پیچند

فصل پنجم

پیچند

فصل پنجم

پیچند

And the end of all our exploring will be to arrive where we started
پیچند معادل فارسی تورنادو است.

آخرین نظرات
آنچه گذشت

فصل پنجم: پیچند

يكشنبه, ۱۴ آبان ۱۴۰۲، ۱۱:۵۵ ب.ظ

بحث سر معادل فارسی واژهٔ tendril بود. ویره رو پیشنهاد داده بودند. ویره یک واژۀ فرانسوی بود و رایج. متخصصان حوزهٔ کشاورزی به‌جای tendril ویره رو به‌کار می‌بردند. کنار این معادل فرانسوی باید یک معادل فارسی هم پیشنهاد می‌دادند. طبق تعریف، tendril بخش چرخندهٔ برگ بود. شاخه‌ای بلند، توپر و پیچنده. پیچک رو پیشنهاد کرده بودند. پیچک برای Convulvulus و eddy و scroll هم تصویب شده بود. پیچک رو جست‌وجو کردم و دیدم معادل فارسی Sunflower Nebula و Helix Nebula سحابی پیچکه. Nebula منو یاد اینجا انداخت. لبخند نشست روی لبم. یکی پرسید چرا پیچند نگیم به‌جای tendril؟ گفتند که پیچند برای یه واژهٔ دیگه به‌کار رفته قبلاً. جست‌وجو کردم ببینیم به‌جای چی گفتیم پیچند. لبخندم پهن‌تر شد. پیچند معادلِ فارسیِ مصوبِ تورنادو بود؛ توی دفتر پنجم مصوبات.

۰۲/۰۸/۱۴
پیچند (تورنادو، دُردانهٔ سابق، شباهنگ اسبق)

واژه‌ها

نظرات (۳۱)

۱۵ آبان ۰۲ ، ۰۲:۲۸ محمدعلی ‌‌

چه هماهنگی‌هایی. به به :)) مبارکه.

پاسخ:
تازه وقتی شمارهٔ جلدشو چک کردم دیدم تو دفتر پنجم فرهنگ مصوبات ثبت شده این واژه. این پنجو که دیدم مطمئن شدم که اسم فصل جدید باید همین باشه.
(فرهنگستان تا حالا ۱۸ جلد منتشر کرده و این تو پنجمی بود)

سلام و درود خانوم دکتر عزیز 🌹

 

نیشم یک متر بازه 😀😊😀 

خانوم پیچند فصل جدیدت مبارک😍 همینطور شغل‌‌ات جدیدت !💜

فکر نکردی ک ریق رحمت رو سرکشیدم ؟ 🤣

نسرین نمیخوای کتاب منو بفرستی ؟ 😞

بمیرم و نخونم اون دنیا رو پل‌صراط هول‌ات میدم پائین هاااا !😛(بهت گفتم ک بعدن نگی نامرد)

 

شاد و سلامت باشی الهی

پاسخ:
سلام

اون لبخندی که موقع دیدن تورنادو پهن شده بود، با دیدن شمارهٔ جلد مصوبات پهن‌تر شد و تا بناگوش رفت وقتی دید شمارهٔ صفحه‌ای که این واژه توشه هفتادویکه.

کدوم کتاب؟ 🙄

=)

پاسخ:
😅
۱۵ آبان ۰۲ ، ۰۵:۱۹ پلڪــــ شیشـہ اے

😍🌿❤️🍒

پاسخ:
🌷🌹

چه باحال😁 پیچند =تورنادو😊

پاسخ:
بله، جالبه.

ایول

واقعا ایول🤩

پاسخ:
قربونت
۱۶ آبان ۰۲ ، ۰۹:۵۴ مهدیار (مترسک)

چشممون به جمال پیچند و فصل پنجم و لبخند عمیق کش‌دار رفیق، روشن شد 😍

پاسخ:
چشمتون روشن

به و به و به :)))

کیف کردم

پاسخ:
قربونت 
۱۶ آبان ۰۲ ، ۲۱:۱۱ مهرداد ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏

خیلی هم خوب، شروعی دوباره با فصلی جدید.:)

پاسخ:
فصل سختی رو شروع کردم. هر شب دارم خودمو متقاعد می‌کنم نزنم زیر همه چی و برنگردم تبریز. 

