پیچند

فصل پنجم

پیچند

فصل پنجم

پیچند

And the end of all our exploring will be to arrive where we started
پیچند معادل فارسی تورنادو است.

آخرین نظرات
آنچه گذشت

دوره کارشناسی‌م یه هم‌اتاقی تُرک داشتم (خودمم تُرکم البته!) که تا میومد حرف بزنه (چه فارسی، چه ترکی)، همه چیو جابه‌جا و اشتباهی می‌گفت و چه گرته‌برداری‌ها که از ترکی به فارسی و از فارسی به ترکی نمی‌کرد (گرته‌برداری ینی ترجمه‌ی تحت‌الفظی جمله؛ مثل مای آیز دونت درینک واتر!). به آدمِ آب زیر کاه می‌گفت آدم زیر خاکی، تقبل کردنِ هزینه رو اقبال کردنِ هزینه و بدرقه رو پیشواز می‌گفت و قس علی هذا! منم هر بار اشتباهاشو تذکر می‌دادم و چندین مقامِ شاعری و داستان‌نویسی هم داشت و چه فعالیت‌ها که تو حوزه‌ی ادبیات نکرده بود و وبلاگ هم داشت!

* * *

هم‌اتاقی فعلی‌م (نسیم) از مهرماه پارسال تا همین الان! مترصّدِ فرصتیه (مترصّد از رصد میاد. ینی در کمین نشسته) که من یه سوتی بدم و اشتباه لپی‌م رو بکنه عَلَم یزید یا پیراهن عثمان یا حالا هر چی و تو دفترش بنویسه و بخنده!

ویِ تاکنون یه دفتر پر کرده از سوتی‌های هم‌اتاقی شماره 2 و 3 و دوست داشت یه تُپُقی هم از من کشف کنه و کشف نمی‌کرد! (الکی مثلاً من فن بیانم خیلی خوبه). کلاً نه، ولی حداقل تو فضای اتاقمون آدم کم‌حرفی نیستم و ده برابر همین چیزایی که اینجا می‌نویسم رو با جزئیات، براشون تعریف و توصیف می‌کنم و چه منبرها و چه سخنرانی‌ها که مستفیض‌شون نمی‌کنم و چه قلم‌ها که نمی‌فرسایم براشون.

داشتم براش کسیو توصیف می‌کردم که کلی گریه کرده بوده و اشک تمام صورتشو پر کرده بوده و می‌خواستم بگم یارو به پهنای صورتش اشکمی‌ریخت و گفتم "به صورت پهنا" داشت گریه می‌کرد. و از اونجایی که دیگه این بیچاره تو این مدت به سخنوری بنده ایمان آورده، فکر کرد همون به صورت پهنایی که گفتم درسته و اصن مگه میشه نسرین یه چیزیو اشتباه بگه و چیزی نگفت و یه کم بعد پرسید به پهنای صورت هم داریم یا همون به صورت پهنا درسته؟ و منم گفتم مسلّماً که به پهنای صورت درسته!

حالا هر چند دیقه یه بار دفتر سوتیا رو باز میکنه و میگه "به صورت پهنا" و می‌خنده!

۹۵/۰۱/۲۱