پیچند

فصل پنجم

پیچند

فصل پنجم

پیچند

And the end of all our exploring will be to arrive where we started
پیچند معادل فارسی تورنادو است.

آخرین نظرات
آنچه گذشت

1364- Ask and it is given

چهارشنبه, ۱۷ مهر ۱۳۹۸، ۱۲:۰۴ ق.ظ

سر شب با خالق هستی دعوام شد که پروردگارا، بس حلقه زدم بر در و حرفی نشنیدم؛ من هیچ کسم یا که درین خانه کسی نیست؟ با قهر خوابیدم؛ با دلخوری؛ با گلایه. که یا رب این همه نعمت دادی، دستت درد نکنه، ولی چه فایده وقتی کاسۀ چه کنم دستمون گرفتیم؟ نمی‌شد یه سیستمی هم در اختیارمون می‌ذاشتی که از اون طریق باهات تماس بگیریم و مشکلاتمونو مطرح کنیم و پاسخگوی خلایق باشی؟ نماز و دعا؟ اینکه فقط ما حرف بزنیم تو بشنوی نه. تو هم حرف بزنی. ما هم بشنویم. قرآن؟ ارتباط آنلاین منظورمه، ارتباط حلقه‌بسته، فیدبک‌دار، بدون نویز. Simplex نه، Half-Duplex نه. ارتباط دوطرفۀ همزمان. به قول این مخابراتیا Full-Duplex. من حرفای هزاروچهارصد سال پیشتو نمی‌فهمم. درد من جدیده، پیچیده است. اصلاً چرا انداختیمون وسط رینگ بوکس زندگی و خودت اون بیرون ساکت نشستی و نگامون می‌کنی فقط؟ تو چرا انقدر صبوری؟ چرا هیچی نمیگی؟ چرا نظر نمی‌دی؟ چرا کامنت نمی‌ذاری؟ چرا خاموشی؟ این چه مدل تربیت کردنه؟ چرا دلمونو خوش کردی به آسانیِ بعد از سختی؟ کو اون آسونی؟ اگه میگی سیگنال زندگی سینوسیه، اوکی. سینوسیه. ولی چرا سی ساله سیگنالش اون پایینا گیر کرده؟ این چه سینوسیه که سی سال گذشته و هنوز پیک مثبتشو ندیدم؟ می‌شنوی چی میگم؟ می‌شنوی. خب پس تو هم یه چیزی بگو. تو چرا فقط می‌شنوی آخه؟ جواب هم بده خب. فرکانس صدات با گوشای ما هم‌خوانی نداره؟ این دیگه تقصیر ما نیست که. یه مبدّلی چیزی بذار این وسط که بشنویم چی میگی، که صدات به گوشمون برسه. حالا خودتم اگه نمی‌خوای صحبت کنی این همه فرشته داری. بذارشون پشت تلفن که هر موقع سؤالی مشکلی داشتیم زنگ بزنیم راهنماییمون کنن. به زبان خودمون، در حد فهم خودمون. مثل پشتیبانی اسنپ، اسنپ‌فود، دیجی‌کالا، ایرانسل، همراه اول، رایتل. مثل همۀ این شرکتا که یه کارمند باحوصله گذاشتن پشت تلفن و زنگ می‌زنیم پیشنهاد می‌دیم، انتقاد می‌کنیم و سؤالامونو ازشون می‌پرسیم. من تا حالا با خیلیاشون حرف زدم. تو چرا از اینا نداری تو دم و دستگاهت؟ می‌دونی این جواب ندادنت چقدر حرصم میده؟ مثل این آنلاینایی که سین می‌کنن پیام آدمو ولی جواب نمیدن. دِ خب یه چیزی بگو. یه رعدوبرقی، طوفانی، بارونی، بادی، نسیمی حداقل. چیزی نمی‌گی؟ باشه. قهرم اصلاً. پتو رو کشیدم روی سرم و خوابیدم. صبح که بیدار شدم دیدم ایرانسل یه کد هدیه فرستاده. کده رو زدم ببینم چیه. کد دانلود رایگان یه کتاب بود. از خدا بخواه او می‌دهد. اسم کتاب از خدا بخواه او می‌دهد بود. به‌واقع کفم برید و به رادیکال شصت‌وسه قسمت نامساوی تقسیم شد. انگار که خدا سر صبی با یه لیوان آب‌پرتقال و یه تیکه باقلوا بیاد بالای سرت با لبخند بگه آشتی؟

