسپرسو خریدم و اومدم خونه ی مامانم و منم اونروز بلد نبودم چیکار کنم و کلا اصلا باب مزاجم نشد!... تا اینکه بعد اون یه قهوه فروشی دنج توو پیاده روی هام پیدا کردم و یه روز واردش شدم و از اقاهه خواستم تفاوت قهوه ها و نحوه درست کردن هرکدومشون رو بهم بگه. اقاهه خیلی خوب بهم فهموند قهوه ها تنها تفاوتشون در میزان آسیاب شدن و نحوه ی درست کردنشونه. اون به من با توجه به اینکه از اسپرسو خوشم نیومده بود قهوه ترک مدیوم رو پیشنهاد داد و از اونروز به بعد من شدم معتاد ترک و همسرمم معتاد کردم. اون قهوه فروشی جمع کرد اما من بعدش خودم خیلی قهوه های مختلف رو امتحان کردم از برندهای معروف تا اسیاب شده به دست آقای شکلات فروش تو فلان پاساژ و ... و به این نتیجه رسیدم قهوه نه اسپرسو نه فرانسه نه فوری، فقط و فقط ترک. یعتی اگر واقعا میخوای با قهوه انرژی بگیری و حالت خوب بشه ترک. اونم باید چندجا امتحان کنی ببینی کجا بهترین ترکیب رو بهت ارائه میده مثلا همون قهوه ای که من از بازار خریدم به شدت مونده بود. اما الان دوباره یه مغازه دیگه پیدا کردم همون مزه ای که میخوام رو ارایه میده.

اما درباره اسپرسو. به نظر من اسپرسو به تنهایی واقعا هیچ مزه و جذابیتی نداره اما توو بعضی ترکیب ها عالیه عالی. در حدی که من که توبه کرده بودم دیگه اسپرسو نخرم اما برای درست کردن یسری چیزا خیلی خوبه و لازمه توو خونه. بهت پیشنهاد میکنم پیج قهوه آرمون رو توو اینستا دنبال کنی خیلی چیزای باحال و خوشمزه ای گاها درست میکنه که توو اکثرش از اسپرسو استفاده میکنه و ترکیبات بی نظیز و طعم های عجیب غریب عالی‌.

برای خرید مواد غذای و روزمره از کدوم سامانه ها و اپلیکیشن ها و به عبارتی فروشگاه های مجازی خرید میکنی؟ بدیه دیجی اینه که مواد غذاییش تاریخ انقضاش مشخص نیست و من یه بار هل و زعفران سفارش دادم به شدت افتصاح و مونده. 

 

پاسخ:
اون قهوهٔ کافه ایل قهوهٔ ترک بود و به‌شدت تلخ. ولی من قهوهٔ شیرین دوست دارم. با توجه به اینکه من هر چقدر شیرینی بخورم تکون نمی‌خورم، لذا هر چقدر بخوام تو قهوه‌م شکر می‌ریزم و مشکل تلخیشو حل می‌کنم همیشه.

سوپرمارکت دیجی‌کالا فعلاً تو شهر ما فعال نیست. از اپلیکیشن اسنپ و اکالا خرید می‌کنم همیشه.
۱. اسنپ، هم گزینهٔ سوپرمارکت داره هم گزینهٔ هایپر استار. هایپر استار فعلاً تو شهر ما فعال نیست. ولی تهران فعاله. تو گزینهٔ سوپرمارکتش، افق کوروش و جانبو و دیلی‌مارکت و سوپرمارکت‌های معمولی هستن. قیمتای افق و دیلی معمولاً کمتره و تخفیف دارن چند درصد.  اگه تاریخشون مشکلی داشته باشه هم به‌راحتی مرجوع می‌کنن. یه بار شیر گرفتم؛ تاریخ انقضاش برای همون روز بود. دیگه نیومدن پس بگیرن و پولمو برگردوندن. یه بارم پس نگرفتن و شیر تازه فرستادن.
اسنپ، خوبیش اینه که موقع سفارش می‌تونی توضیح هم بنویسی. مثلاً بنویسی اگه تاریخش فلان نیست نمی‌خوام و...
۲. اپ اکالا هم چند مدل فروشگاه توشه. افق کوروش و هایپر فامیلی و امارکت و... که تو شهر ما هایپر فامیلی و افق کوروش فعاله. افق کوروشش همون افق کوروش اسنپه. ینی قیمتاش همونه. ولی هزینهٔ پیکش کمتره. اینا هم راحت مرجوع می‌کنن اگه دلخواهت نباشه. 
۳. با سلام تحویلش فوری نیست، ولی مزیتش اینه که با فروشنده تو همون اپلیکیشن حرف می‌زنی و میگی چی می‌خوای و عکسشو می‌فرسته. مثلاً من نسکافه خواسته بودم، عکسشو فرستاد و تاریخشو گفت. شبیه اینستاست با سلام. هم به‌لحاظ مدت تحویل هم اینکه مستقیم در ارتباطی با فروشنده.
۱۵ آبان ۰۱ ، ۱۷:۵۹ شارمین امیریان

