پیچند

فصل پنجم

پیچند

فصل پنجم

پیچند

And the end of all our exploring will be to arrive where we started
پیچند معادل فارسی تورنادو است.

آخرین نظرات
آنچه گذشت
ده و نیم باید سر کلاس می‌بودم و این جا بودم
همون جایی که سه چهار روز پیش سر سبز بود


هفت هشت دیقه‌ی دیگه می‌تونستم سر کلاس باشم
قدمامو تند تر کردم
یه پیرمرده که نمی‌دونم از کجا سر و کله‌اش پیدا شد: اولین برف تبرکه دختر
سرمو برگردوندم دیدم با منه و قدمام آهسته‌تر شد
پیرمرده: یه کم ازش بخور، اولین برف تبرکه
نگاش می‌کردم...
پیرمرده: نیت کن، اولین برف یه نشونه‌ی خوبه
پاهام سست شد 
11 بود و من هنوز همون جا بودم...
۹۴/۰۹/۱۶
پیچند (تورنادو، دُردانهٔ سابق، شباهنگ اسبق)