لابه‌لای پستام اپلیکیشن‌های زیادی رو تا حالا معرفی کردم. امروزم می‌خوام با فیدیبو آشناتون کنم. یه جای رسمی و قانونی برای خرید و دانلود کتابه. چند وقته یه کمپین کتابخوانی راه انداخته و ایرانسلم برای حمایت از این کمپین هر از گاهی یه کد هدیه برای دانلود بعضی از این کتابا می‌فرسته برای ملت. این چند وقته کدای هدیۀ فک و فامیل و دوستامو جمع کردم بدمش به شما. اونا لازم نداشتن این کتابا رو. فیدیبو هم نداشتن. نمی‌خواستن هم داشته باشن. شما اگه اپ فیدیبو ندارید، اگه خواستید می‌تونید از بازار دانلود کنید و اگر هم دارید، روی این لینک کلیک کنید و کدهایی که پایین نوشتم رو وارد کنید و کتاب‌ها رو بگیرید. اگر کده کار نکرد به این معنیه که قبل از شما یکی دیگه از کده استفاده کرده. بالاخره اینجا دویست‌هزار تا خواننده داره و شما یکی از اون دویست‌هزار خوانندۀ خوشبختی هستید که اینجا رو می‌خونید. تا ۲۰ مهر، با این کدها هر روز یه کتاب بهتون پیشنهاد داده میشه و اگه کد رو وارد کنید و اون روز کتابی که هدیه داده رو دریافت نکنید، کتاب رو از دست می‌دید و فردا یه کتاب دیگه پیشنهاد میده بهتون با اون کد. ولی اگه کتاب رو دریافت کنید، دیگه اون کد می‌سوزه و کتاب دیگه‌ای با اون کد نمی‌تونید بگیرید. پس اگر فکر می‌کنید کتاب پیشنهادی به دردتون نمی‌خوره کتاب رو دریافت نکنید بذارید اونایی که به دردشون می‌خوره دانلودش کنن و اگر هم کتابه رو می‌خواید قبل از اینکه بقیه کد رو استفاده کنن کتابه رو دانلود کنید. بعضی کتابا صوتیه، بعضیاشم معمولی. برای رعایت نظم هم کدا رو به‌ترتیب کپی کنید و اگه دیدید استفاده شده کد بعدی رو کپی کنید و نرید از آخر شروع کنید. اگر هم کسایی رو می‌شناسید که کتابه به دردشون می‌خوره، کدها رو بهشون هدیه بدید. اصلاً این پستو بذارید تو پیونداتون ملت بیان بردارن استفاده کنن یه ثوابی هم به من و شما برسه این وسط. همه رو هم امروز استفاده نکنید. برای فردا و پس‌فردا و شنبه هم نگه‌دارید. الان اینجا شما ۳۶ تا کد می‌بینید. ینی از امروز تا شنبه حداقل ۹ نفر می‌تونن حداکثر ۴ تا کتاب دانلود کنن. کامنتای این پستم بازه که سؤالی داشتید بپرسید. و تَکرار می‌کنم که انقضای این طرح تا شنبه ۲۰ مهره.

کدایی که رنگشون قرمزه استفاده شدن.

naeb4fz7

7at94rzf

1guywghb

fmxqaqmw

f14fbad7

97n5f94t

rsqcp82y

va54bvtv

tyaatzec

495qtvn1

zjfd4s6p

839hh44y

nj2gt38q

e49ab8s1

p52j3w9x

ryr7vmcw

wadxhknc

tp1hwks8

4mxw177d

e91uk275

udsteyw8

xjjmx8ta

1tz4qjye

z7yngaw2

2n71nvwk

68vvvapy

1t7x1g8h

5m1ppa5b

kctrye8x

ydq4h7ah

qkwgnhhx

376cyktz

e72s6944

4bgndyme

kpdgecbx

r62dh83p

dngxa3r1

fev66grv

k9v6q35f

uqg84ww4

zm4wwtt1

qa4jt3s6

بعداًنوشت: من اصلاً فکر نمی‌کردم این‌جوری از کدای هدیه استقبال بشه :| فکر نمی‌کردم کسی فیدیبو داشته باشه حتی :))

روی این لینکم می‌تونید کلیک کنید هر روز کتاب هدیه بگیرید تا ۲۷ ام

https://fidibo.com/landing/gift-dk?id=mtn

۹۸/۰۷/۱۷
پیچند (تورنادو، دُردانهٔ سابق، شباهنگ اسبق)

معرفی سایت و اپ

کتاب

نظرات (۴۵)

سلام علیکم
سپاس، هم بابت بخش ابتدایی مطلب و هم بابت کدها.
پاسخ:
سلام :)
خواهش می‌کنم. قابل شما رو نداره :)
البته من ابتدا فکر کردم کد را باید در قسمت کد تخفیف نرم‌افزار فیدیبو (نسخه‌ی دسکتاپ) وارد کرد که بعد متوجه شدم این‌طور نیست و باید از همان لینک استفاده کرد.
پاسخ:
بله :)
البته کدای دیگه و طرحای دیگه جاشون اونجاست. این کد باید توی لینک اعمال بشه.
۱۷ مهر ۹۸ ، ۰۱:۰۲ مهدی ­­­­
من دارم به این نتیجه میرسم که خدا به زبون احساس ارتباط برقرار میکنه. و یکی از راهای احساسی شدن بنده ها هم عذر میخوام دهن سرویس کردنه بنده هاست. از شعرا و عرفا بپرسید میگن چه بلاهایی سرشون اومده. با خاک یکسانشون کرده. حافظم بعد این همه عرفان بلند میشه این شعره رو میگه:

چشمت به غمزه ما را خون خورد و می‌پسندی
جانا روا نباشد خونریز را حمایت

https://ganjoor.net/hafez/ghazal/sh94/

شعر باحالیه. تهه قضیه رو داره میگه و میگه همین جوری که هست هست. بهتر نمیشه. و بنظرم تنها راهی که میتونیم آدم تر بشیم احساس بیشتر کردنه. هم احساسای توی خودمون رو بیشتر درک کنیم هم بقیه رو.
من اخیرا دارم سعی میکنم اون لحظه هایی که یه لرزش کوچیک رو پوست میکنه بخاطر یه آهنگ یا یه منظره یا ... رو بیشتر دقت کنم. چون حس میکنم اون لحظه هاست که خدا با آدم حرف میزنه.

از 1 تا 10 چقدر موافقید :))؟
پاسخ:
کاملاً موافقم. میزان موافقتم با این نظر دهه. چون وقتایی که احساسمو گذاشتم کنار گفتم حالا بیا دو دو تا چهار تا کنیم، یا آزمایش و تجربه کنیم، به در بسته خوردم. من اگه یه روز کافر شدم بدونید که اون روز بدون احساسم تصمیم گرفتم.
سعدی میگه: هر سلطنت که خواهی، می‌کن که دلپذیری :)
۱۷ مهر ۹۸ ، ۰۱:۱۲ صـــا لــحـــه
این حجم از مهربانی در فضای مجازی کفِ من رو بریده.

دمت گرم
خیلی کار قشنگیه
:*
پاسخ:
بله بله دردانه یه دونه است، واسه نمونه است :))
دیروز خاله‌م زنگ زده میگه من سه تا کد فیدیبو دارم. خودکار بیار بخونم بنویس کدا رو. ینی می‌خوام بگم یه همچین پشت صحنه‌ای داشت این کار
من چندتا کد زدم همش کتاب صوتی راز موفقیت هست که 😑 یکی نیست به ایرانسل بگه چه وضع هدیه دادن هست؟

+مرسی بابت کدها...امیدوارم دوستان استفاده کنند
پاسخ:
آقا مگه نگفتم هر روز هر کی یه دونه؟!!! قرار نیست که متفاوت باشه. اینجوری یه نفر میاد همه رو می‌بره :))
فردا کدا رو بزنید یه کتاب دیگه میده :) پس‌فردا یه کتاب دیگه. البته اگه تا فردا نسوخته باشن :)
همه‌ش یه کتابه که. باید وایسم فردا کتابش فرق کنه؟ :))

آقا من اینقد حال می‌کنم یه وقتا خدا نشونه‌های این شکلی می‌فرسته. چند وقت پیش کلی شاکی بودم و اینا، اومدم خونه دیدم همسایه شله زرد آورده برامون :))
پاسخ:
آره دیگه. هر کد تا ۲۰ مهر اعتبار داره و اگه مثلا اینو دانلود نکنی، فردا یه کتاب دیگه رو می‌تونی دانلود کنی. ولی اینجوری که بوش میاد برای روزای دیگه کدی نخواهند موند. همه همینو دانلود کردن :))
۱۷ مهر ۹۸ ، ۰۸:۵۶ حمید آبان
به واقع کف منم برید ! :))
اول از اون همه گله و شکایت که حس کردم الان خدا میگه چه خبرتووونه؟!!!
دوم از جواب خدا!
درباره این کتابی که از خدا هدیه گرفتی باید یه پست خوب درباره اش بنویسی تا ذکات علمت رو داده باشی (بهرحال ما از اون خانواده هاش نیستیم سرسری بگذریم :) )
سوم بابت کدهای تخفیف کفم نبرید، اما جا داره تشکر کنم ازت، ممنون :)
پاسخ:
والا یه قلپ از آب‌پرتقاله رو خوردم، ینی خوندم، دیدم هر چی نوشته رو خودم از برم! و منبرها رفته‌ام قبلا برای ملت در اون راستا. مشکل من جهل این مطالب نیست، مشکل من اینه باتریم تموم شده دیگه توان ادامه ندارم :| حالا شاید یه وقتی خوندم دیدم توش‌ راهکارهای شارژ رو هم نوشته. اون موقع میام به سمع و نظر شما هم می‌رسونم :))
کار قشنگی بود کاکو ممنون.
ای کاش هر ازچندگاهی هم یه ردی نشونی برا ما هم فرسته، شاید هم فرستاده من ندیدم.
پاسخ:
همیشه می‌فرسته :) ما بعضیاشو می‌بینیم فقط
۱۷ مهر ۹۸ ، ۱۰:۲۴ منتظر اتفاقات خوب (حورا)
منم از این اتفاق‌ها داشتم:-)
http://khoob1.blog.ir/post/141