سلام.

+ به نظرم اون افراد نظرشون تا جایی محترمه که صرفا یه نظر باشه بدون توهین و طلبکاری. وگرنه که خودشون نماد مسلم دیکتا.تور هستن :)

پاسخ:
سلام
همین طلبکاری و توهیناشون باعث شده الان زاویه داشته باشم باهاشون. وگرنه همون نقدها و اعتراض‌ها رو منم دارم. 
چندتاشون امروز استوری گذاشته بودن که دلیل اینکه هنوز موفق نشدیم و هنوز خون ریخته میشه اون مغازه‌داریه که به اعتصاب نپیوسته. درک نمی‌کنن اون مغازه‌دار آخر ماه باید هزارتا قسط و اجاره بده. بخش جالبش اینه که اکثر این دوستایی که اینا رو می‌گن الان خارجن و کارشون تثبیت شده اونجا. با صدبرابر حقوق امثال من و تو. بعد انتظار دارن منی که هنوز تو این سیستم دانشجوام همراهی کنم یا اون مغازه‌دار بدبخت اعتصاب کنه.
۱۵ آبان ۰۱ ، ۱۸:۰۱ متانویا ...

من الان یادم نیست کدوم قهوه‌ها بود ولی باید بگم بعضی از قهوه‌هایی که توی ایران داخل کافی شاپ میخوریم با قهوه‌هایی که توی بلادکفر میفروشن فرق داره! عمه‌ام میگفت توی بلاد کفر توشون الکل میریزن! مزه‌شون بهتر میشه! عین موهیتو که ما بدون الکل میخوریم و اون ور موهیتو الکل داره! خلاصه چون از قهوه خوشت اومده گفتم بهت بگم عین من غافلگیر نشی! البته مطمئنم توی اسپرسو و لاته‌شون نمیریختن اشتباه نکنم یکی از الکل دارها آمریکانو بود.

چقدر بخش آخر پستت حرف دلم بود. مرسی که نوشتیش.

پاسخ:
عمه‌ت راست میگه. بلاد کفر، شکلاتاشم الکل داره. یکی از دوستام یه خواستگار داشت که اون‌ور بود. وقتی اومده بود این‌ور این دوستمو ببینه از این شکلاتا آورده بود. دوستم هم چون مقید به اصول و فروع دینه شکلاتا رو دور ریخته بود. یه جوری هم دور ریخته بود کسی نتونه بخوره. منهدمشون کرده بود. حالا درسته منم آدم معتقدی‌ام، ولی اگه جای این دوستم بودم شکلاتو هدیه می‌دادم به دوستای غیرمسلمونم :| که اسراف نشه :|
خوب نیست استاندارد دوگانه داشته باشیم. اوایل با نقدها و اعتراض‌هاشون همسو و موافق بودم. کم‌کم دیدم همون رویه‌ای رو پیش گرفتن که ازش متنفرم. به اسم آزادی، آزادیمو سلب کردن. حداقل تو اینستا که این‌جوریه. یه سریاشون پست و استوری گذاشته بودن که هر کی پست و استوری غیرسیاسی بذاره آنفالو و بلاک میشه. چون دوستمه نمی‌تونم بگم به درک! آنفالو کنه. مجبورم تحمل کنم و پست نذارم. ولی وبلاگ دیگه شش‌دانگ مال خودمه. هر کی هم نخواست دنبال نکنه.
۱۵ آبان ۰۱ ، ۱۸:۲۴ متانویا ...

