پیچند

فصل پنجم

پیچند

فصل پنجم

پیچند

And the end of all our exploring will be to arrive where we started
پیچند معادل فارسی تورنادو است.

آخرین نظرات
آنچه گذشت

۱۵۴۰- شما چجوری حقتونو می‌گیرید؟

يكشنبه, ۲۴ اسفند ۱۳۹۹، ۱۱:۴۷ ق.ظ

گفتم حالا تا بحث اعتراض به نمره تو پست قبل داغه، یه پست هم در مورد اعتراض‌های مالی و احقاق حق! بنویسم. چند روز پیش تو اتاق‌تکونیام دفتر خاطرات دوران راهنماییمو پیدا کردم و یه تورقی زدم. همۀ معلما و دوستام توش برام چند خط یادگاری نوشته بودن. یکیشون نوشته بود تو در آینده وکیل خوب و موفقی میشی. خوب که فکر کردم دیدم واقعاً ویژگی‌هایی که یه وکیل داشته باشه رو دارم. اولیش سماجت در گرفتن حق و رسوندن حق به حق‌داره. چندتا مثال می‌زنم.

چند سال پیش بابا یه سفری براش پیش اومد و چون خارج از کشور بود و چون نیاز بود که اونجا تماس تلفنی داشته باشه، قبض موبایلش زیاد شد. از اونجا زنگ زد گفت سریع پرداخت کنیم. وقتی مبلغ زیاد میشه باید سریع اقدام کنی که قطع نکنن. پرداخت شد و فرداش دوباره زنگ زد گفت بازم قبض اومده. حالا نمی‌دونم قبلی میان‌دوره بود این پایان‌دوره یا چی، ولی به هر حال مبلغش زیاد بود برای یه روز!. گفتم مطمئنی اشتباه نشده؟ مگه چند ساعت حرف زدی؟ چک کن مدت مکالمه‌هاتو بعد. گفت ولش کن. تو فقط پرداخت کن قطع نشه. ینی هر چقدر که بابا آدم ولش‌کن‌بی‌خیالیه من صدبرابرش آدم پیله و ول‌نکنی‌ام. یا اون قسمت ولش‌کنِ مغزم خرابه یا از اول کار گذاشته نشده برام. از برنامۀ همراه من لیست تماس‌هاشو درآوردم و دیدم اون روز فقط چند ثانیه تماس داشته. وقتی از سفر برگشت لیست و ساعت و مدت تماس‌هاشو از گوشیش چک کردم و دیدم اون روز همون یه تماسو داشته فقط. درخواست دادم جزئیات هزینه‌های اینترنت و تماس و پیامک رو کامل ایمیل کنن. بابا هم که ولش کرده بود قضیه رو. دیدم مدت تماس اون مکالمۀ یکی‌دوثانیه‌ای رو نوشتن یک ساعت تمام. گزارش فرستادم که اعتراض دارم به مبلغ قبض و رسیدگی کنن. فرداش از همراه اول زنگ زدن و توضیح دادم براشون. اولش زیر بار نمی‌رفتن که شما یک ساعت صحبت کردید و این هزینۀ هنگفت برای اون یه ساعته. تو گوشی که مدت مکالمه چند ثانیه ثبت شده بود و از نظر منطقی و عقلانی هم هیچ آدمِ عاقلی خارج از کشور یک ساعت تماس برقرار نمی‌کنه. خلاصه گفتن باشه می‌ریم دوباره بررسی می‌کنیم و چند روز بعد زنگ زدن که آره اشتباه شده و دیگه چون قبضو پرداخت کردید، ما مبلغشو به‌عنوان طلبتون می‌ذاریم به حساب قبضای بعدیتون.

مورد بعدی تو اسنپ بود. چند سال پیش با مامان می‌رفتم جایی و قرار شد با اسنپ بریم. اون موقع کرایه‌های اسنپ پنج تومن بود. گوشی دست من بود و داشتم مسیر و هزینه‌ها و سایر جزئیات برنامه رو بررسی می‌کردم. دستمزد راننده رو نوشته بود شش تومن، دریافتی از مسافر رو نوشته بود پنج تومن. اون هزار تومن رو خود شرکت اسنپ به حساب راننده می‌ریخت. موقع پیاده شدن مامان گفت چقدر میشه و راننده گفت شش تومن و مامان شش تومنو داد و پیاده شدیم. بعد من گفتم چرا بقیه‌شو نگرفتی؟! اینجا نوشته پنج تومن. مامان هم مثل بابا گفت ولش کن :| ولی خب من ولش نکردم :دی پیام گذاشتم برای پشتیبانی اسنپ که ما به جای پنج تومن اشتباهی شش تومن دادیم. الان یادم می‌افته خنده‌ام می‌گیره از این حرکتم که چه کاری بود آخه :)) اینا هم سریع! همون روز هزار تومن رو به حسابم برگردوندن و خب اینجا بود که من به پشتیبانیشون ایمان آوردم :| (حالا البته این بحثش جدا از این قضیه‌ست که یه وقتایی بقیۀ پول رو نگیرم و به‌عنوان انعام بدم به راننده. ینی از این کارا هم می‌کنم، ولی خب از اون کارا هم بلدم :|)