سلام 

خوش پرگشتی تورنادوی اسبق .. دردانه سابق و پیچند قعلی🤩

پاسخ:
سلام
ممنونم عزیزم
۱۷ آبان ۰۲ ، ۱۸:۱۶ معلوم الحال

سر تا پاتون رو بچلونن ازشون واژه میچکه :) وبلاگتون که قشنگ دو سه دفتر واژگان تخصصی و نیمه تخصصی رو در خودش گنجونده د:

پاسخ:
چون صبح تا شب با همینا سروکار دارم. ولی ترجیح می‌دادم مثل شما از سرتاپام عدد و رقم بچکه :(
۱۸ آبان ۰۲ ، ۱۵:۱۴ فرهاد موسوی

بهتره به جای این واژه بازی های بی فایده و اسم عوض کردن های وبلاگی یه کم تفکر کنی و اون چه که به درد مردم می خوره رو تحلیل کنی. 

پاسخ:
این وبلاگ یه وبلاگ شخصی و روزمره‌ست نه مشخصاً محلی برای تحلیل مسائل اجتماعی.

چه زیبا. خوش اومدی به وبلاگ خودت.

پاسخ:
فعلاً دلم نمی‌خواد فصلو با روایت بدبختیام شروع کنم و منتظرم حالم خوب بشه بنویسم.
۱۹ آبان ۰۲ ، ۱۷:۱۰ مهرداد ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏

ان‌شاءالله از سر می‌گذره این روزا و به حالت پایدار می‌رسین  و عنان مرکب زمان رو دوباره در دست می‌گیرین.

پ‌ن: دوری از خانواده و حل مشکلات به تنهایی سخت هست . ان‌شاءالله مرتفع بشن.

پاسخ:
خدا رو شکر برادرم هم پیشمه و تنها نیستم ولی دوری از پدر و مادر برام واقعاً سخته. هر بار که تلفنی یا تصویری حرف می‌زنیم بغض می‌کنم. یه وقتایی هم نمی‌تونم جلوی خودمو بگیرم و گریه می‌کنم عین بچه‌ها.
۱۹ آبان ۰۲ ، ۲۲:۴۲ سها (اسم مستعار)

یه وقت میگی نمینویسم چون نمیخوام خوشحالیم رو با دیگران شریک بشم.

یه وقت (در جواب هوپ) در فاصله کوتاهی بعد از خوشحالی ها میگی نمینویسم چون نمیخوام از ناراحتی هام بنویسم. 

 :))) یعنی همیشه بالاخره یه چیزی هست که ننویسی..

ما که سر در نیاوردیم از کارات  :) 

پاسخ:
:)) آره دیگه. ناراحتیا رو کلاً نمی‌خوام بنویسم. خوشحالیا رم فقط با دوستان نزدیک می‌خوام به اشتراک بذارم.
۲۰ آبان ۰۲ ، ۲۲:۲۹ آرزو {لبخند}

چه خفن. تا باشه از این همزمانی‌های لبخندآور. 

پاسخ:
آره. یه چیزی هم بود مرتبط با دردانه. ازش عکس گرفتم که یادم باشه بعداً در موردش بنویسم.

سلام خانوم دکتر

شروع جدیدتان مبارک، از پیله در آمدی که پرواز کنی. 

در پناه حق

پاسخ:
سلام
فعلاً که یه کلاف سردرگمم 
۲۱ آبان ۰۲ ، ۱۱:۳۲ بانوچـه ⠀

شروع فصل جدید مبارک :)

پاسخ:
ممنونم عزیزم ♥️

نسرین😪🥺منم این روزا کلافم .

پاسخ:
درست میشه همه چی ♥️

ای نسیم سحر آرامگه یار کجاست

منزل آن مه عاشق‌کش عیار کجاست

شب تار است و ره وادی ایمن در پیش

آتش طور کجا موعد دیدار کجاست

هر که آمد به جهان نقش خرابی دارد

در خرابات بگویید که هشیار کجاست

پاسخ:
حافظ از باد خزان در چمن دهر مرنج
فکر معقول بفرما گل بی‌خار کجاست
۲۳ آبان ۰۲ ، ۱۰:۳۷ آرزو {لبخند}

داشتم همین تک‌جمله‌ای که دربارۀ پیچند نوشتی که معادل تورنادوئه رو می‌خوندم. و به بازگشتِ تورنادو یا بازگشت به تورنادو یا حداقل میل به بازگشت فکر کردم. یاد یه جمله‌ای افتادم که خیلی دوستش دارم، گفتم برای تو هم بنویسمش.

