پیچند

فصل پنجم

پیچند

فصل پنجم

پیچند

And the end of all our exploring will be to arrive where we started
پیچند معادل فارسی تورنادو است.

آخرین نظرات
آنچه گذشت

۱۶۴۳- کد شش‌رقمی

شنبه, ۲۴ مهر ۱۴۰۰، ۰۷:۰۷ ب.ظ

یه تلفن همراه داریم تو خونه که مال کسی نیست ولی همه ازش استفاده می‌کنن. سیم‌کارت‌هایی هم که توش می‌ندازیم سیم‌کارت‌هاییه که باز مال کسی نیست ولی همه ازش استفاده می‌کنن. همیشه هم تو خونه‌ست. 

هر چند وقت یه بار براش پیام میومد که دستگاه قانونیست ولی فعال‌سازی نشده و کد فعال‌سازی رو از فروشنده دریافت کنید و کد ستاره 7777 مربع رو بزنید و فعالش کنید وگرنه از فلان تاریخ دیگه سرویس نمی‌ده. بعد از یه مدت هم سیم‌کارتی که توش بودو نمی‌شناخت و باید یه سیم‌کارت دیگه می‌نداختی تا کار کنه. ولی باز بعد از یه مدت، اون سیم‌کارت قبلی رو هم می‌شناخت، البته به این شرط که تا فلان تاریخ فعال‌سازی بشه وگرنه دیگه سرویس نخواهد داد. بار اول که این پیام اومده بود کد ستاره 7777 مربع رو زده بودم ولی تو مراحل کار یه کد شش‌رقمی می‌خواست که نداشتم. تو گوگل نوشته بود این کد شش‌رقمی روی جعبه یا برگۀ ضمانت‌نامه هست. اگه نباشه باید برید از فروشنده بگیرید. روی جعبه‌ش که چیزی نبود. البته یه سری عدد روش بود، ولی شبیه کد شش‌رقمی نبود. توشم یه سری برگۀ راهنما بود. برگۀ گارانتی یا ضمانت‌نامه هم فقط دوتا تاریخ داشت با مُهر یه شرکت. از اونجایی که نمی‌دونستم اینو کِی از کجا گرفتم چند بار چندتا کد شش‌رقمی الکی رو امتحان کردم و دیدم نمی‌شه. منم بی‌خیال شدم. سه چهار سالی می‌شد که همین‌جوری ازش استفاده می‌کردیم. چند ماه با یه سیم‌کارت، چند ماه با سیم‌کارت دیگه. مهم هم نبود البته. چون لازمش نداشتیم و اصلاً نمی‌دونم برای چی و کی خریده بودیمش. اون موقع که این گوشی به دنیا (در واقع خونه‌مون) اومده بود من تهران بودم و در جریانش نبودم. امروز یه بار دیگه اون کد ستاره 7777 مربع رو زدم و با هر عدد شش‌رقمی‌ای که روی جعبه‌ش می‌دیدم امتحان کردم. نشد. رفتم سایت همتا و چندتا مطلب راجع به روش‌های رجیستری گوشی خوندم و این دفعه از طریق سایت و اپلیکیشن هم امتحان کردم. چون اون کد شش‌رقمی رو نداشتم مراحلو تا تهش نمی‌تونستم برم. اسم اون شرکتی که مُهرش زیر برگۀ گارانتی بودو برداشتم و از گوگل شماره‌شو پیدا کردم. حدودای چهار بعدازظهر زنگ زدم. یه خانومه برداشت. تا اومدم بگم چهار سال پیش یه گوشی، صدای تق اومد و وصلم کرد یه جای دیگه. یه خانوم دیگه پشت خط بود. سلام و خسته نباشید و بعدش داشتم توضیح می‌دادم که چهار سال پیش یه گوشی گرفتم که شرکت شما ضمانتش کرده که دوباره تق! وصلم کرد یه بخش دیگه. این دفعه بعد از عرض سلام و خسته نباشید به خانوم پشت خطی سوم، سریع رفتم سراغ اصل مطلب و گفتم کد فعال‌سازی شش‌رقمی می‌خوام. گفت باید زنگ می‌زدی یه جای دیگه. گفتم والا منو همکاراتون وصل کردن به شما. بعد باز صدای تق اومد و یه خانوم دیگه. دوباره ضمن عرض سلام و خسته نباشید قضیه رو گفتم. گفت عکس گوشی رو با واتساپ بفرست برام. یه شماره داد و از گوشی و جعبه‌ش و برگۀ گارانتیش که البته سه سال از انقضاش می‌گذشت عکس گرفتم و فرستادم و در پاسخ، یه کد شش‌رقمی فرستادن. دوباره اون مراحلِ ستاره 7777 مربع و ثبت IMEI و باقی مراحل رو طی کردم و اونجا که کد شش‌رقمی می‌خواست این کده رو هم زدم و فعال‌سازی با موفقیت انجام شد.

