پیچند

فصل پنجم

پیچند

فصل پنجم

پیچند

And the end of all our exploring will be to arrive where we started
پیچند معادل فارسی تورنادو است.

آخرین نظرات
آنچه گذشت

بی مقدمه میرم سر اصل مطلب.

از اونجایی که اردیبهشت ماه و خرداد ماه سرم خیلی شلوغه نمی‌رسم که هم برای درسام وقت بذارم هم برای کارم. لذا امروز طی جلسه‌ای که با رئیس اعظم داشتیم، الهام رو رسماً به عنوان همکار ویرایشی، به گروه معرفی کردم و چون الهام در جریان تصویب پروتکل ویرایشی بود، قرار شد چکیده‌ها رو باهم ویرایش کنیم... ولی

این متن‌های ویرایش شده باید جمله به جمله به سیستم داده بشن و تغییرات، هایلایت بشن. مثل این عکس (کلیک) که جمله‌ی اول ویرایش نشده و جمله‌ی دوم ویرایش شده و هایلایت شده و اون کلمه‌ی تغییر یافته به رنگ قرمز درومده!

تا امروز، خودم هم ویرایش می‌کردم، هم هایلایت؛ ولی دیگه نمی‌تونم و تصمیم گرفتم نیروی کمکی بگیرم! ینی من به شما دو تا فایل ورد میدم، یکیش متن ویرایش شده و یکیش متن ویرایش نشده و شما جملات ویرایش شده رو جمله به جمله بعد از هر نقطه میذارید زیر جمله‌ی ویرایش نشده و همه رو هایلایت زرد می‌کنی و بعدش اون کلمه‌ای که تغییر دادم رنگشو قرمز می‌کنی.

دلیل اینکه از دوستان حقیقی‌م کمک نمی‌گیرم اینه که اونا مثل من دانشجو ان و فصل امتحاناته و فرصت چندانی برای این کار ندارن، ولی اینجا ممکنه کسی که فارغ‌التحصیل شده و فرصت داره باشه و اصن آیا خوندن پستای طویل من مفیدتره یا کار کردن و دستمزد گرفتن؟ :دی

لزومی نداره اهل تهران باشید، ولی ترجیح می‌دم خانم باشید و خواننده خاموش نباشید و تا حدودی بشناسمتون؛ چون برای این داده‌ها تعهد دادم و نمی‌تونم در اختیار هر کسی قرارشون بدم. فکر نمی‌کنم بتونید تو کار ویرایش کمکم کنید چون زمان می‌بره تا با قوانین جدا و پیوسته‌نویسیِ ما که قبل از عید تو گروه تصویب کردیم آشنا بشید و زمانمون هم خیلی کمه و فقط دو ماه فرصت داریم. بنابراین هر کسی با هر مدرک و سن و سالی، کافیه سواد خوندن و نوشتن داشته باشه و کپی پیست و هایلایت بلد باشه تا دست یاری به سمتم دراز کنه و با آغوشی باز بپذیرم. 
من الان 3000 تا چکیده دارم و چکیده‌ها حدوداً 300 کلمه هستن و معمولاً ویرایش متن، به ازای هر کلمه، 4 تومنه ینی 40 ریال! این پروژه، ویرایشش کلمه‌ای 10 تومن و هایلایت چکیده‌ها هر کلمه 5 تومنه! ینی حدوداً 3 هزار تومن برای ویرایش و 1500 برای هایلایت (حدوداً عرض کردم). من و الهام ویرایش‌ها رو انجام میدیم و چون فرصتِ آموزش دادن اصول ویرایش رو ندارم ترجیح می‌دم به جای آموزش ویراستار و بازبینی کارای اونا، خودم این کارو انجام بدم و الان دنبال چند تا آدم باحوصله می‌گردیم که تغییرات منو هایلایت کنه. خودم وقت هایلایت کردن ندارم و بیشتر از 18 ساعت هم نمی‌تونم پای لپ‌تاپ بشینم... خب هر کی می‌تونه یه ندا بده.

و تازه امروز فهمیدم این پروژه‌ای که داریم روش کار می‌کنیم، قبلاً بچه‌های زبان‌شناسی رایانشی و مهندسی کامپیوتر و برق دانشگاه سابقم پروژه‌ی مشابهی در این راستا داشتن و نرم‌افزارشو سال‌ها پیش ارائه دادن و اینی که ما داریم روش کار می‌کنیم یه چیزی فراتر از کار اوناست و یه جورایی ورژن جدیدِ کارشونه.

کامنتا نشون داده نمیشن.