شکلاتشو بچه بودم خونه دوستم خوردم :)) نه اون میدونست الکل دارن نه من هر دو تا یک ساعت داشتیم اوق میزدیم :)) فکر میکردیم فاسد شده بوده ماده وسطش :)) چون مغز همه‌شون الکلی نبود و دو تایی که قبلش خورده بودیم وسطش فندق بودش و ما نمی‌دونستیم وسط شون چیزهای مختلفیه و شانسی بخاطر ظاهر برداشته بودیم :)) خلاصه این شد نتیجه احترام این بچه که شکلات جدید خارجی‌ای که هنوز باز نکرده بودن برام آورده بود بخوریم :))

منم بودم هدیه میدادم.

دقیقا همینطوره! خودشون شعارشون آزادی و زنه بعد هم سلب آزادی میکنن هم فحشاشون همه‌اش خطاب به مادر خواهر و زن طرف مقابل داره، قشنگ از این تناقضاتشون حیرت زده‌ام.

پاسخ:
اینم اضافه کنم که من دارم در مورد دوستای خودم حرف می‌زنم که ترمز بریدن و به خیال خودشون فکر می‌کنن درستش همینه. بقیه ممکنه این‌جوری نباشن. کاری با بقیه ندارن. این دوستامو چون از نزدیک می‌شناسم از دستشون کُفری‌ام. همونایی که به وقتش حق خیلیا رو خوردن و به جاهایی رسیدن که با روش عادی نمی‌شد رسید. حالا همینا وقتی به همون سیستمی که اونا رو بالا کشیده انتقاد می‌کنن من به‌شخصه خنده‌م می‌گیره.
۱۵ آبان ۰۱ ، ۱۸:۳۵ فاطمه ‌‌‌‌

من مامانم خیلی تو خط این قهوه‌هاس و منم کم‌کم معتاد شدم. اینو هم مثلا یاد گرفتم که دو تا نژاد قهوه وجود داره؛ عربیکا و روبوستا. که عربیکا خوش‌عطرتره و روبوستا کافئینش بیشتره. (از اسمشم می‌شه حدس زد که قوی‌تره!) و مثلا تو کافه‌ها وقتی می‌گن درصد ۷۰-۳۰ یعنی ۷۰ درصدش عربیکاس. یا قهوه‌ی شما روش نوشته ۵۰-۵۰. باز هر کدوم از اینا می‌تونن از کشورای مختلف باشن ولی من فرق همون دو تای اصلی رو هم تشخیص نمی‌دم!

همون‌طور که خودتم گفتی، تفاوت قهوه‌های مختلف تو درجه آسیاب کردن دونه‌هاشونه که مناسب دم‌آوری‌های مختلف می‌شن. مثلا فکر کنم قهوه ترک از همه ریزتر باید باشه.

حالا من قهوه ترک دوست ندارم به خاطر همون ته‌نشینش. ولی معمولا تو کافه‌ها کنار قهوه ترک باقلوا می‌ذارن که وسوسه‌کننده‌س :)) اگه مزه زهر مار اسپرسو رو دوست نداری می‌تونی فرنچ‌پرس هم بخری. تقریبا مثل قهوه فرانسه می‌شه. خوبیش اینه که با فرنچ‌پرس می‌شه شیر رو هم فوم داد و لته درست کرد.

 

موکا اسپرسو + شیر + سس شکلاته. امریکانو هم اسپرسوئه به‌علاوه‌ی آب جوش. تو منوی یه کافه که انگار تو قم بوده و برای همه‌ی آیتم‌ها (موارد؟) اسم‌های بامزه‌ی سیاسی-مذهبی نوشته بود، برای امریکانو نوشته بود: امپریالیسم آبکی :))

 

من بیشتر دوست دارم قهوه درست کنم تا بخورم. یه مدته دارم سعی می‌کنم لته آرت بزنم که هنوز موفقیت چشمگیری نداشتم!

