577- اهل کاشانم، اما شهر من کاشان نیست. شهر من گم شده است...
جمعه, ۲۷ آذر ۱۳۹۴، ۰۶:۳۰ ب.ظ
از الان دارم بال بال میزنم برای رفتن و برای دور همی یلدا و خوشحال از اینکه بعد 5 سال بدون وبکم و اسکایپ و وایبر و تلفن میتونم کنار خانوادهام باشم، ولی میدونم فردای یلدا دلم اینجاست و بیتاب برای برگشتن...
داشتم پست گمشدگی وطن ساحل افکارو میخوندم؛ یاد اون آهنگ عطاران و مدرس افتادم؛ اونجا که میگن شهر من آسمون آبی داره، روز روشن شب مهتابی داره، اگه رویای قشنگ شهر تو، بره دست از سر ما برداره، آسمون اینجا خاکستریه، قصه هاش قصهی دیو و پریه، آدما وقتی واسه هم ندارن، اینجا معلوم نمیشه کی به کیه، توی این شهر شلوغ یه آشنا کنارم نیست، حتی یه سرپناه واسه قلب بیقرارم نیست
۹۴/۰۹/۲۷