926- و شاعر در راستای ابیات نخستین این شعر میفرماید: ای به فدای چشم تو، این چه نگاه کردن است؟
سه شنبه, ۲۲ تیر ۱۳۹۵، ۰۴:۰۰ ب.ظ
یک نظر بر یار کردم، یار نالیدن گرفت
یک نظر بر ابر کردم، ابر باریدن گرفت
یک نظر بر باد کردم، باد رقصیدن گرفت
یک نظر بر کوه کردم، کوه لرزیدن گرفت
تکیه بر دیوار کردم، خاک بر فرقم نشست
خاک بر فرقش نشیند، آنکه یار از من گرفت
رنگ زردم را ببین، برگ ِ خزان را یاد کن
با بزرگان کم نشین ، اُفتادگان را یاد کن
مرغ ِ صیاد تو اَم ، افتادهام در دام ِ عشق
یا بکش، یا دانه ده، یا از قفس آزاد کن
ابر اگر از قبله خیزد، سخت باران میشود
شاه اگر عادل نباشد، مُلک ویران میشود
یک نصیحت با تو دارم، تو به کس ظاهر مکن
خانهیِ نزدیک دریا زود ویران میشود
یار ِ من آهنگر است و دم ز خوبان میزند
دم به دم آتش به جان مستمندان میزند
طاقت هجران ندارد، قلب پاکش نازکست
گه به آب و گه به آتش، گه به سندان میزند
پ.ن1: بیت هشتم آرایهی ایهام دارد :دی
پ.ن2: عاشق بیت پنجمم به واقع
۹۵/۰۴/۲۲