عید تا عید ۱۹ (رمز: ط****) پل طبیعت
قرامون چهار بود و من پنجونیم با بدبختی رسیدم. تا یه جایی رو سرگروهم رسوند. بعد خیابون یهطرفه شد. اونجا که خیابون یهطرفه شد، باید پیاده میرفتم. منم تا حالا از ده ونک نرفته بودم پل طبیعت. دورهمیِ دوستای کارشناسیم بود، ولی گفته بودم شنهای ساحلم بیاد. لوکیشن دادم بیاد باهم بریم. شنهای ساحل دوست وبلاگیمه. از فصل یک تا حالا نمیدونم چجوری دووم آورده و ترکم نکرده :دی
سر قرار میوه هم برده بودم با خودم. همینا کیفمو سنگین کرده بودنا. از ایرانداک و فرهنگستان و پژوهشگاه و شریف و شهید بهشتی و الزهرا با من بودن. از خونه آورده بودم. کاشت و داشت و برداشتش با خودمون بود و بچهها متفقالقول بودن که زردآلوها از همهشون خوشمزهتره. روز قبلشم با الهام تو پارک جلوی پژوهشگاه یه کمشو خورده بودیم.
ظهر تو بیآرتی، پیکسل انارم گم شد. شنهای ساحل برام گرفته بودش. غمگین بودم و بهش گفتم که یه همچین اتفاقی برای انارم افتاده. این جغدو جای اون گرفت. عکسو با گوشیم از گوشی اون گرفتم. اسم جغدمو گذاشتم انار ثانی.