182- فکر کنم یه چیزی کشف کردم
داشتم چند تا مقاله و مطلب در مورد تفاوت نژاد انسانها میخوندم, خصوصیات فرهنگی و اخلاقی هر کی مختص خودشه, ولی اینکه یه گروه بینی نوک منقاری دارن و بینی از روبرو پهنه, یه گروه بینیشون یه مدل دیگه, برمیگرده به نژادشون, یا مثلاً فاصله چشمها و ابروهاشون و نوع جمجمهشون, اینکه پنهه یا دراز, ارتفاع جمجمه, فاصله مجرای گوش تا سقف جمجمه, نوع سقف جمجمه, استخوان بینی, گودی استخوان چشم, فرم دندانها, پیشانی و چانه و طول جمجمه و زاویه فک حتی!!!
بعد داشتم به پنج سال پیش فکر میکردم, اون اوایل که هنوز به محیط تهران عادت نکرده بودم, میگفتم نگاه مرداشون آزار دهنده است, بعدش چند نفرو مستثنی میکردم و میگفتم اینا فرق دارن, میگفتم با نگاه ترکها مانوس ترم تا آدمای این شهر؛
سه سال پیش که اومده بودیم اینجا همین حرفو در مورد عربها, چه اعراب عراق و چه اعراب بقیه کشورا زدم, حس میکردم نگاهشون یه جور ناجوریه, مثل همون نگاه تهرانیای 5 سال پیش؛
دیشب داشتم وبلاگ مگهان رو میخوندم و دیدم چند خط در مورد نگاه آقایون ترک و رشتی نوشته؛ لابد اگه فردا پاشم برم چین هم همین حرفو در مورد چشم بادومیای شرق آسیا میزنم و لابد نگاه غربیها هم یه جوره ناجوره...
ولی حس میکنم همهی این ناجور بودنا برمیگرده به تفاوت نژاد آدما؛ ینی یه موقع این تفاوت زاویه و انحنای جمجمه آدما باعث میشه فکر کنیم اونا یه جوری نگاه میکنن و اینکه ما دختریم و یه کم به نوع نگاه حساستر, مزید بر علت هم میشه
و جا داره از پشت همین تریبون یادی بکنم از شهریار عزیز که میگه:
تا تو نگاه میکنی کار من آه کردن است
ای به فدای چشم تو این چه نگاه کردن است؟
تا کشف و دستاوردی دیگر بدرود.
بعداً نوشت: منظورم این بود که نگیم فلان جاییا این جورین و بهمان جاییا اون جوری
و هیزن!
کرد ها خیلی چشم پاک و صادقن و گرایش زیادی به زن ندارن! :)))))))