پیچند

فصل پنجم

پیچند

فصل پنجم

پیچند

And the end of all our exploring will be to arrive where we started
پیچند معادل فارسی تورنادو است.

آخرین نظرات
آنچه گذشت

۱۸۱۹- گواه‌نمایی

يكشنبه, ۲۴ مهر ۱۴۰۱، ۰۳:۴۹ ق.ظ

امروز (الان ساعت نزدیک چهار نصفه‌شبه، ولی از اونجایی که هنوز نخوابیده‌ام، روز برای من تموم نشده و دیروزِ شما برای من امروز محسوب میشه هنوز) پایان‌نامۀ ارشد عطیه کرمی رو خوندم (این فعل ماضیِ «خوندم» نشون می‌ده که دقایق پایانی روزم رو دارم سپری می‌کنم و روزم روبه‌پایانه). گواه‌نمایی در دفاعیات متهمین پرونده‌های کیفری رو بررسی کرده بود. گواه‌نمایی به‌نوعی زیرمجموعۀ وجه‌نمایی یا وجهیته. قبلاً در مورد وجهیت یه پست نوشته بودم. این موضوع به منبع خبر و تأیید صحت اطلاعات گوینده (شاهد، متهم و...) و به اتفاقاتی که شخص اونو ندیده و نشنیده و درش شرکت نداشته ولی در موردش صحبت می‌کنه مربوطه. اگر عضو ایرانداک هستید می‌تونید از اونجا بگیرید پایان‌نامه‌شو. این لینکشه. اگر هم نمی‌تونید از اونجا بگیرید، آپلود کردم براتون [لینک دانلود، سه مگابایت]. دو سال پیش دفاع کرده و پژوهش نسبتاً جدیده. تو بخش پیشینه‌ش چندتا پژوهش خوب و جالب دیگه هم معرفی کرده. اگر حس کردید زیادی تخصصیه به خوندن فصل چهارمش اکتفا کنید.


(یادم باشه صبح یه عکس از تعریف گواه‌نمایی اضافه کنم اینجا)

نُهِ صبح:


پ.ن: کاش می‌تونستم همۀ خبرهای راست و دروغ این روزها رو جمع کنم و یه مقاله با همین موضوع بنویسم. از خبر شروع کنم و مسیر انتشارشو بررسی کنم و برسم به منبع. یه استاد هست سرش درد می‌کنه برای یه همچین موضوع‌هایی. اگه پیشنهاد بدم که باهم روش کار کنیم حتماً قبول می‌کنه ولی بعیده جایی قبول کنن که چاپش کنن. موضوع حساس و دردسرسازیه. فعلاً هم که آزمون جامعو در پیش دارم و بعدشم پروپوزال و رساله. اگر عمری باقی باشه می‌ذارم تو لیست کارهایی که دوست دارم قبل از مرگ انجامشون بدم و یه روز جامهٔ عمل می‌پوشونم بهش.

۰۱/۰۷/۲۴
پیچند (تورنادو، دُردانهٔ سابق، شباهنگ اسبق)

نظرات (۶)

۲۴ مهر ۰۱ ، ۰۸:۵۶ حامد سپهر

فکرم رفت سمت کسایی که پول میگیرن و شهادت دروغ میدن 

یه زن و شوهری دعوا کرده بودن و زنه بعد دعوا سرش رو بجایی زده بود و رفته بود و شکایت کرده بود که شوهرم اینکارو کرده یه نفر رفته بود و شهادت داده بود که بله منم دیدم درحالیکه اصلا شوهر اون خانم رو نمیشناخت و تا حالا ندیده بودتش 

شوهره هم با دستگاه ضبط گزارشگری و دوربین رفته بود تو خیابون جلوی اون شهادت دهنده رو گرفته بود و گفته بود که من گزارشگر صدا و سیما هستم شما منو میشناسین؟ اونم گفته بود نه والا شاید توی شبکه خبر یا فیلم دیدمتون بعدش همون فیلم رو برده بودن پیش قاضی و ثابت شده بود که اصلا این نمیشناسه

 

اینروزا اونقدر اخبار فیک زیاد شده که خیلی وقتا منبعشون هم مورد اعتماد نیست

 

 

 

پاسخ:
چه مرد باهوشی! آفرین
بَدی منتشر کردن اخبار دروغ و شایعه اینه که اگه بعداً و قبلاً راستشم منتشر کرده باشی باور نمی‌کنن. این هفته من چندتا خبر در مورد دوستان و محل تحصیلات اسبق و سابق و فعلیم رو باور کردم و بعداً از طریق شاهدان عینی متوجه شدم شایعه و اغراق و حتی دروغ بوده. نتیجه این که اگه راستشم بشنوم دیگه باور نمی‌کنم :|

من هنوز هم اگر بخوام بین گزارش صدا و سیما و رسانه های " دژمن " به یکیش اعتماد کنم به همون دژمنان اعتماد میکنم . 