یه جور عجیبی حال آدم خوب میشه و دلش خوش میشه که آره خدا می‌بینه و خدا می‌شنوه
پاسخ:
من با چارلی یه چالش دارم که هر موقع پست بذاره می‌رم آدرس یکی از پستامو می‌ذارم می‌گم قبلا منم راجع به این موضوع نوشته بودم. انقدر این کارو دوست دارم که وقتی یکی یه همچین کامنتی می‌ذاره ذوق می‌کنم که حسمو یکی قبلا درک کرده و راجع بهش نوشته. خلاصه که مرسی بابت به اشتراک گذاشتن پستت
۱۷ مهر ۹۸ ، ۱۱:۰۸ مصطفی فتاحی اردکانی
فیدیبو خیلی خوب است. استفاده کنیدف ای جمع

من تا حالا دوبار کد از ایرانسل هدیه گرفتم ولی هر دوبار یه کتاب متنی "اثر مرکب" و یه کتاب صوتی " خودت باش دختر" رو بهم داده.
جدیدا هم کد تخفیف دیجی کالا بهم داده
پاسخ:
آره خیلی خوبه :) من کتابای چارخونه رو هم می‌خرم. چارخونه اعتبار هدیه میده و می‌تونی با اعتبارت هر چی خواستی بخری (دانلود کنی). تا الان دو سه تا کتاب زبان برای کنکور دکتری و یه کتاب آواشناسی که از منابع دکتراست گرفتم.
خب هر موقع دیدین کدا یا کتابا تکراریه بدین به دوستاتون. تو این طرح کدای امروز تکراریه، ولی فردا با همین کد یه کتاب دیگه پیشنهاد میده. البته فکر نکنم برای فردا کدی بمونه. اصلاً فکرشم نمی‌کردم استقبال بشه و همون روز اول تموم بشه :| :))
دستت درد نکنه نسریننن
چه کار خوبی🥰🥰🥰
پاسخ:
خواهش می‌کنم :) نوش جونتون
خدا؟ بی خیال باهاش چونه نزن. می زنه شل و پل می کنه آدم رو که مثلاً بگه ناشکری کردی قدر دردهای کمتر رو ندونستی اینم نتیجش!
پاسخ:
شل و پل‌تر از این؟ :))
خدا در نظر هر کی یه جوریه. یکی با خدا رفیقه، یکی به چشم پدر و پشتیبان می‌بیندش، یکی با مهر مادرانه تصورش می‌کنه، یکی مثل معلم، یکی باهاش سر جنگ و دشمنی داره و تصور منم یه مسئول بلندپایه است که یه خودکار دستشه و نشسته پشت میزش و ملت میرن پیشش پرونده‌هاشونو میدن امضا کنه. اون وقت من از ۱۲۴ هزار پیغمبر و چهارده معصوم و دوازده امام و پنج تن و انبیا و اولیا و اوصیا و شهداء و الصدیقین!!! توسل و ضمانت می‌برم که کارمو حل کنه. اونم پرونده‌مو می‌گیره می‌ذاره تو کشو زنگ می‌زنه به منشیش میگه نفر بعدی رو بفرست تو. دقیقا یه همچین تصوری :))
والا تجربه من می گه خدا اصن اعصاب نداره. عین مامان های بی اعصاب یه ملاقه آبگوشت می ریزه تو کاسه ات؛ که بعضیا کاسه شون پر از گوشت می شه بعضی ها مختصری لوبیا نخود و بعضی ها هم یه تیکه چربی و بدشانس ها هم یه ملاقه آب زیپو!
از همین مدل مامان ها که اعتراض کنی به محتویات کاسه جلو روت، کاسه آبگوشت رو برمیگردونن تو قابلمه دوباره و با جدیت می گن: کوفت بخور، درد بخور به جاش!
پاسخ:
:)) پس تصور تو هم این شکلیه. اگه شبیه مامان‌ها باشه و اگه هندونه می‌خوای نمیده، اگه سیب‌زمینی سرخ‌کرده می‌خوای نمیده، اگه ترشی می‌خوای نمیده و اگه خوراکیا رو قایم کرده و جز شربت اکسپکتورانت تلخ و شلغم بدبو هیچی نمیده شاید دلیلش اینه سرما خوردی. باس یه چند روز صبر کنی :))
نه خب کاش شربت می داد یا شلغم حتی... رسماً درد و مرض می ده!
پاسخ:
با توجه به شناختی که به واسطهٔ وبلاگت ازت دارم، حرفی ندارم و مخالفت نمی‌کنم باهات. ولی خب شاعر میگه: دردم از یار است و درمان نیز هم :)
سلاااام