زیاد حرف زدم ببخشید. دیدم بحث قهوه‌س نتونستم جلوی خودمو بگیرم :)) درواقع جلوی خودمو گرفتم این شد :|

امروزم قهوه نخوردم ناراحتم :))

پاسخ:
عاشق اون کافهٔ قمی شدم. می‌تونست استکبار جهانی و ینگهٔ دنیا هم بذاره اسمشو :))
من نسبت به ژله این حسو دارم. دوست دارم درستش کنم ولی دوست ندارم بخورم. کلاس ژله هم رفتم برای آموزش تزریق و اینا، ولی مزه‌شو دوست ندارم. چون کلاً مزهٔ میوه دوست ندارم. 
چند وقت پیش ژلهٔ زعفرانی دیدم. گرفتم. چون تو خونه‌مون بقیه هم ژله‌دوست نیستن هنوز امتحانش نکردم.

مرسی بابت کامنت. خوبه که تجربه‌هامونو باهم به اشتراک می‌ذاریم.
۱۵ آبان ۰۱ ، ۱۸:۴۵ متانویا ...

درست میگی، من دوستام به جز یکی بقیه ترمزهاشون کار میکنه ولی خب توی توییتر و اینستاگرام و گاها خیابون رفتارهایی که گفتم زیاد هست.

پاسخ:
من چند ماهه که توییترو چک نکردم. اینستا هم در حد صدتا هم‌کلاسی و صدتا فامیل. یکی از دلایل بی‌ترمزی و نترس بودن اغلبشون اینه که ایران نیستن و در امنیتن.

قهوه ترک مدیوم بخر تلخ نیست حتی من خیلی وقتا بدون شیر و شکر میخورمش.

پاسخ:
نمی‌دونم شما هم این رسمو دارید یا نه، ما تو مراسم ختم (سوم و هفتم و اینا) علاوه بر چای، قهوه هم می‌دیم. طعمش شیرینه. الان این سؤال ایجاد شد برام که این چه نوع قهوه‌ایه. فکر کنم اینو کیلویی تو قوری و کتری دم کنن یا بجوشونن. چند بار که از نزدیک دیدم از این نسکافه‌های تو شیشه استفاده می‌کردن.
۱۵ آبان ۰۱ ، ۱۸:۵۸ متانویا ...

میفهمم، البته من توییترمو محدود کردم به آدمایی که مشابه خودم فکر میکنن تا اذیت نشم و میتونم بگم تقریبا ۸۰ درصد موفق بودم و یه جورایی شده جای امنی که میتونم بعد خوندنش اکثرا لبخند بزنم

پاسخ:
اتفاقاً من هیچ وقت این کارو نمی‌کنم و سعی نمی‌کنم مشابه‌ها رو دور خودم جمع کنم. فیلترم به این صورته که هر کی که نسبت سببی و نسبی داره با هر عقیده‌ای، یا هر کی که با من تو یه دانشگاه بوده با هر عقیده‌ای. این‌جوری می‌تونم انواع عقاید رو مشاهده کنم و بیشتر حرص بخورم :))

اره مامانم میگه این رسم رو دارن مامان منم ترک تبریزه ولی خب چون اکثر اقوام مادرم تهران زندگی میکنن سالهاست مراسم ختماشونم اینجایی شده و ندیدم اینجا بدن.تهران این مدلیه که میوه و کیک یزدی و حلوا و خرما میدن. حالا سر قبر شیر کاکایویی شربتی چیزی هم میدن.

خب شاید شکر و شیر میریزن تو نمیبینی.

پاسخ:
مطمئنم شیر نمی‌ریزن. 
یه بار سر خاکِ یکی از فامیلای تهرانی شرکت کرده بودم. هندونه می‌دادن :|
ما میوه رو تو عروسی و شادیا می‌دیم. اخیراً فرهنگتون تو فرهنگمون نفوذ کرده و ما هم سر خاک میوه و اینا می‌دیم.

بجای آب شیر از آب گرم(یا جوش) استفاده کنین ، اینطوری چون قهوه کمتر حرارت مستقیم میخوره کمتر تلخ میشه. بعد از خروج اولین قطرات قهوه هم اگر زیر گاز رو روی کمترین حالت قراربدین بازم کمتر تلخ میشه چون محفظه بالایی هم اگر حرارت زیادی بخوره و به دمای نقطه جوش نزدیک باشه قهوه رو تلخ میکنه.

2 قاشق غذاخوری خامه رو با شکر قهوه ای به مدت یک دقیقه هم میزنم و آبجوش ، یکم شکلات تلخ و یک شات اسپرسو اضافه میکنم .  این موکای مورد علاقه منه!

