پیچند

فصل پنجم

پیچند

فصل پنجم

اصلاً حسین جنس غمش فرق می‌کند
پیچند

And the end of all our exploring will be to arrive where we started
پیچند معادل فارسی تورنادو است.

آخرین نظرات
آنچه گذشت

۲۰۳۶- کیکِ بِه‌لیمو و رساله

۲۱ مرداد ۱۴۰۴، ۱۱:۱۸ ق.ظ

از اونجایی که وظایفی که تو فرهنگستان داشتم رو انجام دادم و دیگه باید منتظر بقیه می‌موندم که کاراشونو تحویلم بدن که پروژه رو ادامه بدم، از رئیس اجازه گرفتم که دو سه‌هفته نرم. ساعت کاری این ماهمم به لطف تعطیلی مدارس زود پر کردم و دیگه اگه می‌رفتم و کاری می‌کردم هم حساب نمی‌شد. بهشون گفتم می‌خوام بمونم خونه روی رساله‌م کار کنم. حالا با اینکه خونه بازدهیم کمتره و خوابم بیشتره و هی می‌رم سر یخچال و سر گاز و برق می‌ره و اینجا برق اضطراری نداره و اونجا داره، ولی بازم خونه رو ترجیح دادم. اونجا برم سیزده چهارده ساعت پشت میز و پای لپ‌تاپم و خسته میشم واقعاً.

شنبه عصر وقتی برمی‌گشتم خونه از اسنپ شیر و یه سری خرت‌وپرت گرفتم و چون سوپرمارکت سر راهم بود تحویل حضوریو زدم که هم هزینۀ پیک ندم! هم بابت تحویل حضوری جایزه بگیرم! شیرِ ماهشام و دامداران گرفته بودم. داداشم ماهشام دوست داره. آقاهه گفت دامداران انقضاش تا فرداست. گفتم اشکالی نداره تا فردا می‌خورم. راستش دلم برای فروشنده و کارخونه‌دار و دامدار و حتی گاو سوخت که اگه من نمی‌خریدم تا فردا می‌ترشید و مرجوع می‌کردن و اسراف می‌شد. جالبه حتی یه درصدم تخفیف نزده بودن، در حالی که من اگه فروشنده باشم و ببینم تاریخ انقضای کالا نزدیکه تخفیف می‌زنم سریع فروش بره. خلاصه گرفتم و آوردم گذاشتم تو یخچال. شب برداشتم بخورم (یه قُلُپ! هم خوردم) دیدم ترشه. به پشتیبانی اسنپ پیام دادم و نوشتم تاریخ انقضای شیری که گرفتم تا فرداست. فروشنده خودشم گفت یه روز وقت داره ولی گفتم اشکالی نداره امروز استفاده می‌کنم. ولی الان که باز کردم ترشیده و بو میده. قابل استفاده نیست. لطفاً مبلغشو به کیف پولم برگردونید. یه کم بعد مبلغش برگشت ولی دیگه نیومدن شیرو پس بگیرن. چند روز پیش مادر معلم عربی مدرسه فوت کرد. دیروز تو مسجد نزدیک خونه‌مون مراسمش بود. شیرو با خودم برداشتم و سر راه که می‌رفتم مسجد به فروشنده پس دادم که اگه خواست، مرجوع کنه به کارخونه. چون اینا پول منو پس داده بودن، منم شیرو پس دادم. گفتم شاید بابت شیرِ تاریخ‌گذشته هم یه چیزی از کارخونه بگیرن. بعد دوباره یه سفارش جدید ثبت کردم و یه دامداران دیگه با تاریخ جدید گرفتم.

یه شربت به‌لیمو هم از قبلِ جنگ! تو یخچال مونده بود و کسی گردن نمی‌گرفت این شربته رو. آوردم باهاش کیک درست کردم و دیگه چون شربت خودش شیرین بود شکر کم ریختم. خیلی هم خوشمزه شد. چکیدۀ فارسی و انگلیسی رساله‌م هم نوشتم و حالا باید برم سراغ فصل‌هاش. برقمونم رفته و الان همه‌ش نگرانم قبل از ذخیره و انتشار، باتری لپ‌تاپم خاموش بشه و پستم به فنا بره.

این خامه‌های سفیدِ روی کیک‌یزدی هم سفیدۀ تخم‌مرغه. روی همزن اندازۀ دو قاشق سفیدۀ تخم‌مرغ جا مونده بود؛ بعد از ریختن موارد تو قالب دیدم. نمی‌دونستم چی کارشون کنم. ریختم روی کیک‌ها ببینم اگه بره تو فر آب میشه تو حرارت یا چی. آب نشد و یه چیزی شبیه پفکِ بی‌مزه شد.


۰۴/۰۵/۲۱
پیچند (تورنادو، دُردانهٔ سابق، شباهنگ اسبق)

نظرات (۳)

شیر فاسد و اینا رو باهاش پنیر درست میکنن!

اگر سلیقه ی داداشت در انتخاب زن هم مثل سلیقه ش در انتخاب شیر باشه پس معلومه عروستون خوبه:دی واقعا فکر نمیکنم در عرصه ی کنونی چیزی بهتر از ماهشام باشه. علی الخصوص پر چریش. 