وقتی داشتم داستان بحث با خالقتون رو میخوندم همه اش میگفتم کاری نمیشه کرد چون به قول خودتون دقیقاً معلوم بود از شارژ خالی کردنه وگرنه که هرچی ما بگیم رو خودتون از برید. آخر داستان خیــــــــلی حال داد. امیدوارم از این کف بریدنا برای همه کسایی که شارژشون تموم شده اتفاق بیفته.
بابــــــــــت کرمتونم وااااااقعاً ممنون.
چند وقت پیش دوستی یه هدیه ای که خیلی دوستش داشتم بهم داد. خیلی ذوق زده شده بودم گفتم خدایا از در کرمت جبرانش کن کرمش رو. دیروز یهویی پیام داد کربلا طلبیده شده درحالیکه کاملاً ناامید شده بود از رفتنش و به دوستاش سپرده بود اگه کاری دارید من اینجا به جاتون انجام میدم. اینجا بود که کف منم واقعاً برید.
الهی خدا با کرمش، کرم شما رو جبران کنه طوری که کلاً از کفش نتونید دربیایید.
پاسخ:
سلام :)
منم از شما ممنونم بابت این دعای قشنگتون :) ایشالا :)
۱۷ مهر ۹۸ ، ۱۸:۰۰ مهتاب ‌‌
دارم فکر می‌کنم خدایی که الان تو ذهنمه، با خدایی که تو پنج، ده، پونزده و بیست سالگی تو ذهنم بود چقدر فرق کرده؟
اصلا فرقی کرده؟
پاسخ:
این رابطه برای من خیلی فراز و نشیب داشت‌. من تقریبا بعد از ورود به دانشگاه عمیق‌تر شدم راجع به خدا. اونم نه یهو. آروم آروم با شیب ملایم. تو دورهٔ ارشدم شیبش یه کم تندتر هم شد. حتی دقت که می‌کنم این تغییرو تو عنوان و پستای وبلاگم هم می‌بینم. 
یه سوال دیگه که برام پیش اومده اینه که ایرانسل چرا برا من از اینا نمی‌فرسته؟ :(
پاسخ:
به چندین دلیل. یکیش اینه که لابد بلاکش کردی. من خودم چون از اعصاب کافی برخوردار نیستم، پیامای تبلیغاتی رو بلاک می‌کنم و الان بالغ بر هزار تا شماره تو بلاکدونیم دارم :)). حالا این وسط نمی‌دونم کی چه پیامی رو بلاک کردم که اسنپ هیچ وقت برای من کد تخفیف نمی‌فرسته و را به را برای دوستام کد تخفیف می‌فرسته. دو اینکه وقتی از دیجی‌کالا خرید می‌نمایی دیجی‌کالا به‌عنوان هدیه یا اشانتیون، کد دانلود کتاب از فیدیلیو می‌فرسته برات. سه اینکه اونایی که اپ ایرانسل من دارن، توی اپ یه تخم‌مرغ هست که میشکنیش و از توش اینا درمیاد. همین الانم بهم پیام داده که اگه یه نفرو دعوت کنی به نصب این اپ، به هر دو تون پنجاه گیگ اینترنت می‌دیم. ولی من از اونجایی که این شماره‌مو خیلی دوست دارم و به کسی نمی‌دم :| فلذا کسی رو هم دعوت نمی‌کنم که کسی شماره‌مو ندونه :)) حالا اگه ایرانسل داری شماره‌تو بده بدم به راضیه دعوت کنه هر دو تون پنجاه گیگ برنده شین یه ثوابی هم به من برسه این وسط. از دیشب دنبال ایرانسلیا می‌گرده دعوتشون کنه :)) :|
اههه راس میگی بلاکش کردم بدبختو :)))
اون تخم مرغه رو چند بار زدم همه‌ش خالی در میومد دیگه نرفتم سراغش :))
راضیه کیه؟ 😅
پاسخ:
راضیه یکی از شماهاست :)) یکی از گونه‌های رومخ و جان‌سخت که هرررر چی کج‌خلقی کردم مثل کنه و سریش بود و موند و فعلاً که موندگاره. حالا نمی‌دونم اینم مثل خیلیای دیگه کی میذاره میره پشت سرشم نگاه نمی‌کنه :))

آره اغلب پوچه. ولی فکر کن مثلا بیست نفر تخم‌مرغاشونو شکستن. به هر کی یه چیزی داده و به یه عده هم پوچ. و اون یکی دونفری که کد فیدیبو داشتن کداشونو دادن به من که خیرات کنم :))
۱۷ مهر ۹۸ ، ۲۰:۱۲ احسان ‍‍
خدا چه قشنگ جواب میده نه؟ :)
پاسخ:
قشنگه. ولی من همون روش زنگ زدن به پشتیبانیو ترجیح می‌دم :))
به من الان کد تخفیف دیجی استایل داد، نمی‌خوای اونو خیرات کنی؟ :))

