پیچند

فصل پنجم

پیچند

فصل پنجم

پیچند

And the end of all our exploring will be to arrive where we started
پیچند معادل فارسی تورنادو است.

آخرین نظرات
آنچه گذشت

۱۸۱۶- صحنه‌سازی

پنجشنبه, ۲۱ مهر ۱۴۰۱، ۰۵:۲۳ ب.ظ

این عکسو دیروز تو چندتا کانال‌ دیدم و چون موقعیت مکانیش محل تحصیل ارشدمه چند نفر با دیدنش یادم افتاده بودن و برام فرستاده بودنش. فکر کردم بد نیست یه نکته بگم در موردش. البته به صلاحدید خودم و برای رعایت برخی موازین، توضیح عکس و قاب عکس‌های برعکس‌شدۀ داخل عکس رو حذف کردم. تو قسمت توضیح عکس نوشته بود کلاسِ درس فلان استاد در فلان جا.

اولین بار که این عکسو دیدم فکر کردم اونجا هم اعتصاب شده و الان قدرت دست دانشجوهاست که تونستن چنین کاری رو انجام بدن. ولی ماجرا از این قرار بود یه نفر تو فاصلۀ بین دوتا کلاس (کلاس‌ها در حال حاضر تو این مکانی که عکسشو گرفتن برقراره. دوتا از استادها هفتهٔ اول کلاس رو تشکیل ندادن، ولی الان برگزار میشه همۀ کلاسا. البته بعضیاشون بدون حضور و غیاب، اما با حضور اکثریت دانشجوها. تو کلاساشونم دربارۀ اتفاقات کف جامعه حرف می‌زنن و استادها به مطالبات دانشجوها گوش می‌دن و به درخواست‌ها و سؤالاتشون پاسخ می‌دن. حتی اسم یکی از همین استادها رو تو لیست استادهایی که برای آزادی دانشجوهای بازداشت‌شده بیانیه رو امضا کرده بودن دیده بودم. البته از این هفته قرار شده صحبت راجع به این مسائل به بعد از کلاس موکول بشه و تو ساعت کلاس، درسشونو بخونن. که موافقم با این روش. حالا البته این نظر منه و نظر شما هم محترمه)، وقتی فضا خلوت بود و کسی نبود عکس‌ها رو برگردونده و از کارش عکس گرفته و سریع هم درستش کرده. تو کلاس بعدی قاب عکس‌ها عادی بودن. بعد هم عکسی که گرفته بود رو به اسم کلاس فلان استاد منتشر کرده. نه یک استاد معمولی بلکه استادی که یکی از نزدیک‌ترین شخصیت‌های سیاسی به شخص اول مملکته.

بعضی از محتواها (عکس‌ها و فیلم‌ها و...) هستند که به مخاطبشون احساس کاذب (مثل آرامش، ترس یا امید واهی و...) می‌دن. ممکنه محتواها واقعی باشن (فوتوشاپ نباشن)، اما چون همۀ واقعیت نیستن، بیننده رو دچار خطا می‌کنن. پس این‌ها هم می‌تونن مصداق دروغ باشن. و کافیه یکی ازت یه حرف دروغ یا یه اطلاع‌رسانی و به‌اشتراک‌گذاری اشتباه بشنوه، دیگه اعتمادش ازت سلب میشه. لزومی نداره برای اثبات حق بودنت به هر وسیله‌ای چنگ بزنی.



بیشتر فیلم‌ها و عکس‌هایی که این روزها می‌بینم طوری هستن که انگار فقط از پیک‌ها (قله‌ها و دره‌ها)ی سیگنال نمونه‌برداری کردن. ایراد یه همچین نمونه‌برداری‌ای اینه که ذهن بیننده ناخودآگاه نمونه‌ها رو تعمیم می‌ده به همه و همه‌جا و همه‌وقت. رسانه‌ها لنز دوربین رو گرفتن سمت جاهایی که دوست دارن نشون بدن. یه سریاشون بزرگنمایی می‌کنن یه سریاشون کوچک‌نمایی. اینکه غایبین چیو ببینن بستگی به این داره که کدوم دوربین رو دنبال کنن. آنچه که این روزها در زندگی روزمرۀ مردم، در محل کار، محل تحصیل، محل تفریح، بیمارستان، رستوران، بازار، مترو، اتوبوس و... در جریانه با اون چیزی که تو فضای رسانه‌ای و مجازی دو طرف دنبال می‌کنم و می‌بینم بعضی جاها یه کم، و بعضی جاها بیشتر از یه کم فاصله داره.

۰۱/۰۷/۲۱
پیچند (تورنادو، دُردانهٔ سابق، شباهنگ اسبق)

آهنگر دادگر