317- من مهندس بودهام دلدادگی شأنم نبود :))))
دوشنبه, ۱۳ مهر ۱۳۹۴، ۰۸:۳۰ ب.ظ
وقتی که میرفتی، بهار بود
تابستان که نیامدی
پاییز شد؛ پاییز که برنگشتی، پاییز ماند
زمستان که نیایی، پاییز میماند
تو را به دل پاییزی ات، فصلها را به هم نریز
+ عباس معروفی
۹۴/۰۷/۱۳