پاسخ:
شکر قهوه‌ای نخوردم تا حالا. حتماً امتحانش می‌کنم.

آبِ جوشیدۀ خنک‌شده استفاده کردم امروز. ولی سری بعد آب‌جوش می‌ریزم که سریع عمل بیاد!
فقط یه مشکلی که باهاش دارم اینه که شیشه‌ای نیست و نمی‌دونم محفظۀ پایینی کی خالی میشه و کی همۀ آب میاد تو محفظۀ بالایی. اصلاً آیا همه‌ش باید بیاد؟ امروز 180 گرم آب ریختم توش، 135 گرمش اومد و 45تاش موند. اگه صبر می‌کردم اونم بالا میومد؟ چون مقدار قهوه رو با آب تنظیم می‌کنم، اگه قراره همۀ آب استفاده نشه قهوۀ کمتری بریزم.
و سؤال بعدی اینکه به جای آب میشه شیر داغ استفاده کنم؟ تو یه فیلمی دیدم شیرو تو محفظۀ بالا می‌ریخت که با آب و قهوه ترکیب بشه. ولی من می‌خوام از اول شیرو بریزم تو پایینی.

من یا شکر قهوه ای پیشنهاد میدم یا ازون بهتر واسه من نبات بوده همیشه چون طبع قهوه سرده با نبات اوکی تر میشه.

تا وقتی که صداش دربیاد :D بعد از ی مدتی صدای خروج بخار میاد ، اونجا دیگه بیخیال بقیه آب بشین.

یکم ته محفظه آب بمونه طبیعیه.من ی گازی داشتم که شمعکش همیشه روشن بود، وقتی قهوه یکم میزد بالا کلا گاز رو خاموش میکردم و با همون شمعک فشار داخل محفظه حفظ میشد و بقیه قهوه خارج میشد. ولی زیرش زیاد که میبود برعکس بیشترش خارج نمیشد. اگر اسپرسو رو با شیر ، خامه یا مثل امریکانو میخورین اهمیتی نداره اینکه نسبت خروجش درست باشه یا نه.

این وزن های دقیق حاصل وزن کشی هستن یا حدودا میگین ؟

شیر  هم امتحان نکردم تابحال ، شیر وقتی به نقطه جوش میرسه خیلی کف میکنه و احتمالا چربیش هم داخل ظرف بمونه ولی تجربش رو ندارم.

آفوگاتو رو هم پیشنهاد میدم . فقط هم آفوگاتو و هم موکا کالری بالایی دارن یا زیاد نخورین یا ورزش کنارش یادتون نره :D

انواع قهوه

پاسخ:
آره. صدای خرخر میومد. انگار راه گلوی یکیو بگیری و در حال خفه شدن باشه :|
حاصل وزن‌کشی‌های به‌شدت دقیق با قطره چکان. ترازوی دیجیتالی رو گذاشته بودم جلوم، انگار تو آزمایشگاه باشم؛ با دقت اندازه می‌گرفتم یادداشت می‌کردم. 180 گرم آب ریختم تو محفظه. وقتی 135 گرمش بالا اومده به خرخر افتاد. با آب سرد و اون شعله 18 دقیقه طول کشید این اتفاق. دقیقاً 3چهارمش. روی جعبه‌ش نوشته موکاپاتِ چهارکاپ. چون تا زیر اون سوپاپ 180 گرم گنجایش داشت نتیجه گرفتم که هر کاپ 45 گرمه ولی گوگل که کردم دیدم نوشته هر کاپ 30 گرم. شاید منظورش مقدار خروجیه. با توجه به اینکه 135تا خارج شده، تقسیم بر چهار کاپ کنیم هر فنجون تقریباً میشه سی سی‌وپنج.
مشکلی با کالریش ندارم. تو خونۀ ما هیشکی خامه نمی‌خوره. چند وقت پیش دو کیلو نون‌خامه‌ای داشتیم. همۀ خامه‌ها رو در عرض دو روز خودم به‌تنهایی خوردم، نونِ بیرونیشو دادم به اهل بیت :| چاق شدم؟ حتی یه گرم هم تکون نخوردم.

