792- رای من به هولدن و زیزیگولو و خودکار بیک
و به واقع، همهمون واقف هستیم که شباهنگ و وبلاگ شباهنگ، هر سه تا تندیسِ زیبای دلنشین و خوشبخت دلنشین و دلنشین مردمیو داره و جای من تو قلب شماست اصن! ولیکن عنودان بدگهر و حسودان تنگنظر و قضای روزگار و دست غیب! منو از صحنهی رقابتها حذف کرد و تقصیر شماهام هست که بهم بیست ندادین. اصن تقلب شده آقا! تقلب شده... همهتون بریزید تو خیابونا سطل آشغالا رو آتیش بزنید و در و پنجرهی بانکا رو خرد و خاک شیر کنید تا متولّیان امر! حساب کار دستشون بیاد!!!
و اما رای من!
- رایِ من برای وبلاگ مردمی، به ساحل افکار و هولدن هست ولی این دو تا تو لیست ده نفره نیستن که بهشون رای بدم و از اون ده نفری که میتونیم بهشون رای بدیم وبلاگ حس هفتم و زیزیگولو رو میخونم و چون زیزی فعالتره، به زیزی رای میدم.
- برای تندیس زیبای دلنشین، بین مترسک و هولدن مردّدم! ولی به هولدن رای میدم (خواهم داد.)
- رایم برای تندیس خوشبخت دلنشین هم میرسه که به خودکار بیک.
اینا تا 24 ام فرصت تبلیغ دارن و شمام 25 ام با حضور شکوهمندتون مشتی باشید بر دهان استکبار جهانی.
و اما یک توصیهی دوستانه!
گریه کنید.
گریه معجزه میکنه!
اگه مثل من جلوی بقیه نمیتونید گریه کنید، شبا که همه خوابیدن یا صُبا قبل بیدار شدن بقیه گریه کنید؛ خوبیش اینه که قرمزی و پف کردن احتمالی چشماتونو میتونید بندازید گردن بدخوابی و بیخوابی و کمخوابی. زیر بارون هم میشه گریه کرد ولی بارونش باید بارون باشه! گریه زیر دوش آب هم توصیه شده ولی به درد کسایی که دوش گرفتنشون بیشتر از ده دیقه طول نمیکشه نمیخوره... قبل از هر اقدامی، گریه کنید. قبل از حذف وبلاگتون، قبل از معتاد شدن، قبل از طلاق، قبل از مچاله کردن و پاره کردن و از بین بردن هر چیزی و هر کسی حتی خودتون! گریه کنید... شاید نظرتون عوض شد.
دیشب داشتم به این فکر میکردم که بقیهی فصلها نه، ولی بهار، زیاد گریه میکنم. شاید دلیلش اتفاقاتی بوده که تو این فصل برام میافتاده و هی هر سال تکرار میشدن یا اگه تکرار نمیشدن هم هی یاد اون اتفاقات میافتادم و میافتم و اصن شاعر در همین راستا میفرماید: رسـم بـد عهـدی ایـام چـو دید ابر بهار، گریه اش بر سمن و سنبل و نسـرین آمد! که البته برداشت من اینه که ابر بهار همون نسرینه!
همونی که چند وقت پیش گوش میدادمو دوباره گوش میدم: