پیچند

فصل پنجم

پیچند

فصل پنجم

پیچند

And the end of all our exploring will be to arrive where we started
پیچند معادل فارسی تورنادو است.

آخرین نظرات
آنچه گذشت

393- عبدالله بن ابی بن سَلول که میگن، همینان!!!

يكشنبه, ۳ آبان ۱۳۹۴، ۱۱:۰۶ ق.ظ

اینکه من از یه ماه پیش برای امروز بلیت داشتم و ملت از یه ماه پیش توطئه کرده بودن که چون قرار نیست بلیت گیرمون بیاد کلاسارو تشکیل ندیم و نیایم یه طرف قضیه است، اینکه قول و قرار گذاشتیم و با اساتید (به جز دکتر س.) صحبت کردیم که نیایم و من بلیتمو با جریمه‌اش برگردوندم و کماکان در جوار خانواده ام یه طرف قضیه! ولی شمایی که قرار بود با دکتر س. هماهنگ کنی که ایشون این همه راه از شهرستان نکوبن بیان تهران، شمایی که مسئولیت به عهده می‌گیری با استاد هماهنگ کنی که روز عاشورا 8 ساعت علاف جاده‌ها نشه، بله شما! شمایی که هماهنگ نکردی و استادِ بدبختو کشوندی دانشگاه و با کلاسِ نیمه‌خالی مواجهش کردی؛ این بی‌مسئولیتی شما هم یه طرف دیگه‌ی قضیه است! و اما شما سه دوست عزیز! شمایی که دست رو قرآن میذاری که نمیام و میای قبل از استاد می‌شینی سر کلاس؛ دارم برات!!! اصن دلم خنک شد که استاد کلاسو تشکیل نداده و دست از پا درازتر برگشتی خونه!!!

+ عنوان: منافق معروف مدینه!


۹۴/۰۸/۰۳
پیچند (تورنادو، دُردانهٔ سابق، شباهنگ اسبق)

استاد شماره 1

نظرات (۱۰)

۰۳ آبان ۹۴ ، ۱۱:۱۷ مـــیـــمـــ ☺☺
:/ 
ضد حال
پاسخ:
میتونن همون موقع که دارن توطئه میکنن مخالفت کنن و بگن ما میایم!!!

برای استاد بد شد که این همه را ه کوبیده رفته تهران!!
این کارا چیه عاخه...مثلا ارشد مملکتنoO  

با تو نیستم دختر گلم.
پاسخ:
ینی اگه آقای پ. می‌رفت انقدر آتیش نمی‌گرفتم که اونی رفته سر کلاس که قرار بود اون روز بره همایش دکتر ع.
همیشه از این آدما هست فراوان .همه،جا،چندتا پیدا میشن
پاسخ:
:|
ای وای :|
بعضیا میخوان خودشونو خوب و درسخون نشون بدن :(((((

پاسخ:
:(
الان تو گروه تلگرام درسی دعواست :دی
منم عضو ناظرم :دی
اینا هیچ وقت نسلشون منقرض نمیشه ها... اینا همیییشه هستن ... همیشه !!! :|
ما یه هم کلاس داشتیم خیلی به نظر دختر خوب و ساده ای می اومد. ولی همیشه همه جا حضور داشت و همیشه کار همه رو خراب می کرد:| 
هربارم استاد میگفت شما نیاین من فلان روز جایی هستن این میرفت میگفت یعنی چیییی استاد به ما نگفته من پاشدم از فلاااان جا تا رشت اومدم:دی :| 
رسما تعطیل بود. 
پاسخ:
:)))) خدا از سر تقصیراتش بگذره
یاد میانترم DSP افتادم!
کلا من همش یه خاطره ای برای تعریف کردن دارم خخخخخخخ
ترم 1 بچه ها میانترم DSP رو با مشارکت هم و رای اکثریت که همیشه این اکثریت گند میزنن تو کارا لغو کردن.از شانس زیبای من روز پایانترم من حالم خوب نبود و در بیمارستان! بستری بودم.اگه یه میانترم 8 نمره ای میدادیم من میرفتم سر امتحان و به زور یه 12-13 ای میشدم و پاس میکردم ولی نشد و حذف پزشکی کردم.
ترم بعد به دلیل اینکه افراد آموزش ما خیلی نخبه هستن من نتونستم DSP بردارم و افتاد برای ترم 3.
ترم 3 با ورودی های 93 افتادم که یه پا قالتاق بودن واسه خودشون و در گروه وایبر هماهنگ کردن که میانترم ندیم و همگی اکی بودن غیر از من که به خاطر این حرکت خردمندانه جمعی عقب افتاده بودم.علنا بهشون گفتم من مخالفم.
ایمیل زدم به استاد و ماجرای پارسال و امسال رو شفاف توضیح دادم- جواب ایمیلمو نداد.
روز امتحان اومد گفت شنیدم هماهنگ کردین امتحان ندین و اینا ...کار خوبی نیست بیاین امتحان بدین درس سنگینه و این جفنگیات...بچه ها گفتن ما همه مخالف امتحانیم
استاد گفت اون خانم میخواد امتحان بده ....ایمیل زده بود و هشدار داده بود!
من :|

از اون روز محو در راز داری استاد شدم و رفتم تو افق ها و لقب مخزن الاسرار رو به دکتر ز دادم.

خلاصه باز اکثریت موفق شدن و میانترم ندادن.
من کل 10 فصل DSP رو یه جا امتحان دادم و 17.75 شدم و همون اکثریت نمره هاشون 2-3 و نهایتا 8 شد.
این کشور با این دانشجوهای ارشد به کجا میرسه به نظرت؟!

آخ آخ چقد اینا نامردن من به اینا لقب کوفی میدم :دی 
کوفی جماعت وفا ندارد :((
چقد من از این جماعت تو دانشگاه کشیدم و حالا جدیدا تو جمعیت مون ازشون میکشم:|


+بیچاره اون استاد ولی دستش درد نکنه که کلاس رو تشکیل نداد :))
پاسخ:
:) این کارا به ضرر خودشونه
در واقع دارن دید و اعتماد بقیه رو نسبت به خودشون بد می‌کنن
۰۳ آبان ۹۴ ، ۱۵:۵۸ فاطمه (خودکار بیک)
خدا به زندگی هامون صبر بده !
پاسخ:
الهی آمین!
خب حالا این نفوذی که به شما گفت این 3نفر رفتن سرکلاس کی بوده؟ و اینکه وقتی ازشون پرسیدین چرا رفتن و زیر حرفشون زدن چه جوابی داشتن؟
پاسخ:
طرف خودش یکی از اون 3 تا بود!
اون دوتای دیگه پاسخی نداشتن
اینم گفت چون استاد خبر نداشت رفتم که زشت نباشه یه وقت!!!

اونی هم که قرار بود به استاد خبر بده گفت چند روز درگیر بوده و نتونسته و عذرخواهی کرد