887- خوب شد جلسهی آخر نبودمااااااااااا! آبرو حیثیتم میرفت رسماً
از اونجایی که یه هفته زودتر از بقیهی بچهها برگشتم خونه و از اونجایی که تاکنون غیبت نداشتم و از اونجایی که ملت از غیبتاشون استفاده کرده بودن؛ اونا نتونستن نرن سر کلاس و من تونستم نرم و هفتهی آخرو نبودم و بچهها صدای اون جلسهها رو برام فرستادن و الان داشتم صدای درسِ اون استادی که خودشم دوست نداشت و ایضا منم دوست نداشت و چه تلاشها که نکردم برم تو دلش و نرفتم و البته میدونم که تو دلشم رو گوش میکردم.
داشت سرواژهسازی (acronym) رو درس میداد و لیزر (laser) رو مثال زد که سرواژههای Light Amplification by Stimulated Emission of Radiation هست و در ادامهی حرفاش گفت حیف که خانم فلانی نیستن که ازشون بخوایم سازوکار لیزر رو برامون شرح بده!
پارسال (دورهی کارشناسی منظورمه) یه درسی داشتم که راجع به دیودهای نوری و لیزر و اینا بود. درس اختیاری از مقطع ارشد و دکترا برداشته بودم و از خدا که پنهون نیست از شما چه پنهون این درسو افتادم :دی تازه ترم آخر بودم و تازه اختیاری بود و تازه کلی گند زد به معدلم و تازه استاد اون درس، استاد راهنمام بود و تازه تنها دختر کلاسم بودم. و یادمه همین لیزر جزو سوالای امتحان همون درسِ مذکور بود و منم بلد نبودم و ننوشتم و الان حس میکنم تا من این لیزرو یاد نگیرم، دست از سرم برنمیداره!
* * *
با دادن انرژی به الکترونهای یک اتم میتوان آنها را به مدارهای بالاتر برد. اما این خانهی جدید برای الکترونها جایگاه چندان پایداری نیست و الکترونها ترجیح میدهند با پس دادن انرژی به مدار اصلی خود برگردند. این انرژی به صورت یک فوتون با فرکانس مشخص آزاد میشود. یعنی یک واحد انرژی. نور از همین فوتونها ساخته میشود. پس اگر با تعداد زیادی از اتمها همزمان این کار را انجام دهیم، میتوانیم پرتو نوری تک فرکانس ایجاد کنیم.
لیزر ابزاری است که نور را به صورت پرتوهای موازی بسیار باریکی که طول موج مشخصی دارند ساطع میکند. نخستین بار طرح اولیه لیزر (اول اسمش میزر بود) را انیشتن داد. کار لیزر به این گونه است که با تابش یک فوتون به یک ذره (اتم یا مولکول یا یون) برانگیخته، یک فوتون دیگر نیز آزاد میشود که این دو فوتون باهم، همفرکانس هستند. با ادامهی این روند شمار فوتونها افزایش مییابد و باریکهای از فوتونها به وجود میآید.
تو سایت رشد، در مورد لیزر اینو نوشته: فرض کنید یک کامیون کمپرسی پر از ماسه داریم، که ابتدا دانههای ماسه را یکی یکی بر روی فردی که روی زمین دراز کشیده میریزیم، فرد هیچ گونه احساس فشار و ضربه و ناراحتی نکرده، اگر همان ماسه را یکباره بر روی آن بریزیم چه اتفاقی میافتد؟ تقریبا تفاوت نور معمولی با نورهای حاصل از لیزر مشابه همین حالت میباشد.
+ ببینید: www.aparat.com/v/H3TbU
* * *
بعداًنوشت: چه طور عاشقش نباشم وقتی جلسه تموم میشه و به عنوان نکتهی پایانی به ملت میگه چون خانم فلانی نیست و فقط هم همین یه جلسه غیبت رو داره، حتماً مطالب این جلسه رو برسونید دستش؟ آخ! اگه اسلام دست و بالم رو نمیبست میپریدم میگرفتمش و محکم بغلش میکردم و بهش میگفتم که چه قدر دوستش دارم و چه قدر عاشقشم.
میدونم که چه قدر ذوق میکنه اگه جزوهمو بهش بدم و دلم میخواد همین که پام رسید تهران، قبل امتحان، برم ببینمش و پرینت جزوه رو بهش بدم و ذوق مرگش کنم. دلم میخواد جواب سوالای امتحانو با خودکارای رنگی رنگی بنویسم و نشون بدم که دوستش دارم.
+ خوشحالم که ترم بعد هم باهاش یه درس دیگه دارم. خیلی خوشحالم. همین.