عید تا عید ۲۱ (رمز: و***) دفاع عاطفه
شنبه، ۱ تیر، ساعت ۱۲، فرهنگستان، جلسهٔ دفاع دوستم عاطفه. شهریورم نوبت دفاع منه. اگه کسی زودتر از من کارشو تموم نکرده باشه من چهارمین مدافع دورهمون میشم.
ساعت ۱۴
داریم برای برند دنبال معادل فارسی میگردیم (عید تا عیدِ ۵).
ساعت ۲۰
اینجا فرهنگستان، اتاق دانشجوهای ارشد. منتظرم شب بشه برم ترمینال، از اونجا برم اصفهان و شما رو با جاذبههای گردشگری اونجا هم آشنا کنم. مصاحبه دارم فردا. اون نخ و سوزن چیه؟ والا دارم کش چادرمو میدوزم. تدابیر لازم رو اندیشیده بودم و نخ و سوزن تو کیفم گذاشته بودم که یه وقت مثل جلسهٔ پارسال کشش دررفت اسیر نشم. حالا کشش دررفته دارم میدوزم. اون کتابارم امروز از اینجا گرفتم و امانت دادم به یکی از کارمندا برام نگهداره تا دوباره برگردم تهران. هر چی فکر کردم دیدم کیفم الان بیست کیلوئه، اینارم اضافه کنم دیگه وزنش با وزن خودم برابری میکنه و نمیتونم با خودم ببرمشون خدایی.
اینا همون کتاباییه که عید تا عیدِ ۱۴ درخواستشو دادم که خانوم پ اقدامات لازم را مبذول دارد که بهم بدن.
قبلاً کجا کش چادرم دررفته بود؟
اینجا تو این همایش. تو عکسم معلومه با کشش درگیرم.
ساعت ۲۲، ترمینال جنوب. فکر کنم دومین یا سومین بارمه که تو این عمر بابرکتم پامو ترمینال جنوب میذارم. یه بار یادمه دیر رسیدم راهآهن و از قطار جا موندم و چون ترمینال جنوب بغل راهآهنه اومدم از ترمینال جنوب رفتم تبریز. ولی یه نصیحت خواهرانه و مادرانه و دوستانه بهتون میکنم. و آن اینکه اگه میتونید با ترمینال بیهقی یا ترمینال آزادی جایی برید و گزینۀ ترمینال جنوب هم رو میزه، ترمینال جنوب اولویت آخرتون باشه. محیطش برای یه خانوم تنها زیاد مناسب نیست.
به سوی اصفهان، در مسیر زایندهرود.