پیچند

فصل پنجم

پیچند

فصل پنجم

پیچند

And the end of all our exploring will be to arrive where we started
پیچند معادل فارسی تورنادو است.

آخرین نظرات
آنچه گذشت

حدودای یازده شب

تلفنم داشت زنگ می‌خورد و گوشیو دستم گرفته بودم و زل زده بودم به شماره ناشناس

با تردید انگشتمو گذاشتم روی علامت سبز و کشیدم سمت راست

ساکت بودم و منتظر

بابا: نسرین؟ بابایی؟ الو؟ چرا حرف نمی‌زنی؟

من: ئه! سلام بابا؛ شمایی؟ شماره ناشناس بود آخه!


از اینایی بودم که به همه‌ی شماره‌ها شناس و ناشناس جواب می‌دادم

از اینایی که یازده شب، شب امتحان بچه‌های کلاس زنگ می‌زدن که خانم فلانی، شماره شما رو از فلانی گرفتم و شما که همه‌ی جلسه‌هارو بودی، استاد نگفته چه جوری قراره سوال بده؟ میشه بیام دم خوابگاه جزوه‌تونو بگیرم؟ میشه از جزوه عکس بگیرید بفرستید؟ از اینایی که تنها دختر کلاس بودم و وقتی فلانی زنگ می‌زد نه اون فلانی که زنگ زده بود رو می‌شناختم نه اون فلانی که شماره‌مو بهش داده بود. از اینایی که یه موقع دوازده شب یه شماره ناشناس زنگ می‌زد که خانوم فلانی فردا دانشکده سمیناره، میاین از مراسم عکس بگیرین؟

فلانی‌های باشعوری بودند...

ولی

۹۴/۱۱/۲۳
پیچند (تورنادو، دُردانهٔ سابق، شباهنگ اسبق)

بابا