بعداًنوشت: تاکنون شش نفر دست یاری به سمتم دراز کردن و منم به جز یکیشون، بقیه رو با آغوشی باز پذیرفتم... ظرفیت آغوشم داره تموم میشه :)))

بعداًترنوشت: ظرفیت آغوشم تقریباً تموم شد :(

پ.ن: درسته که گفتم کامنتا نشون داده نمیشن، ولی دلم نمیاد کامنتاتونو تایید نکنم... دلم برای کامنتاتون تنگ شده خب... دلم پکید از تنهایی و بی‌کسی و سکوت :( ولی خب برای رعایت حریم خصوصی کامنت اونایی که قراره بهم کمک کنن رو تایید نکردم.

۹۵/۰۲/۰۴
پیچند (تورنادو، دُردانهٔ سابق، شباهنگ اسبق)

الهام

رئیس اعظم

نظرات (۱۶)

دوس داشتم کمک کنم اتفاقا باحال هم هست! ولی خب درسو مشقای خودم زیاده:((
پاسخ:
چون آگهی و اطلاعیه بود، هیچ کدوم از کامنتا رو تایید نکردم؛ ولی کامنتای تو رو دوست دارم :) خودتم دوست دارم :دی
سلام
من هم کمکی در حال حلضر از دستم بر نمیاد
اما
Microsoft Word یه قابلیتی داره تقریبا همین کارو می کنه
تو تب Review. اسمش هست Track Cgange
پاسخ:
عملی نیست این روش
من فقط اومدم بگم خدا قوت دلاور :دی
خسته نباشی

:دی
پاسخ:
خسته ام :((((((((
افسوس که منم پشت سر هم میان ترم دارم و درسا خیلی زیاده و البته پسر هم بودم و اگه میان ترم هم نداشتم باز هم شانسی نداشتم .

اما خواستم بیام اینجا بگم که برید خدا رو شکر کنید :) استرس کاری کمتر از استرس امتحان و دانشگاه هست . چون مثلا بدترین اتفاقی که در کار میتونه بیفته اینه که آدم اخراج بشه که خب میره سراغ یه کار دیگه ولی بدترین اتفاقی که تو دانشگاه ممکنه بیفته اینه که آدم مشروط بشه و همه چی خراب میشه و دیگه هم نمیشه درستش کرد . کلا من به ارشد ها حسودی میکنم . حتی تو رشته ی خودمون هم من ازشون پرسیدم میگن درساشون کمتره و فشارش مثل لیسانس نیست . بهتر هم نمره میگیرن تو ارشد ظاهرا .

خلاصه همونطور که یه لیسانسه میفهمه کنکوری ها چقدر بدبختن فکر کنم شما که ارشد هستید هم دلتون به حال کارشناسی ها میسوزه . چقدر تمرین :| چقدر کوییز :| چقدر امتحان :|

من خیلی دوست دارم این کارشناسی تموم شه بیام ارشد راحت بشم:)

و در پایان امیدوارم کار تون با موفقیت پیش بره و شرمنده که میان ترم دارم ( و البته پسر هم هستم که شرمندگی نداره البته . ولی خب درک میکنم که ترجیح میدید طرفتون خانوم باشه ). به هر حال یه جورایی همونطور که شما از وقتتون میذارید و اینجا پست میذارید مخاطبان وبلاگتون هم وظیفه دارن کمک کنن به شما .
پاسخ:
هه هه هه شما لیسانسی؟!
پ چرا من تصورم از موشک یه موجود سی ساله بود؟

شما کلاً به دلایل سیاسی رد صلاحیتی اصن
والا!
واقعا ؟ من که بهتون گفته بودم لیسانسم و میخوام دو تا ارشد شرکت کنم و کدوم رو اول شرکت کنم ؟

رد صلاحیت :))
پاسخ:
آره همه ی اینا یادمه
رشته و دانشگاهتون هم یادمه
 خیر سرم دو ساله وبلاگتونم می خونم
ولی در شگفتم که چرا تصورم اشتباه بود
2 ساااااااااااااااااااال ؟؟؟؟؟؟؟ یا حضرت عباس :| چقدر چرت و پرت مینوشتم و فکر میکردم کسی نمیخونه :|

عه 3 تا کامنتم پر شد . من متفرق شم دیگه :)

