1039- یکی که همیشه حواسش بهت هست
1. پارسال تابستون یه هفته زودتر از بقیه رفتم خونه. بعداً وقتی داشتم فایل صوتیِ اون جلسه رو که جلسهی آخر بود، گوش میدادم، استاد به عنوان نکتهی مهم پایانی به بچهها گفته بود امروز خانم فلانی نبود. حتماً مطالب این جلسه رو برسونید دستش. 2. پاییز نود و یک بود. یادم نبود تیای1 ساعت کلاسو تغییر داده. عصر برگشتم خوابگاه و شب همکلاسیم ایمیل زد: سلام مهندس. چرا امروز نیومدى کلاس ساعت ٦ رو؟ من فیلم گرفتم برات میریزم رو فلش. 3. دارم فایلهای صوتیِ این دو هفتهی بعد عیدو گوش میدم. از هشت نفر، چهار پنج نفر نیومدن. استاد داره حضور و غیاب میکنه. "خانم فلانی نیست. دیگه کیا نیستن؟" موقع درس دادن چند بار ریکوردرو برمیداره چک میکنه ببینه صداش ضبط میشه یا نه. جلسهی دوم دو نفر غایبن. یه نگاه به بچهها میکنه و میگه: دو جلسه است که کلاستون خانم فلانی رو نداره. بعداً این صداها رو بدید بهش. 4. سوگند به روشنایی روز، سوگند به شب چون آرام گیرد، که پروردگارت نه تو را رها کرده و نه دشمن داشته است. (ضحی، 3-1)
1 teaching assistant