۱۲۳۰- خواستنها همه موقوف توانستن بود
مشهد که بودیم، یه وقتایی قبل یا بعد از نماز یه آقایی میومد و روضهای میخوند و اشکی درمیآورد و دعایی میکرد و مردم آمین میگفتن. یه بار گفت اینم بگم که کسی نباشه که از این مجلس بره و چشماش خیس نشده باشه. گفت. چشمای من ولی خیس نشد. مردمو که نگاه میکردم نمیفهمیدم این اشک و آهشون برای چیه، برای کیه. برای همین نماز که تموم میشد بلند میشدم و میرفتم. میگن اگه روضه گوش بدی و گریه نکنی قساوت قلب میاره. وقتی آمادگی قلبی نداری همون بهتر که پاشی و مجلس رو ترک کنی. اربعین نزدیک بود. آقاهه با شور و هیجان داد میزد دستاتونو ببرین بالا و همینجا کربلا رو از امام رضا بخواین. میگفت هر کی میخواد امسال اربعین کربلا باشه بلند بگه یا حسین. همه میگفتن یا حسین. من ولی ساکت بودم. اربعین مگه همین دو سه هفتۀ دیگه نیست؟ من که نه ویزا دارم و نه برنامهای برای کربلا رفتن، چرا الکی بگم آمین؟ چرا بخوام وقتی نمیشه؟ گیریم که پاسپورتم هم آماده باشه، فرض کنیم هفتۀ آینده هم قرار نیست برم تهران و قرار کاری هم ندارم با فلان استاد و جلسۀ دفاع دوستم هم نمیرم و استادم هم نگفته پایاننامهتو بردار بیار ببینم چه کردی. وقتی توان پیادهروی ندارم، وقتی نمیتونم تو چادر و موکب بخوابم، وقتی نمیتونم آب و غذای بینراهی بخورم و تو هتلشم مریض میشم، چه برسه بین راه و وقتی هر کی میره و میپرسم چطور بود میگه جای تو نیست چرا الکی دعا کنم که منم اربعین اونجا باشم؟ آدم دعا میکنه که بشه دیگه؟ اگه قرار نیست بشه، اگه نمیشه و نمیتونه چیو بخواد؟ چرا بخواد؟ چرا خودشو سنگ رو یخ کنه؟ چرا امید الکی به خودش بده؟ به اینا فکر کردم و با خودم گفتم وقتی میدونی غیرممکنه چرا دلت میخواد؟
* * *
گاهی آدم با روضه تو حرم کنار هزار هزار چشم خیس و ناله و آه اشکش درنمیاد، ولی تو خونه پشت لپتاپ و هندزفری تو گوش، وقتی داره مقاله میخونه و کاراشو انجام میده، وقتی آهنگهایی که پلی میشه میرسه به اونجا که «تو دلم همیشه هستی پیش روم اگه نباشی عاشقت که میشه باشم، آرزوم که میشه باشی» چشماش گرم میشه و گونههاش خیس که دوری و ازم جدایی، ولی کنج دل یه جایی داری. با خودش فکر میکنه همین که بخوای هم کافیه، همین که آرزوشو داشته باشی هم کافیه. اصلاً دعا ینی همین. تو چی کار به بعدش داری؟ حال الانت مهمه که میخوای. بعد آهنگو عوض میکنه و از فولدر سامی بیگی سوییچ میکنه به کلیپ حامد زمانی و حسین الاکرف و یومالزیارة نزار قطری و «مگه میشه دل به تو داد و بیخیال کربلا شد» و هی دلش کربلا میخواد.
به قول مستانه، با این پلی لیستی که من دارم، تسمه تایم که هیچی، طحالمم پاره شده.