پیچند

فصل پنجم

پیچند

فصل پنجم

اصلاً حسین جنس غمش فرق می‌کند
پیچند

And the end of all our exploring will be to arrive where we started
پیچند معادل فارسی تورنادو است.

آخرین نظرات
آنچه گذشت

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «زهرا دخترعمه‌ی پریسا» ثبت شده است


آقایون همه‌شون رفتن خونه مامان بزرگم اینا، به جز پسرا! 

خانوما هم نمازشونو خوندن و در جای جای خونه خوابیدن 

و وظیفه خطیر تزئین شله زردارو به من و زهرا (دخترعمه‌ی پریسا) سپردن

مامانم هم کمکمون کرد! ولی خب در نیمه راه، رهامون کرد و رفت خوابید :(

منم تا جایی که تونستم هنرنمایی کردم و 

فقط موندم با چه رویی می‌خوایم اینارو بین در و همسایه پخش کنیم

سمت راستی از بالا سومی، مراده

امیرحسینم طوفانِ سابقه

ولی من هلاک اون مدارک LRC ام :دی


چند دیقه پیش محمدرضا بیدار شده برای نماز؛

منم حواسم نبود و داشتم شله زردارو می‌نوشتم :)))))

جیغ و داد که چشاتو ببند که اسلام به خطر افتاد

دِ خب برادر من از خواب بیدار میشی یه یالاهی، اِهمی، اُهومی! 

ای بابا!

شاعر در همین راستا می‌فرماید:

هم روسری َت به پشــت ِ ســر اُفتــادهـ

هم موی ِ تــو تا قـــوس ِ کمـــر افتــادهـ

لا حـــول و لاقـــُوه الّا باللـــه

اسلامـــ دوبارهـ در خطـــر افتـــاده

۳۴ نظر ۰۱ آبان ۹۴ ، ۰۷:۱۷
پیچند (تورنادو، دُردانهٔ سابق، شباهنگ اسبق)