الان شماره‌مو بدم با توجه به اینکه خودم ایرانسل من دارم بازم دعوتش حساب میشه؟
پاسخ:
دیجی استایل خیلی گرونه جنساش. خیلی :| خیلی خیلی :|| بعد من اینجوری‌ام که تو پول غرق بشم هم چیز خیلی گرون نمی‌خرم. چون یه ندای درونی موقع خرید بهم میگه با این پول می‌تونی ده تا مانتوی معمولی بخری بدی به نیازمندا، پس چرا می‌خوای این مانتوی گرونو بخری؟ اینه که به اسم دیجی استایل آلرژی دارم الان :))

+ نه دیگه نمیشه. حالا که اپشو داری، خودت دوستاتو دعوت کن. امشبم دوازده به بعد تخم‌مرغتو دوباره بشکن :| 
دقیقا منم به همین خاطر که می‌دونم استفاده‌ش نمی‌کنم خواستم خیرات کنیم :|

خب :)))
پاسخ:
حالا نگهش دار. یه وقت دیدی یه چیزی چشتو گرفت خواستی بخری و به دردت خورد :)
نان کور 😒😒 سیریش و کنه شوهرعمه ی شوهرته 😒 بلاکی فور اور

نان کورسون گوزلیم دَیمَزسین
آشکیم سوامون قیمتینی بیلمزسین
پاسخ:
چی کار به شوهرعمهٔ مراد من داری تو؟! :))
من ترکی تو رو نمی‌فهمم :| دیمزسین ینی نزنم؟ نزنه؟ کی چی رو نزنه؟
سوامونو که کلا نمی‌دونم چیه. قیمت چیو نمی‌دونم؟ :| عشق بی‌انتهای تو نسبت به خودمو؟! :))
امشب که کامنت‏‎ها رو می‎خوندم به ذهنم اومد یه سری بودن دیگه نظر نمیذارن و نقش فعالی هم داشتن و یکی از اسامی هم خانم راضیه بود که یادم کل کل می‎کردین بعد اومدم پایین‌تر دیدم اسمشون اومده:))) و نظرم هست(البته شاید من ندیده بودم و فعال بود مثل قبل)
پاسخ:
آره، یه سریا بودن که دیگه نیستن. منم دارم فراموششون می‌کنم. یه وقتایی اسماشونو که قبلا رو کاغذ نوشته بودم می‌خونم یادم نمیاد طرف دختر بود پسر بود کوچیک بود بزرگ بود. یه کم عذاب وجدان می‌گیرم از این بابت. ولی وقتی یادم می‌افته اونا هم منو فراموش کردن عذاب وجدانم کمتر میشه :))
به خاطر کامنت بی ربط هم معذرت میخوام
پاسخ:
راحت باشید :) حالا این یکی دو شبی که کامنتا بازه، هر چی خواستید بگید :دی مثلا بپرسید کی دفاع می‌کنی؟ منم بگم به والله چند ماهه کارم دست استادمه و وقت نکرده بخوندش :| 
مدتها بود نظر نمیزاشتما
الانم انگیزه ندارم بزارم
نه تربیت داری نه خانوادگی
بمن میگه سیریشه کنه
خب یچیزی بهت بگم که به رادیکال ۱۳۶۹قسمت نامساوی تقسیم شی پلشت یه هفته بگردی پی جواب براش؟نه بگم؟بگم؟
فاقده ادبیات و فرهنگیات
ناچ ناچ ناچ
اُف بر تو
پاسخ:
نمی‌ذاشتم، نمی‌ذاشتم، نمی‌ذاشتم. یاد بگیر گذاشتن رو با ذ بنویس :| من پیر می‌شم می‌میرم، آخرش یاد نمی‌گیری گذاشتن رو با ذ بنویسی و میای روی سنگ قبرم گل میزاری :|||||
هکسره سریش کنه و فاقد ادبیات رو هم رعایت نکردی 
رادیکال ۱۳۶۸ قسمت نامساوی قشنگ‌تر نیست؟
خداشاهده یبار دیگه از من غلط املایی بگیری میدم تو صداسیما بی آبروت کنن
هنوز اندازه ی بی آبرو کردن تو باهاش سلام علیک دارم
میدونی که ...