من تقریبا هر روز به اینجا سر میزدم . امیدوارم دوباره وبلاگتون قعال بشه
پاسخ:
:)))) آره خب از همون سال 93 میخوندم و علیرغم پاک کردن آرشیوتون تو inoreader ام دارم
99 درصد وبلاگارو خاموش میخونم
زورم میاد کامنت بذارم!
من معمولاً مدت مدیدی خواننده های وبلاگمو تحت نظر میگیرم ببینم فازشون چیه
یه موقع اگه جواب کامنت بعضیا رو خوب میدم و جواب بعضیا رو سرد، دلیلش همین فازشونه
موقع خوندن پست هی شرمنده و شرمنده تر میشدم که نمیتونم کمک کنم ولی خب وقتی به تهش که رسیدم خوشحال شدم خداروشکر افراد مورد نیازتو پیدا کردی
الان ینی کامنتا دوباره بازند؟
اصلا کامنتا که بسته است یه جوریه یه جوری که الان نمیدونم چجوری دقیقا :)
موفق باشی
پاسخ:
:) من که از خدامه کامنتا باز باشن و هی بیام تند تند در مورد ناهار و شام و مترو و استاد شماره 6 و 7 و 8 و مراد و بچه هام بنویسم... ولی خب یه موقع یه درد و غمی به جون آدم می افته که ترجیح میده کنج عذلتی / عزلتی / عظلتی / عضلتی برگزینه و بره گم و گور شه. مرده شور بیاد این رسم الخطو ببره با این همه z
راستی یادم رفت
تشکرر فراوان بابت حمایت از خانم ها
پاسخ:
من فمینیست نیستماااااااااااااااااا. خیلی هم مردسالاره ذهنم. 
باباذلیل و مرد ذلیلم هستم ناجووووووووور!
ولی لیدیز فِرست... خانوما تو اولویتن به واقع
ان شاالله که درد و غمات برطرف شده باشن یا بشن :) وهمیشه شاد باشی
مراد هم بیاد و ازش بنویسی برامون
اخ گفتی یعنی تو طول دوران دانش اموزیم نمره املام همیشه یه چیزی درحد افتضاح بود
پاسخ:
:دی خدا از دهنت بشنوه
خدیا! بیا و دعای این طفل معصومو مستجاب کن و مرادو به من برسون :))))))))))
یکی بیاد به من کمک کنه
پاسخ:
همه ندای هل من ناصر سر دادن...
روزی هیجده ساعت ؟!!!!!!!
پاسخ:
حتی بیشتر...
2 نصف شب لپ تاپمو خاموش میکنم 6 صبح روشنه!
همه اش هم کار و درس نیست
ولی خب تفریح و خانواده ام هم تو لپ تاپمن :دی

اسمتونو دوست دارم... ساکن طبقه 40
۰۵ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۹:۰۶ زینـب خــآنم
ظرفیت آغـوشت تموم شد دیگ  : دی
من ب خودم اعتماد نــدآرم ، میترسم ی قولی بدم یا دیر تحویل بدم یا اونجوری ک میخای نــباشهـ
بهرحال موفق باشی ، والا منم دلم تنگ شده بود اینقد ک کامنتای اینجا بسـتهـ بود  : |
پاسخ:
فعلاً که این نفر اول کارش خوبه
اگه تنبلی پیشه کرد اخراج میشه و نفر دوم
بعدش میریم تاااااااااااااااااا نفر پنجم
بعدش دیگه مجبورم بیام دوباره اطلاعیه بدم و دوباره آغوشمو ریست کنم :دی
ایا منم تو اغوشت جا میشم؟!
من امروز پست جدید رو دیدم :(((
پاسخ:
خب نفر اول پر انرژی و قَدَره! اگه کم آورد کم کم میام سراغ نفرات بعدی
ایمیلت یادم نیست چی بود... کامنتتو تایید کردم که جواب بدم :)

ولی آغوشم کلا هویجوری بازه... بالاخره شما اینجا حق آب و گل داری به واقع
فقط اومدم بگم وای خدای من کامنت عمومی:))))
باز شما خوبه فقط کامنتاتون خصوصیه یه سریا هستن پستاشونم خصوصیه.
اینا رو اصلا درک نمیکنم:))))
پاسخ:
:) پس چه ظلمی میکنم در حقتون با بستن کامنتا :دی
"به واقع" آخر کامنتت منو کُشتوند!
ممنونم از آغوش گرمت :)
پاسخ:
خیلی هم گرم نیستاااااا
همون دمای متعارف اتاقه
ینی اگه سردته با آغوش من گرم نمیشی :دی
اینم یادم رفت بگم که اگه 3000 رو با 1500 جمع کنید میشه 4500
که نشون میده همیشه پای 4 درمیان است:دی
پاسخ:
بلی!
اصن مراد هم 4 حرفیه :دی