393- عبدالله بن ابی بن سَلول که میگن، همینان!!!
اینکه من از یه ماه پیش برای امروز بلیت داشتم و ملت از یه ماه پیش توطئه کرده بودن که چون قرار نیست بلیت گیرمون بیاد کلاسارو تشکیل ندیم و نیایم یه طرف قضیه است، اینکه قول و قرار گذاشتیم و با اساتید (به جز دکتر س.) صحبت کردیم که نیایم و من بلیتمو با جریمهاش برگردوندم و کماکان در جوار خانواده ام یه طرف قضیه! ولی شمایی که قرار بود با دکتر س. هماهنگ کنی که ایشون این همه راه از شهرستان نکوبن بیان تهران، شمایی که مسئولیت به عهده میگیری با استاد هماهنگ کنی که روز عاشورا 8 ساعت علاف جادهها نشه، بله شما! شمایی که هماهنگ نکردی و استادِ بدبختو کشوندی دانشگاه و با کلاسِ نیمهخالی مواجهش کردی؛ این بیمسئولیتی شما هم یه طرف دیگهی قضیه است! و اما شما سه دوست عزیز! شمایی که دست رو قرآن میذاری که نمیام و میای قبل از استاد میشینی سر کلاس؛ دارم برات!!! اصن دلم خنک شد که استاد کلاسو تشکیل نداده و دست از پا درازتر برگشتی خونه!!!
+ عنوان: منافق معروف مدینه!