پیچند

فصل پنجم

پیچند

فصل پنجم

پیچند

And the end of all our exploring will be to arrive where we started
پیچند معادل فارسی تورنادو است.

آخرین نظرات
آنچه گذشت

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دکتر ع. ف. الف.» ثبت شده است

۱۵۰۶- از ویژگی‌های آزمون مجازی

دوشنبه, ۸ دی ۱۳۹۹، ۰۲:۵۸ ب.ظ

این روزها که آزمون‌های آنلاین رواجش بیشتر شده، هیچی به اندازۀ شنیدن راجع به اینکه فلانی چطور جای بهمانی امتحان داده ناراحتم نمی‌کنه و هیچ رفتار زشت دیگه‌ای به این اندازه فلانی‌ها و بهمانی‌ها رو از چشمم نمی‌ندازه. «تقلب» همیشه بوده و هست و همچنان خواهد بود. ولی در این روزهای کرونایی با آنلاین شدن آزمون‌ها، بیشتر و راحت‌تر شده. تقلب کار زشتیه. حتی اگر نظام آموزشیمون عیب و ایراد داشته باشه که داره، همچنان تقلب کار زشتیه. چه اونی که جای یکی دیگه امتحان می‌ده و چه اونی که یکی دیگه رو جای خودش می‌فرسته هر دو دارن حق اونی که خودش تلاش کرده و از تفریح و استراحتش زده رو ضایع می‌کنن. نگیم چون دوستمه تو رودروایستی قرار گرفتم و قبول کردم، نگیم چون فامیله، چون خواهرمه، برادرمه، همسرمه، چون بچه داره، چون گرفتاره پس کمکش می‌کنم و به جاش امتحان می‌دم. این اسمش کمک نیست. کمک اینه که بچه‌شو نگه‌داری اون امتحان بده. کمک اینه که چیزی که یاد نگرفته رو یاد بدی خودش جواب بده. کمک اینه که براش کتاب بخری و امکانات در اختیارش بذاری بخونه یاد بگیره خودش امتحان بده. نگیم فقط همین یه درسه و بقیۀ درساش خوبه. نگیم چون معلم‌ها و استادها درست تدریس نکردن و خوب یاد ندادن. گیریم که این درس هیچ وقت قرار نیست به دردمون بخوره. چون به دردمون نمی‌خوره پس حق داریم حق بقیه‌ای که اتفاقاً ممکنه این درس به درد اونا هم نخوره ضایع کنیم؟ بیایید یه کم سطح بالا فکر کنیم به قضیه. با امتحان دادن جای بقیه به کسی که لیاقت اون جایگاه رو نداره، جایگاه می‌دیم. اون کسی که چنین اشتباهی می‌کنه، دیگه حق نداره پس‌فردا غر بزنه فلانی حقش نبود به فلان جا برسه و حق ما رو خورد و به اونجا رسید.

یادتونه تو پست سیگارهای بهمن می‌گفتم یه سری کارها بد هستن ولی وقتی از اونایی که دوستشون داریم این کارها سر می‌زنه، زشتی اون کار کم‌رنگ میشه برامون؟ گفتم هر کی یه سری معیار داره برای دوست داشتن و دوست نداشتن بقیه ولی وقتی عاشق یکی می‌شیم، طرف هر کار بدی هم بکنه ممکنه به چشممون نیاد و روی علاقه‌مون تأثیر نذاره این عیب. ولی این چند وقته به این نتیجه رسیدم که تقلب حتی در ابعاد کوچیکش، به‌نظرم، انقدر زشت هست که یک لحظه تصور اینکه عزیزترین عزیزانم که از دل و جان دوست‌تر می‌دارمشون انجامش بدن، از چشمم می‌ندازدشون. کافیه بفهمم یکی به هر دلیلی همچین کاری کرده؛ دیگه نمی‌تونم مثل سابق دوستش داشته باشم. چون که این کار ریشه‌ش برمی‌گرده به دروغ و ضایع کردن حق بقیه.


۹ نظر ۰۸ دی ۹۹ ، ۱۴:۵۸
پیچند (تورنادو، دُردانهٔ سابق، شباهنگ اسبق)