از وقتی این طرح رجیستری گوشیا رو راه انداختن، بارها دوست و آشنا و فک و فامیل ازم خواسته بودن این کارو براشون انجام بدم و چون فکر می‌کردم کار سخت و پیچیده‌ایه و بلد نیستم، همیشه ارجاعشون می‌دادم به جایی که گوشی رو ازش خریدن. از امروز باید به فک و فامیل اطلاع بدم علاوه بر اینکه قبضاتونو می‌دیم، خریدای اینترنتی‌تونو انجام می‌دیم و براتون بلیت می‌خریم و استرداد می‌کنیم و برای گوشی و لپ‌تاپتون اپلیکیشن و ویندوز نصب می‌کنیم و مودم نصب می‌کنیم و رمز مودم عوض می‌کنیم و الگوی رمز گوشی و رمزهای فراموش‌شدۀ ایمیل و اینستاتونو بازیابی می‌کنیم، از امروز گوشیاتونو رجیستری هم می‌کنیم. کافی‌ست با ما تماس بگیرید تا به‌صورت حضوری و تلفنی و اینترنتی مشکلتونو حل کنیم. مورد داشتیم، عکس دکمه‌های لباسشوییشونم فرستادن یه نگاهی به تنظیماتش بندازم و کیه که ندونه من چقدر ذوق می‌کنم با این کارا.



+ یادم افتاد تو خوابگاه کارشناسی، هر کی مودم یا ویندوزش مشکل داشت میومد سراغ من. ینی اگه به مسئول خوابگاه هم مراجعه می‌کرد اونا می‌فرستادنش سراغ من. تو خوابگاه دورۀ ارشد خدماتمو توسعه داده بودم و کمد هم نصب می‌کردم براشون :))

+ با اینکه دلم انقدر برای خوابگاه تنگ نشده که آرزو کنم کاش الان اونجا بودم، ولی از مرور خاطراتی که اون موقع نوشتم لذت می‌برم و یه جور دلتنگی خفیف عارض میشه :دی. مثلاً این خاطره که جدول مردم رو حل کردم، براشون کمد نصب کردم، سی‌دی ویندوز هم در اختیارشون گذاشتم و موقع شستن ظرف هم دستامو لت‌وپار کردم. تهشم پستو مزیّن کردم به عکس دسر و چای عصرونه.

۰۰/۰۷/۲۴
پیچند (تورنادو، دُردانهٔ سابق، شباهنگ اسبق)

دخترخاله‌ی شماره‌ی 1 بابا

نظرات (۷)

یه استاد اندیشه اسلامی داشتیم که آخوند بود و میان سال هم بود و  یه بار میخواست با لپ تاپش یه چیزی نشون بده و وقتی که وصلش کرد روی سیستمش کالی لینوکس نصب بود . من دلم میخواست بعد کلاس برم بهش بگم دمت گرم که توی این سن انقدر از تکنولوژی سر در میاری ولی عقایدم اون موقع خیلی خیلی افراطی بود و نگفتم . 

 

وقتی میبینم بعضی ها سنی ندارن و دانشجو هستن و ویندوزشون رو نمیتونن عوض کنن واقعا تعجب میکنم .

 

به نظرم هر کی توی فامیلتون جوون بود رو پاس بدید به یوتیوب . 

پاسخ:
استادهای کارشناسیم چون مهندس بودن و استاد شریف بودن تهِ تکنولوژی بودن و باید هم این‌طور بودن. ولی استادهای ارشد و دکتری یه سریاشون ایمیل هم نداشتن و به این بهانه که مهندس نیستن، با لپ‌تاپ و کامپیوتر بیگانه بودن :|
دورۀ کارشناسی یه استاد معارف هم داشتیم که فارغ‌لتحصیل کامپیوتر شریف بود. بعداً ارشد و دکتری معارف خونده بود. اونم با علم روز و فناوری آشنا بود و دوستش داشتم.