روح و روانمو جوییدی با ذ

میرم یه شعر پیدا میکنم که توش "بزار" باشه خودم هک میکنم رو ی سنگ قبرت
نکیر و منکر از خنده بپاچن ب لحدت
دور از جونت البته :دی
پاسخ:
:))) دارم پست بعدیو می‌نویسم برای شنبه. به‌طور ویژه قراره شات غلطای املاییتو به سمع و نظر حضار برسونم :|
ادم میشناسم مقاله و همراه پایان نامه رو تحویل داده بود به استادش بعد ورودی 94 بود با سنوات و مرخصیاش و لغو اخراجش کلا مثلا تا 15تیر وقت داشت بعد کی اینا رو تحویل استادش داده بود اردیبهشت و یادمه تیر ماه داشت قسمت اداری رو بالا پایین میرفت التماس میکرد برای عقب انداختن تاریخ مهلت دفاعش
حرص نخورین دفاع همینه واسه اغلب ادما منم یه 5 ماه پایان نامم اماده بود ولی به دلایل اذیت و مشغله اساتید عقب میوفتاد
خدابزرگ
پاسخ:
دکتر داره میره کربلا. اگه نخونه دیگه رفت تاااااا آذر :(
باید شنبه برم هم یه التماس دعایی بکنم هم بگم صنما عهد به جای آر
خوبه آذر تهران هم قشنگه :دی
دلتنگیتونم واسه تهران رفع میشه اون موقع
پاسخ:
انقدر این سه ماهو زنگ زدم دفترش که از منشیش خبر بگیرم که یه روز زنگ نزنم دلم براش تنگ میشه :|
=)) دلتنگی 😁

بی صبرانه منتظر پست شنبه‌ایم البته همراه با شات
پاسخ:
:)) شات چهارمیم بامزه‌تره.
بیا آقا، کد جدید آوردم برات از تخم مرغ ایرانسل :دی
zm85c3j5
بذار تو پستت من کتابشو نمی‌خواستم :)
پاسخ:
:| :)) دستت درد نکنه. قبل از اینکه به پست اضافه‌ش کنم گفتم بذار چک بکنم ببینم استفاده شده یا نه. که دیدم استفاده شده. یه ساعت نیست کامنتو گذاشتیا :)) علاقه‌مندان حاضر در صحنه... امممم... آقا یه اصطلاحی هست تو بازی ورق میگن نمی‌دونم چی رو چی کار کردن؟ خب؟ برای وقتیه که یه ورق باارزشو برمی‌دارن از رو زمین. تک‌دلتو بردن؟ خشتو بردن؟ نمی‌دونم. حالا هر چی. خلاصه علاقه‌مندان حاضر در صحنه اون کد رو که به ورق باارزش تشبیه شده رو برداشتن بردن :)))
۱۸ مهر ۹۸ ، ۱۰:۳۰ تسنیم ‌‌
سلام
ضمن تشکر بابت این همه کد سوخته :دی از باز کردن کامنت‌ها تشکر و قدردانی می‌کنم. البته من معمولا حرفی برای گفتن ندارم، اما به دنبال پیدا کردن راه استفاده از کدها، کامنت‌ها رو خوندم و تو یکیشون یک نکته‌ی بسیار زیبا و ظریف دیدم. مرسی از شما و اوشون. راه استفاده از کد رو هم خودم پیدا کردم، ولی کتابش رو دانلود ننمودم :)
پاسخ:
ضمن عرض سلام و ادب و احترام و بوس حتی!، کامنتای پست شنبه بسته میشه :دی
وقتی تصمیم می‌گیرم کامنت پستو ببندم انگار راحت‌تر حرفمو می‌زنم. ولی وقتی بازه، کلی حرفو سانسور می‌کنم که تو کامنتا بهش پرداخته نشه :|

خب خیلی دیر اومدی برای کدا. من پستو چهارشنبه نصف شب گذاشتم، صبح نصف کدا استفاده شد، ظهر تموم شد. در حالی که فکر می‌کردم تا شنبه بمونه استفاده نشه :)) ینی یه همچین تصور نادرستی از میزان خوانندگانم دارم.
تو کلا تصوراتت نسبت به خواننده هات منشوریه و غیرقابل پخش و پرداختن
بعله
حتی بیشتر بعله
پاسخ:
به خدا وقتی عید تا عیدو می‌ذاشتم با خودم می‌گفتم ده تا خواننده داری که شانس بیاری دو سه تاش حوصله می‌کنن هی رمزو بزنن برن جلو. ولی وقتی دیدم تعداد دانلودای فیلم شمال صدو رد کرده کفم برید :| :)))

+ حجم نتم تموم شد. تا شبم بیرونم :)) سر و صدا نکنین تا من برگردم.
شاید باورت نشه ولی خب من دانلود نکردم دو نخطه بدان و آگاه باش !
من برم مقداری آرواد چولوغو به خرج بدم بلکم غم و غصه هام بقول یکی بشوره ببره از دیشب هنو روبراه نشدم
فعلا خدافزی