مورد بعدی هم جالبه :)) چند وقت پیش بود که یکی از اقوام گفت براش سیم‌کارت رایتل بگیرم و گرفتم و گفتم حالا که روز تولدت نزدیکه، تا روز تولدت فعالش کن که هدیۀ مکالمه و اینترنت تولد رو هم بگیری. روز تولدش، حدودای یازدهِ شب سیم‌کارتو فعال کرد و یه تماس هم برقرار کرد که خیالمون راحت بشه که فعال شده. بعدش اون کد دریافت هدیه رو وارد کردم براش. پیغام اومد که این کد فقط تو روز تولد کار می‌کنه. گفتم ینی چی!. خب امروز تولدشه دیگه. کد رو با اعداد فارسی و انگلیسی وارد کردم و نشد. تا قبل از دوازده چندین بار امتحان کردم و هر بار می‌گفت فقط روز تولد این فعال میشه. ایمیل زدم به پشتیبانی رایتل و قضیه رو گفتم. اونا هم فرداش زنگ زدن برای پیگیری. بهشون گفتم احتمالاً ساعت سیستم‌های شما این‌جوریه که مثلاً یازدهِ شب، تاریخ عوض میشه و فردا میشه. گفتن نه مطمئنیم این‌جوری نیست و تا حالا همچین چیزی گزارش نشده. گفتم خب من چند بار به روش‌های مختلف امتحان کردم و عکس هم دارم. می‌تونم ایمیل کنم. گفتن نه دیگه نیازی به عکس نیست و بررسی می‌کنیم. چند روز بعد زنگ زد گفتن مشکل از ما بوده و حالا اگه بخواین امروز هدیه‌تونو فعال کنیم. و فعال کردن :|

مورد آخر، قبض آبمونه و هنوز رسیدگی نکردم بهش :| این همکف ما قبلاً مسکونی بود و چند ساله کوبیدیم با خاک یکسانش کردیم و تبدیل به پارکینگ شده. ولی قبض آب و برق و گاز میاد هنوز براش. چند ساله که هر دو ماه یه بار من دو تومن قبض آب می‌دم برای همکف که اونم هزینۀ اشتراکه و احتمالاً چند لیتر آبی که برای آب دادن درختِ تو حیاط مصرف میشه. که البته این چند ماه بارون و برف داشتیم و درخته هم تو خواب زمستونی بود و مصرف چندانی نداشتیم. ماشینم معمولاً می‌بریم کارواش و تو این چند ماه تغییری تو الگوی مصرفمون نداشتیم که یهو قبض آب شش برابر بشه. به بابا هم که می‌گم میگه ولش کن، مهم نیست :| رفتم پرینت مصرف رو درآوردم و دیدم مقدار لیتر مصرفی همکف و خونۀ خودمون نزدیک به همه. مگه میشه مصرف آب یه جای خالی از سکنه برابر باشه با مصرف آب چهارتا آدم؟ حالا البته هزینۀ قبض خودمونم دو برابر سری‌های قبلی شده که گذاشتم به حساب گرون شدن و تورم و خونه‌تکونی و بشوربساب. ولی دیگه اون همکفیه هیچ‌جوره تو کتم نمی‌ره و متأسفانه فعلاً فرصت رسیدگی ندارم و سایتش هم به قبض‌های قبلی اجازۀ دسترسی نمیده که مقایسه کنم :| ولی اگه ببینم سری بعد هم همین مبلغ میشه می‌رم سراغ کنتور آب!. شاید مأموره اشتباه خونده باشه. قرائت کنتور برقو که یاد گرفتم، حالا همینم مونده سر از کنتور آب دربیارم که درمیارم اونم ایشالا.

ما از این پست نتیجه می‌گیریم که نویسنده نه‌تنها حق خودش، بلکه حق بقیه رو هم می‌گیره و بهشون می‌ده. ولی خب سعی می‌کنم این ویژگیم رو کنترل کنم چون اگه پام به سیاست و احقاق حق‌های جدی‌تر باز شه سرمو به باد می‌دم با این خصلتی که دارم :|



این اسکرین‌شات هم فکر کنم برای پشتیبانی آنلاین ایرانسله. شایدم برای یه چیز دیگه‌ست. حتی یادم نمیاد چه مشکلی رو توضیح دادم که رسیدگی کنن، ولی از این جوابشون که «متأسفم این رو می‌شنوم» خوشم اومده بود و عکس گرفته بودم یادگاری نگه‌دارم.