حالا اینا چون استادن و سنی ازشون گذشته بهانه‌شون قابل‌قبوله ولی من تو خوابگاه، چه کارشناسی، چه ارشد، می‌دیدم کسایی رو که از اینترنت فقط وایبر (اون موقع وایبر بود) و تلگرام و فیس‌بوک و اینستاشو می‌دونن و با سایت و حتی ایمیل بیگانه‌ان. تو خوابگاه کارشناسی کمتر بود چون به هر حال دانشگاه صنعتی بود و مهندس بودن ولی خوابگاه ارشدم فاجعه بود از این نظر. فامیل هم همین‌طور. فکر کن وقتی لینک می‌دم نمی‌دونن باهاش چی کار کنن. می‌گم روش کلیک کنید بازم نمی‌دونن یعنی چی. برای همین هر موقع از آپارات و یوتیوب و جاهای دیگه فیلم آموزشی و راه‌حل مشکلشونو بخوام بدم اول خودم فیلمو دانلود می‌کنم بعد براشون می‌فرستم. ینی می‌خوام بگم گوگل و اینا نمی‌دونن چیه. حتی هم‌سن‌وسال‌های خودم.
بخش حرص‌درآر ماجرا اینجاست که همین هم‌سن‌وسال‌هام می‌تونن تو گوگل کلیدواژۀ «دانلود فیلم» رو جست‌وجو کنن، ولی نمی‌تونن آموزش نصب فلان چیز رو جست‌وجو کنن.
۲۴ مهر ۰۰ ، ۲۲:۱۷ محسن رحمانی

سلام 

پس کار مراد راحت شد :دی 

دیگه خیالش راحته که خانومش به همه فن و فنون وارده . خوش به حالش :دی

پاسخ:
سلام
به جز باز کردن درِ شیشۀ مربا

گفتی رجیستر، داغ دلمو تازه کردی.

اردیبهشت تبلت خریدم از شهر خودمون ( ساکن اونجا نیستم)، یه مدت بدون سیمکارت استفاده کردم و بعد چند ماه که سیمکارت انداختم پیام اومد که دستگاه رو تا فلان تاریخ رجیستر کن. وارد سایت شدم و همه ی مراحلو رفتم، نوشت دستگاه شم غیرقانونیه🤦🏻‍♀️🥲

من از نمایندگی خریدم و نمیدونم چرا مینویسه غیرقانونیه.

ماه پیش رفتم اونجا که پیگیری کنم، کرونا گرفتم و قرنطینه شدم🥲 

حالا من موندم و یه تبلت که سیمکارت پشتیبانی نمیکنه و باد منتظر بمونم که کی دوباره میرم اونجا.

پاسخ:
شبیه اتفاقیه که برای یکی از دوستام افتاده. اونم بعد از خوندن این پست می‌گفت یه گوشی خریدیم و یه مدت بدون سیم‌کارت استفاده کردیم و الان که سیم‌کارت انداختیم میگه غیرقانونیه. بهش گفتم زنگ بزنه به نمایندگی. شماره‌هاشون تو همون سایت همتا بود. اگه راه‌حلی پیدا کردی بگو بهش بگم.
۲۵ مهر ۰۰ ، ۱۱:۵۹ ماه توت‌فرنگی

اصلا حوصله این کارها رو ندارم. ولی این اخلاق بامزه تو رو خیلی دوست دارم. منم گوشی هر کی خراب میشه، البته از لحاظ نرم افزاری، به من مراجعه می کنه. 

پاسخ:
قدیما که حوصله‌م بیشتر از این بود و کرونا نبود، سالی یکی دو بار گذرم به مسجد می‌افتاد و برای پیرزن‌های اونجا هم از این کارا می‌کردم. مثلاً یکی بود می‌گفت یه کاری کن وقتی 1 رو می‌زنم دخترم رو بگیره، 2 پسرم، 3 فلانی و 4 بهمانی.

:)))) نسرین خدماتت به فامیل زیباست

پاسخ:
برادر و پدرم هم از این کارا می‌کردن، ولی چون اعصاب من از اعصاب اونا انگار قوی‌تره، چند وقته مشتریای اونا رم جذب خودم کردم و دیگه دوستای بابا هم از من می‌پرسن سؤالاشونو :دی
۲۵ مهر ۰۰ ، ۱۹:۳۴ مهرداد ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏

آچار فرانسه هستین برا فامیل 😅

 

پاسخ:
حالا برای اینکه ریا نشه مثال‌های بیشتری نزدم. دقیقاً همون روز و همون موقع که با لباسشویی فامیل درگیر بودم، بچۀ همسایۀ سؤالای کتاب زبانشو فرستاده بود جواباشو چک کنم براش. همزمان داشتم به یکی از استادهام هم تبدیل عکس به پی‌دی‌اف رو یاد می‌دادم :|

فقط عاشق اینم که طرف لباسشوییش درست شده و رفته، چند ساعتم ازش خبری نیست تو ازش سراغ میگیری که درست شد یا نه؟ 

پاسخ:
پشتیبانی فنی ینی همین دیگه. تازه یه وقت می‌بینی وسط مهمونی هم حال وسایل خونه‌شونو می‌پرسم و چکاپشون می‌کنم :دی