410- حوّل حالنا الى احسن الحال
میگه هنوز نمیخوای بگی چت شده؟!
طفلک حق داره نگرانم باشه خب
ما اگه دو سه ساعت چت نمیکردیم و حرف نمیزدیم، شبمون صبح نمیشد
در جریان ریزِ مکالماتم بود، اینکه اون روز کیارو دیدم و کجا رفتم و با کی بودم و
اینکه اون روز به چیا و کیا فکر کردم و برنامه فردام چیه و
سنگ صبورم بود
مخزنالاسراری بود برای خودش
حالا چند ماهه خبری ازم نداری سهیلا؟
میگم اگه من همون آدمی ام که دو هفته قبل از کنکور زبانشناسی، ده جلد کتاب خوندم و
خلاصه نویسی کردم و خط به خطشونو جویدم و بلعیدم و
اگه همونی ام که کتاب آنتولی آرلاتو تموم نشده میرفت سراغ کتابای یول و هال و
باطنی و باقری و درزی و نجفی و خانلری و ثمره و
اگه اونارو تو همون دو هفته ای خوندم که چهار تا پروژهی دیگه هم داشتم و همون هفته هم ارائه دادمشون، پس چرا از دیروز تا حالا فقط 7 صفحه از این کتاب 326 صفحه ای که امتحانشو دارمو خوندم؟ اصن مگه همین کتاب 326 صفحهای همون کتاب آنتونی آرلاتو نیست که پارسال از دانشکده فلسفه علم امانت گرفته بودم؟ پس چرا همهی واژههاش باهام غریبی میکنن؟
این همون دنیای رو به زوالی نیست که محسن چاوشی میگه؟
+ تنهای بی سنگ صبور: s3.picofile.com/file.mp3.html
+ راستی... از خوابایی که بعدش گیج و منگم بدم میاد