شما چجوری حقتونو می‌گیرید؟ شده نتونید بگیرید و زورتون نرسه؟ اصلاً می‌گیرید یا شمام فازتون ولش‌کن بی‌خیاله؟ بعضیام واگذار می‌کنن به خدا :|

۹۹/۱۲/۲۴
پیچند (تورنادو، دُردانهٔ سابق، شباهنگ اسبق)

بابا

مامان

نظرات (۷)

من خیلی مودم متغییره.یه وقتایی تو فاز احقاق حق ام یه وقتایی ام حوصلشو ندارم ولی از همین تریبون میخوام اعلام کنم عالی ای

پاسخ:
اگه یه وقتی دیدی بی‌خیال حقم شدم بدون حالم خوب نیست و زندگی برام بی‌معنی شده.
۲۴ اسفند ۹۹ ، ۱۴:۳۵ معلوم الحال

ای انعام بده، ای ول نکن، سلااااااااااااام :)

فکر میکنم برای پارکینگتون سرخود یه عدد میزنن، به همین خاطر هزینه ش زیاد شده. ما جنوبیم و توی فصل های گرم برق رو باهامون ارزون حساب میکنن. چند وقت پیش (فی الواقع تابستون) یهو قبض برق همه زیاد اومده (فکر میکنم همون مواقعی بود که میخواستن برقم مثل بقیه چیزا مجانی کنن!). برای خونه ما با دو تا انشعاب قبض برق چند میلیونی اومد و بابام برخلاف ولش نکنای همیشگی پرداخت کرد. بعدش تازه رفت پیگیری کنه که چرا زیاد اومده؟ کاشف به عمل اومد که مامور جدید قرائت بلد نبود مقادیر کنتورها رو تعدیل کنه که به مشترکین توی فصل گرما فشار اقتصادی وارد نشه. علاوه بر اون دولتم برف رو گرون کرده بود و یارانه برق گرمایی ما رو حذف کرده بود :|

 

من زیاد نمیتونم حقمو بگیرم. سکوت میکنم. چاره‌ای ندارم. فکر نمیکنم واگذاری به خدا هم جواب بده، چون هر چی آدم مال مردم خور بوده گردنش کلفت‌تر از قبل شده. 

پاسخ:
فکر نکنم سر خود نوشته باشه. آخه همهٔ کنتورا یه جا هستن. یکیو بخونه اون یکی رو هم می‌خونه دیگه. حالا منتظرم ببینم ماه‌های بعد چی میشه بعد اقدام می‌کنم.
۲۴ اسفند ۹۹ ، ۲۰:۳۸ مهرداد ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏

بسته به موقعیت داره

یه جایی سبک سنگین می کنی می بینی که دنبال حقت رفتن هزینه هاش بیشتر می شه و بی خیال شدم

در موارد جزیی و کوچیک اگه وقت گیر باشه باز هم ولش  می کنم در غیر این صورت دنبالش می رم تا حقم رو بگیرم.

مصداقی الان یادوم نیییی  :))

پاسخ:
درسته که آدم باید فرصتشو داشته باشه و اون حق هم ارزششو داشته باشه، ولی من اون ریزه‌میزه‌ها رو هم نادیده نمی‌گیرم. از همه‌شون دفاع می‌کنم.

با متاسفم اینو می‌شنوم مشکلی نداری که ترجمه ی 

Sorry to hear that 

هست؟

پاسخ:
نمی‌دونم. آخه همهٔ اینایی که ترجمه‌ن مکروه نیستن. مثلاً نام من ملیکا هست ترجمهٔ مای نیم ایز ملیکا هست. یه همچین حسی نسبت به این جمله دارم. ولی آره مثلاً با عبارت بریم که داشته باشیم مخالفم.

حقّ دل رو چجوری می‌شه گرفت؟

گرفتنیه اصلاً؟

:))

پاسخ:
دلبری که دلی رو برده باشه پس نمی‌ده که :))

آفرین .

ما هم نزدیک یک ماه برای گرفتن حق و حقوقمون اعتراض کردیم و بالاخره همشو گرفتیم.

 

پاسخ:
آفرین به شما. درستشم همینه.

ببین دختر من گیربده ترینم و از حقم کوتاه نیومده ترین!

حتی مواردی بوده توی کلینیک بیمار با دکتر کناری دعواش شده و نمیتونسته دکتر جوابشو بده رفتم وسط و با دو سه جمله جدی و حرف قانون و شکایت، طرف رو فرستادم رفته.

کلا از حرف زور بدم میاد! از اینکه کسی حس زرنگی داشته باشه و بخواد نوبتم رو بگیره توی صف های مختلف هم به شدت بدم میاد و واکنش نشون میدم.

پاسخ:
بله بله، درستشم همینه. همون‌قدر که ظالم بودن بده مظلوم بودن هم بده.