+بزار 😁
پاسخ:
بذار :|
خدافظی :|
۱۸ مهر ۹۸ ، ۱۲:۳۳ حامد سپهر
ما دیر رسیدیم همه کدها رو مصرف کردن:(
رابطه ت با خدا خوبه ها سفارش مارو هم بکن:)
پاسخ:
چه می‌دونم والا. به‌نظرم خودم که خوب نیست. خیلی اذیتم می‌کنه :)) ولی نمی‌دونم چرا باز دوستش دارم :))
جماعت بلاگر رو دست کم گرفتی؟ فک کنم اکثرا داشته باشن فیدیبو رو :-)
پاسخ:
و به‌نظر می‌رسه فقط بلاگرا دارن. چون سریای قبلی که کد اضافی داشتم برای هر کدوم از هم‌کلاسیا و فامیلا می‌دادم می‌گفت ندارم. علاقه‌مند هم نبود داشته باشه :|
۱۸ مهر ۹۸ ، ۲۰:۳۵ مهرداد ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏
((سر و صدا نکنین تا من برگردم.))
خیلی بامزه گفتین :)) :))
یاد معلمامون افتادم یه دقیقه می‌رفتن دفتر و برگردن همین رو می‌گفتن.
ما هم چه‌قدر گوش می‌دادیم.
کلاس منفجر می‌شد.
پاسخ:
:)) آره دیگه. 
+ برگشتم :)
حمینی که هسط ذین پص من حمه چیذو قلت مینویثم
بعله
پاسخ:
:))))
حس میکنم شدیم پت و مت
ما صحبت میکنم الباقی حضار تخمه به دست مکالتمون میخونن
وخی شیفت بده تلگرام حس ناامنی بهم دس داد :|
پاسخ:
:)) دارم میرم تهران. اصن فرصت تلگرام ندارم. این هفته رو باید یکی تو سر خودم بزنم یکی تو سر باز هم خودم :|
دارم میرم تهران نع ! من ساکن تهرانم وقتی بامن مکالمه میکنی و خطابت منم باید بگی دارم میام تهران :||||||
پاسخ:
حالا چه برم چه بیام چه فرقی می‌کنه. مهم اینه که تا یه هفته باز من کارتن‌خوابم :))
حوش گلدین :)))))

منم یکی میزنم سرخودم یکی سر دانشگاه و دروسش یکی سر کنکور سراسری و کتاباش یکی سر وزارت بهداشت و کتاباش یکی م سر وزارت علوم و کتابای مضاف شده س ب منابع وزارت بهداشت
کاش یار بیاد منو ببره سر زندگیم من این کتابارو وسط حیاط خونه ش آتیش بزنم و برم پی زندگیم
خداییش نمیفهمم چرا انقدر درس خوندن دوست دارم و خود ازاری میکنم در حالی که بلحاظ روحی دیگه کشش ندارم درس بخونم :/
پاسخ:
دارم برای تو راهی استادم هم سوغاتی میارم :)) چی میگن به خوراکیایی که آدم تو سفر می‌خوره؟ از اونا. میارم تو مسیر کربلا بخوره دعام کنه :|
شرط می‌بندم یه خط از پایان‌نامه‌م هم نخونده
وخی رو ما می‌گیم راضیه خانوم
احتمالا همشهری مایین.
😁

می‌رید دیار یار دیرین شریف خوبه که 😃
پاسخ:
حالا چیه معنیش؟
اصالتاً آره تقریبا.
فرق میرم و میام همون فرقه بزار و بذاره 😤😤😤😤😤آنادین؟😤😤😤
پاسخ:
بولدوم :|
وخی در واقع وخیر یا وخیز هست که به فارسی می‌شه: برخیز
😃
پاسخ:
فکر کردم همون وقتی هست که شده وخی

وخی رو اصفهانیا نمیگن؟ 
بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است
خوب لازم شد توضیح بدم.
این کلمه در واقع اصلا **** نیست، این کلمه برگرفته از یک لهجه است که در اینجا بهش می‌گن فارسی *********.لهجه فارسی ********* از مسافران عتبات عالیات که عموما اهالی اصفهان و یزد و مازندران بودن گرفته شده .
به **** می‌شه: هلس
حتی شعیه شدن بیشتر از ۷۰ درصدی مردم شهر ******** هم ناشی از همین مسافرا بودن وگرنه سیصد ،چهارصد سال پیش اکثریت اهل سنت بودن.
می‌تونید اسم شهرمون رو سانسور کنید😃.
پاسخ:
نمی‌دونستم. چه جالب :)
ممنون :)
وخیز
وخی
کرمانی‌هام میگن به معنی بلند شو برخیز و اینا

یه چیز جالبی یادم اومد داخل خوابگاه درباره همین مسئله کلمات مختلف که شهرها و استان‌های مختلف استفاده میشدن حرف میزدیم حتی کلماتی که هرجایی یه معنی متفاوت می‌داد و جالبتر اینکه فردی که به این مبحث خیلی علاقه داشت مهندسی مکانیک میخوند
پاسخ:
فکر کنم جز ترکا همه جای ایران این کلمه رو دارن :))
من عاشق مهندسای این تیپی‌ام. اینایی که تک‌بعدی نیستن :)