پیچند

فصل پنجم

پیچند

فصل پنجم

پیچند

And the end of all our exploring will be to arrive where we started
پیچند معادل فارسی تورنادو است.

آخرین نظرات
آنچه گذشت

آخرین سه‌شنبهٔ خرداد و اولین یکشنبهٔ تیر پارسال بود. همچنین نیاز دارم وقتی v رو تو کروم تایپ می‌کنم دیگه vclass نیاد بالا.

۹۹/۱۰/۰۱
پیچند (تورنادو، دُردانهٔ سابق، شباهنگ اسبق)

نگار

نظرات (۷)

۰۱ دی ۹۹ ، ۲۱:۵۳ مهرداد ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏

یعنی دلتون سفر می‌خواد؟😯

پاسخ:
بله. البته بیشتر سفر کاری و تحصیلی
۰۱ دی ۹۹ ، ۲۲:۵۷ 1 بنده ی خدا

حتی منم حس میکنم به لحاظ روحی نیاز دارم با اعصاب آروم تری کوله ام رو جمع کنم و برم ترمینال و سوار اتوبوس شیراز بشم

پاسخ:
من یه سال و یه هفته‌ست رنگ ترمینال و راه‌آهنو ندیدم :| دقیقاً بعد از سفر کنفرانس مشهد پارسال
۰۲ دی ۹۹ ، ۰۲:۰۷ نیمچه مهندس ...

یادش بخیر.چقدر هم مسائل امنیتی رعایت کردی:) با تاخیر چند ساعته پست میذاشتی که محلت شناسایی نشه:)

پاسخ:
آره :)) یادش به‌خیر
۰۲ دی ۹۹ ، ۰۷:۰۷ گیسو کمند

واقعاً دیگه خیلی داره طول میکشه. از اونجایی هم که بوش میاد قرار نیست حالا حالاها محدودیتها و قرنطینگی تموم بشه. به لحاظ روحی من خیلی به یه تابستونی مثل تابستون های قبل از کرونا نیاز دارم :((((

پاسخ:
من چند روز پیش قضیۀ این ویروس جدید انگلیسی رو شنیدم آه از نهادم برخاست :((

خدا نصیبتون کنه... دعا کنیم زمانش بیشتر شه یا همینطور فشرده؟ :دی

آقا تایپش براتون که وقت نمیبره هیستوریتون رو یه مدت حذف کنین حداقل به جز زمان درس دیگه نبینیدش :)) (مدیونید اگه فک کنید میخواستم بگم بی‌ریختو نبینید ولی گفتم اگه جزء خط قرمزاتون باشه برفنا میرم) :)))

پاسخ:
فشرده دوست دارم
منظورم اینه که خسته شدم از این مدل درس خوندن. کلی کتاب لازم دارم و کتابخونه‌ها همه بسته :(
۰۲ دی ۹۹ ، ۱۰:۵۹ حامد سپهر

مارکوپلوهای قبل از تو ادای تو رو در میاوردن :))

پاسخ:
یادمه به‌قدری خسته بودم اون هفته که با خودم می‌گفتم برم خونه یه سال از اتاقم نمیام بیرون. گویا مرغ آمین همون دور و برا بود :|
۰۲ دی ۹۹ ، ۱۲:۲۸ توکــا (:

چه روزای پر از جتب و جوش 😍 ، این مدل روزا اینقدری دغدغه هس که به هیچی نمیشه فکر کرد 😌

پاسخ:
ولی به اون دغدغه‌ها باید فکر کنی :))