فرجام تمامی کاوش‌های ما رسیدن به آنجایی‌ است که آغاز کردیم، و شناختن این جایگاه برای نخستین بار.

از تی.اس. الیوت

پاسخ:
چه جملهٔ قشنگی
اضافه‌ش کردم به توضیحات 

سلوم خوبی💖 میگم ادرس وبلاگ ندارم همیشه از وبلاگ ساحل افکار سرچ میکنم از اونجا وارد میشم میترسم گمت کنم 😕

پاسخ:
سلام
وا! چرا؟
خب آدرسم nebula.blog.ir هست دیگه.

سلام

تقدیم شما

https://saednews.com/.post/-aks-tsoyr-dydh-nshdh-az-hdadaadl-bdon-rysh-dr-ayam-joany-h99w

پاسخ:
سلام و سپاس از شما :))
جالب بود.

انگاری یه عادت شده بود که رو اسمت اونجا میزدم وارد میشدم .دیگه ادرس دارم وارد میشم مرسی🥺

پاسخ:
آفرین

سلام نسرین امیدوارم خوب باشی و اوضاع روبه راه باشه.

اومدم همینو بگم و برم :))🍀

پاسخ:
سلام
مرسی. اوضاع خوب نیست. منم خوب نیستم ولی فعلاً با شعار من می‌توانم پیش می‌رم ببینم چی میشه 😅
۲۷ آبان ۰۲ ، ۲۱:۲۴ سها (اسم مستعار)

بابا بیا یه چیزی بنویس نسرین جان، تا حالا اینطوری نشده بودی..!

بالاخره یه چیزی پیدا میشه به غیر از مشکلاتت و خوشحالیهایی که نمیخوای بگی :)) روزمره نویسی کن عزیزم تا راه بیفتی. از غذا و شرایط خونه و امثالش که میشه گفت.. کلا غیر عادی شده شرایطتت..

 

چند مورد بیشتر که نیست، یا از دست همکارات اذیتی، یا تدریس برات سخته، یا کارات زیاده (که خب طبیعیه، دو تا شغل و کارای پایان نامه همزمان!)

 

کلا به نظرم تمایلت بیشتر به اینه که وبلاگ نویسی رو تعطیل کنی کم کم..

 

پاسخ:
فرصت نمی‌کنم
۱۴ ساعت بیرون از خونه‌م. وقتی می‌رسم بیهوش می‌شم از خستگی.
ولی اینستامو به‌روز می‌کنم گاهی
مثلاً پست یکی از روزهای هفته‌م این بود که:

...شنبه‌ها قشنگ‌تره؛ چون می‌رم دانشگاه و با املت‌های رستوران یاس شروع میشه و با جلسه‌های واژه‌های گروه پرنده‌شناسی و بانکداری فرهنگستان ادامه پیدا می‌کنه و ختم میشه به دانشکدهٔ فنی دانشگاه تهران و واژه‌های گروه مکانیک و قهوه و شکلات‌های خوشمزه و این منظره.


خب سوالات کوچک و بزرگی پیرامون جوابی که دادی شکل گرفت واسم ولی رعایت حریم خصوصیت ایجاب میکنه نپرسم چیزی و فقط بگم ان‌شاءالله بخیر بگذره همه چیز :دی

پاسخ:
بپرس، شاید جواب دادم

خیلی عالی بود امیدوارم همیشه حالت خوب باشه

پاسخ:
:|

تا کی همه مدح خویش گوییم؟

تا چند مراد خویش جوییم؟

 

شما می‌تونید:دی

پاسخ:


آره به‌نظر می‌رسه که تونستم :)
۰۲ آذر ۰۲ ، ۰۵:۵۰ پسری از جنس‌ طبیعتـ٨ـﮩـ۸ـﮩ

عاشقم...
عاشقِ ستاره‌ی صبح..
عاشق ابرهای سرگردان..
عاشق روزهای بارانی..!

پاسخ:
خوش به حالت :))

چه باحال(((: من خیلی اهل نشونه‌هام!

پاسخ:
منم

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">