انواع قهوه:



۱۵ آبان ۰۱ ، ۲۳:۲۳ ماه توت‌فرنگی

من خیلی قهوه نمی‌خورم چون دستگاهش و اینا رو ندارم‌ ولی هر بار مهمونم کردن با شیر بیشتر دوست داشتم. حتی یه مدت چای با شیر می‌خوردم و اونم دوست داشتم. الان هر از  گاهی نسکافه می‌خورم. ولی این پست رو که نوشتی احتمالا قهوه ترک بخرم چون از این قهوه‌جوش کوچیکا دارم و قهوه ترک رو میشه توی اونا درست کرد. 

پاسخ:
چای و شیر؟ :)) من چایی رو با هیچی ترکیب نمی‌کنم. حتی با قند و شکر :|
بعد از اینکه خوردیش بیار فالِت بگیرُم :))
۱۶ آبان ۰۱ ، ۱۰:۱۱ متانویا ...

من تا قبل از این جریان رفتارم عین خودت بود سر این جریان نمیکشمممممممممم تنها مخالفانی که نظرشون از نظر من قابل خوندن و تامله بلاگرهان چون وقتی داری نظر مخالفشون رو میخونی توش فحشی دیده نمیشه حداقل اونایی که من میخونمشون

پاسخ:
حتی استادهامونم فحش می‌دن چه برسه هم‌کلاسیام. فقط یکی دو نفر بینشون لحن تمیز دارن. تمیزترینشونم خودمم :)) :|
اینم اضافه کنم که من راجع به این موضوع‌ها تا حالا تقریباً با کسی بحث نکردم. فقط اون روز که یه پست راجع به تفکیک سلف گذاشته بودم و ابراز همسویی و همدلی کرده بودم، یکی از هم‌دانشگاهیای سابقم مخالف کرده بود که آروم و یواش جوابشو دادم. یه بارم یکیشون یه سخنرانی قدیمی تقطیع‌شده رو منتشر کرده بود که به اونم آروم و منطقی گفتم اصل سخنرانی اینه. ولی ترجیح داد که با دروغ و تهمت مبارزه رو ادامه بده. تو اینستا فقط با این دوتا مکالمه داشتم اونم در حد یکی دو جمله. تو گروه تلگرامی برقیا هم به‌صورت کلی نه فردی بحث می‌کنیم. ولی دخترا ساکتن اغلب. یه گروه تلگرامی هم بود توش یه تعداد استاد ادبیات و شاعر و نویسنده و آدمای فرهیخته هستن. دنبال نمی‌کنم بحثاشونو. اتفاقی یه پست چرت و غیرمنطقی دیدم و پاسخ منطقی دادم. دیدم نمی‌فهمن حرفمو بحثو ادامه ندادم. بحثشون در این حد چرت بود که می‌گفتن اتفاق شاهچراغ نمایش و صحنه‌سازیه چون کیسۀ کفش دستشونه و کیسه تو حرم ممنوعه. منم نوشته بودم والا من تا حالا تقریباً زیارت همۀ ائمه و امامزاده‌ها رفتم و فقط تو عراق کفشو داخل نمی‌برن که اربعین اونا هم می‌ذاشتن داخل ببرن. ولی خب نپذیرفتن گفتن نمایشه :|

من از همه ی مشتقات قهوه، به هر نحو بدم کیاد، خصوصا بوش ، فکر کن درین حد که خوشمزه ترین کیک شکلاتی که روش پودر قهوه پاشیده شده باشه، از نظر من مردوده

تنها ارتباط من با قهوه جات، شیر نسکافه ست برای مواقعی که بچه ها به زور بیدارم من کنن و من تلاش دارم به عالم زنده ها متصل بشم، اونم با یه دنیا شماره.

_بند آخرت منو یاد حرص های عمیقی که این مدت از هر دو طرف خوردم انداخت، فارغ از این که من خودم کدوم طرف رو به حق می دونم ، از بی منطقی و غیرعقلانی بودن خیلی از هواداران دو طرف سرم سوت می کشه، و واقعا جا داره این جا بگم ، با کیا شدیم هشتاد میلیون 

 

 

 

پاسخ:
منم کیک شکلاتی رو به قهوه‌ای ترجیح می‌دم، ولی برای شبای امتحان و پروژه راهی جز پناه بردن بهش نداشتم و این‌جوری شد که وارد زندگیم شد.