 

صدا و سیما حتی در مواردی که لازم نبوده و امنیتی نبوده و اصلا ضرورتی نداشته به مردم دروغ گفته . نمونه اش همین چند ماه پیش که در مورد رونالدو یه گزارش ساختن که گفته از اسرائیل متنفره و پیراهنش رو با قاتل عوض نمیکنه !

 

یعنی حتی فکر نکردن که اصل مصاحبه که حتی به زبان انگلیسی بوده و همه میتونن بفهمنش خیلی راحت پیدا میشه .    

 

بحث این نیست که کدوم رسانه دروغ نمیگه . بحث اینکه که کدوم کمتر دروغ میگه که در این مورد رسانه های دژمن واقعا کمتر دروغ میگن 

پاسخ:
کی و چرا و چقدرش برای من موضوعیت نداره. از زاویۀ نگاه من چجوری دروغ گفتن مهمه. شیوۀ عمل.

میدونم من در مورد درس حرف نمیزنم . گفتی اگر کسی بهت دروغ بگه دیگه حرف های راستش هم باور نمیکنی . منظورم این بود که اگر خبر داشتن از موضوعی برات مهم نیست که هیچ . ولی اگر برات مهم باشه مجبوری بالاخره به یک رسانه ای اعتماد کنی . 

 

آمار و احتماله دیگه . اگر به طور ساده فرض کنیم یک مسئله فقط دو حالت داشته باشه و ما ازش هیچ خبری نداشته باشیم برای ما هر کدوم از اون دو حالت 50 درصد شانس داره اما اگر رسانه ای باشه که 60 درصد راست بگه و 40 درصد دروغ بگه و در مورد اون واقعه اظهار نظر کنه ما با اون رسانه به احتمال 60 درصد به حقیقت نزذیک میشیم . 

 

منظورم اینه صفر و یکی نمیشه به قضیه نگاه کرد . اگر به هیچ رسانه ای اعتماد نداشته باشی بدتر از اینه که به رسانه ای اعتماد داشته باشی که اکثر موارد راست میگه  . 

پاسخ:
حتی ۹۹ درصد هم برای من قابل‌قبول نیست. شما می‌تونی به اونی که کمتر دروغ میگه اعتماد کنی ولی من الان فقط چشم و گوش خودم، و چشم و گوش دوستان نزدیکم که صحنه بودن و بهشون اعتماد دارم رو باور دارم. چند روز پیش یکی از بچه‌ها پست گذاشته بود که اگه خبری رو تو فلان کانال دیدید اعتماد کنید.
من تو همون کانال هم بازنشرِ یک خبر غیرموثق دیدم اخیراً. اون خبرو خودم کامل بهش اشراف داشتم. پس بقیۀ خبراش هم می‌تونه به همون انداخته غیرموثق باشه.
این پست جولیک رو هم قبول دارم:
- خبر راست و دروغ قاطی پخش می‌کنن که بعدا خودشون سند و مدرک بیارن بر خلافش، باهاش تمام راستی‌ها و حقیقت‌ها رو زیر سوال ببرن و بگن پس تمام خبراتون دروغه.
- خبر انحرافی پخش می‌کنن و ما رو درگیر راست یا دروغ بودن جزییاتش می‌کنن تا وقتمونو بگیرن.

گفتی دروغ یاد یه پادکستی افتادم که تازه تمومش کردم پادکست علوم غیر انسانی جالبه فرصت داشتی گوش کن 🌹🌹🌹

پاسخ:
مرسی. سر فرصت گوش می‌دم حتماً
۲۵ مهر ۰۱ ، ۱۳:۵۲ عباس زاده

سلام

ایشاالله که به همه آرزوهای اون لیست دست پیدا کنید به زودی

پاسخ:
سلام. 
ان‌شاءالله
خیلی ممنون.
۲۸ مهر ۰۱ ، ۰۹:۵۷ مهدیار پردیس

چه مطلب مهمی بود، واقعاً نکتۀ مهمیه که ذهن انسان ناخودآگاه وقتی دچار بی‌اعتمادی (به چیزی یا شخصی) بشه میزانِ جلب اعتماد مجددش به حدی سخته که اگه بگیم تنه به تنۀ محال می‌زنه، اغراق نکردیم...

پاسخ:
اعتماد نداشتن حس بدیه. سال‌ها پیش اعتماد منو یه سری از خواننده‌های وبلاگم سلب کردن. فکر کن یه نفر با هویت‌های مختلف بخواد بهت نزدیک بشه. نتیجه این شد که الان گاهی فکر می‌کنم نکنه مهدیار پردیس هم همونه، نکنه بانوچه هم همونه، نکنه فلانی هم همونه، بهمانی هم همونه. دیگه به هیشکی اعتماد ندارم. همه‌ش نگرانم دوباره گول بخورم!
ینی می‌خوام بگم تا این حد داغون میشه آدم.