 

حالا در اینجور مواقع اگر به کارخونه هم زنگ بزنی که پشت بسته بندی شماره ش هست؛ اونا معمولا کارشناس میفرستن بیاد محصول رو بگیره ببره ببینه چرا این اتفاق قبل از تاریخ انقضا افتاده و برای عذرخواهی هم معمولا یسری چیزمیز برات هدیه میارن. من یه بار سر لازانیا که کپک زده بود این تجربه رو دارم.‌ اومدن محصول رو بردن یه بسته هدیه مثل چیزهای نمونه هم آورده بودن. البته که شیر و ماست به دلیل گرمای هوا هم هست. ولی خب اگرم نیان سریال محصول رو ثبت میکنن تا بررسیش کنن. من معمولا به خود کارخونه هم اطلاع میدم تا کارشناساش بررسی کنند تا اینجوری کمکی بهشون کرده باشم. 

پاسخ:
اینو نمی‌دونستم که می‌تونم به کارخونه هم بگم. از اونجایی که ید طولایی در کمک کردن دارم زین پس به کارخونه هم می‌گم حتماً. شمارهٔ کارخونه الان روی این شیر جدید هست ولی اون شیرو پس دادم به سوپرمارکت و برای بررسی باید برن سراغ اونا.
داداشم به‌شدت خاص‌پسند و برندمحوره. موقع خرید میگم چی لازم داری میگه مثلاً مسواک، ولی حتماً فلان باشه، خمیرش بهمان باشه. عروسمونم همین‌جوریه. الان که دارن جهیزیه می‌خرن، می‌بینی یه صبح تا شب فقط دنبال دکمهٔ کت می‌گشتن! توی انتخاب همدیگه هم به همین صورت. داداشم هر دختری رو نمی‌پسندید، عروسمونم گویا کلی خواستگار داشته و هیچ کدوم رو نپسندیده تا بالاخره با ما آشنا شدن.

من والا نه وقتشو دارم نه حوصله‌شو. تو خرید هر چه پیش آید خوش آیدم. اگه محصول بهم انرژی و حس خوبی بده می‌گیرم دیگه به اسمش کاری ندارم. 

من اولین بار ماهشام رو تو جلسهٔ واژه‌گزینی مهندسی مکانیک دانشگاه تهران دیدم. برخلاف بقیهٔ گروه‌ها که اونا میان فرهنگستان، مکانیک این‌جوری بود که ما باید می‌رفتیم. استاداشونم هی می‌رفتن خارج و قهوهٔ خارجی میاوردن با این شیرا شیرقهوه درست می‌کردن برای پذیرایی. یه بارم کوه‌پناه گرفته بودن. هر جلسه با برندهای خاص آشنا می‌شدم. بعدش اتفاقی دیدم داداشم میگه از این به بعد خواستی شیر بگیری یا ماهشام بگیر یا کوهپناه. اونم احتمالاً از همکاراش شنیده بود. اینا هم تو هر سوپرمارکتی پیدا نمیشن. ولی واقعاً خوشمزه‌ن. ولی نمی‌دونم چرا چند روز بعد از انقضاشونم سالمن. میگم شاید نگه‌دارنده دارن.
ماستشونم عالیه. من ماستشونو بیشتر دوست دارم. ماستشونم اولین بار این‌جوری گرفتم که یه برند دیگه خواسته بودم اشتباهی اینو فرستادن و گفتن اگه نمی‌خوای عوض کنیم. منم عوض نکردم و عاشقش شدم. 

خوشبخت بشن انشالله. خدا در و تخته رو جور می‌کنه .

آره ماهشام هر سوپر مارکتی نیست. منم اولین بار دوسال پیش رفتم خونه مامانم اینا اونموقع چندروز مهمون داشتن اما مهموناشون رفته بودن. رفتم توو یخچالشون یه شیر دیدم خیلی بسته بندیش و اون نوشته های سیاه ماهشام جذبم کرد. به مامانم گفتم وا مامان این چه شیریه؟ گفت والا نمی‌دونم انگار دختر مهمونشون می‌خورده خودشم می‌خریده برای خودش؛ اما حالا رفته بودن شیرشو نبرده بود. مامانم گفت بخور. خوردم. اصلا نمیتونم بگم چقدر خوشمزه بود به دهنم. یه شیر پرچرب سرشیر بسته. بعد از همه جالب تر عاشق اسمش شدم مزرعه ماهشام. دیگه تا یکسال هرجا میرفتم دنبالش نبود جز فقط یه سوپر مارکتی. الان اوضاع بهتره اکثر دارن

پاسخ:
یه دلیل اینکه از اسنپ یا اکالا خرید می‌کنم هم اینه که چیزی که می‌خوامو اونجا می‌زنم ببینم کجا داره که هی در به در نگردم بگن نداریم. واقعاً هر کی ایدهٔ خرید و فروش اینترنتی رو بنا نهاد خدا خیر دنیا و آخرتو بهش بده، زندگیمونو راحت‌تر کردن.

شیرهای روزانه فرادما هم خوبن. شش ماه انقضا دارن و با ویتامین دی هم غنی شدن D:

 
پاسخ:
من موافق اینایی که انقضاشون زیاده نیستم. بالاخره یه بلایی سرشون اومده که طولانی عمر کنن دیگه. شیر طبیعی این همه نمی‌مونه.
فرادما معادل استرلیزه هست. یه چیزی فراتر از پاستوریزه.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">