من اغلب می‌ریزم تو خودم و حرص می‌خورم فقط :|
۱۶ آبان ۰۱ ، ۱۸:۰۵ اقای ‌ میم

کار خوبی میکنید همون روند روزمره نویسیتون رو ادامه میدید یه عده به قول خودشون معترضن خب باشن دلیلی نداره بیان و به زور یکی که صرفا داره به زندگیش میرسه رو هم قاطی اعتراضات خودشون بکنن من خودم جایی کار میکنم که همه ضد انقلابی ان و تا اینجا سعیم بر این بوده که کار کنم و خودم رو قاطی بحث ها نکنم ولی از روزی که این شلوغی ها پیش اومده هر چی من میخوام نظر ندم به زور دنبال نظر گرفتنند خب آخه یعنی چی؟ من میخوام کارم رو انجام بدم فقط

پاسخ:
دو بار گفتید خودشون و دو بار هم گفتید خودم.
به‌نظرم ما همه‌مون معترض و منتقدیم. حالا با شدت و ضعف بیشتر و کمتر. خودمون و خودشون نداریم. من خودمو جدا از مردم نمی‌دونم. فقط گفتم تعیین تکلیف نکنن برام که چی کار کنم. الان خودِ شما هم تعیین تکلیف کردی که همون روند روزمره‌نویسی رو ادامه بدم. این هم برام ناخوشاینده. کلاً به من نگید چی کار بکنم یا نکنم :|

باز فضای اینستاگرام بهتره . توی توییتر خیلی شرایط بده . تازه من توییتر سارینا رو پیدا کردم و از اونجا هدایت شدم به کانالش تلگرامش و انقدر ناراحت شدم که چند روز اعصابم به هم ریخته بود و به اطرافیانم که هیچ درکی از خاورمیانه ندارند گفتم چند روزی دوست ندارم زیاد حرف بزنم . خوبیش اینه نمیان به زور کمک کنن . خلاصه الان هم همش یکی از اهنگای شاهین نجفی که سارینا توی کانالش گذاشته بود توی مغزم پخش میشه . اهنگ محرمانه . یه جاش میگه کاشکی ختم شود عشق تو به آزادی . 

 

فکر کن من طرفدار پادشاهی چون صرفا با خشونت مخالفم از طرف خیلی هاشون به بسیجی و عرزشی بودن متهم شدم .

 

 

 

 

 

پاسخ:
من با کسی که نشناسم بحث نمی‌کنم. چون برای بحث کردن یه سری پیش‌فرض‌ها لازمه که دو طرف دچار سوءتفاهم نشن. مثلاً اگه یه جایی من تذکر بدم فلانی فلان چیزو نگفته و تقطیع شده، هم‌کلاسیا و فامیل می‌دونن طرفدار فلانی نیستم و صرفاً دارم جلوی شایعه و تهمت رو می‌گیرم ولی امثال شما که خوانندۀ وبلاگم هستید و آشنایی کافی ندارید ممکنه بذارید به حساب هواداری.
۱۷ آبان ۰۱ ، ۱۲:۲۵ اقای ‌ میم

به نظرم شما یه مقدار لوس تشریف دارید تعیین و تکلیف کردن برای دیگران خوب نیست ولی شما یه مقدار تو این مساله دچار افراط هستید

دیگه مجبورم کردید با صراحت صحبت کنم

پاسخ:
:|
۱۷ آبان ۰۱ ، ۱۲:۳۵ اقای ‌ میم

پوکر فیس شدن نداره

رفتارهای غلط زیاد دارید

از من سوال نپرسید از سوال خوشم نمیاد

برای من تعیین تکلیف نکنید

ال نکنید بل نکنید

ما قرار نیست رفتارهامون رو اونجوری کنیم که شما خوشتون میاد

انگار کار و زندگی نداریم و نشستیم ببینیم خانم از چی خوشش میاد ما هم همون کار رو کنیم

خب به درک که از اینو بکن نکن خوشتون نمیاد 

من همینم قرار نیست خودم رو به خاطر شما تغییر بدم خیلی ناراحتید دکمه بلاک رو گذاشتن برای همین کار بلاک کنید که اذیت نشید و به ساحت مقدستون برنخوره خدایی ناکرده

بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است

** *** *** ** *** *** *** ****** *** **** ****** **** ***** *** * **** **** ** ** ********  *** ** ** **** ****** ***** ******* *** * *** ****** **** **** ***** ******