210- پر شده در اتصال پیل عشق تو به سیم؛ خازن قلب من از جریان برقت مستقیم
دوقلوهای فامیل دستمو گرفتن و بردنم اتاقم و اشاره کردن به این نقاشی روی دیوار و
زهرا: میشه عین همینو برای منم بکشی؟
فاطمه: پس یکی دیگه هم برای من بکش
نگاهم گره خورد به تاریخی که کنار نقاشیم نوشته بودم, شهریور 86
تابستون همون سالی که ذهنم درگیر انتخاب رشته دبیرستان بود
یه دل میگفت انسانی و حقوق و راه پدر یه دل میگفت ادبیات کلاسیک و عشق و حال و
وقتی دو هفته پیش دندونپزشکم گفت ریشه درمانی دندونات یه چهار پنج تومنی خرج داره
دوباره یاد این نقاشی و تاریخش و فرم انتخاب رشته ام افتادم
اینکه چرا تجربی نخوندم
شاید اگه حمایتم میکردن میرفتم هنرستان و بازم از این نقاشیا میکشیدم
زهرا: نسرین؟ حواست کجاست؟
فاطمه: قول میدی بکشی؟
نقاشی رو از رو دیوار برداشتم و پرینترو روشن کردم و
دنبال copy و photo میگشتم
دوباره برگشتم به هشت سال پیش
به این نقاشی و اون بلوز سبزم که این عکسه روش بود و بس که دوستش داشتم عکسشو کشیدم نگهش دارم
به اینکه همیشه اعداد رو بیشتر از واژهها و حروف دوست داشتم,
اعداد صادقترند
اعداد همیشه راست میگن
وقتی دیروز 10 تا خوب بودم و امروز 20 تا, ینی بهترم, ولی امان از واژهها
امان از این "خوبم" گفتنا؛ اینکه حال مرا مپرس که هنجارها مرا؛ مجبور میکنند بگویم که بهترم
عدد 2 رو فشار دادم و 2 برگه کاغذ از تو پرینتر اومد بیرون و
دوقلوها ذوق زده از اینکه چه زود به مرادشون رسیدن؛ نقاشیارو بردن نشون مامانشون بدن
خداروشکر
بابت راههایی که انتخاب کردم و تا تهش اومدم و
بابت حس رضایت الانم
بابت اینکه نه به خاطر کارایی که کردم پشیمونم نه به خاطر کارایی که نکردم
خداروشکر
+ این پست غیر روحانی تقدیم به اونایی که کامنت گذاشته بودن که این چند روز پستات روحانی شده
+ یه درد و توهّمی افتاده به جونم و اونم اینه که
هر موقع پست میذارم و کامنت جواب میدم, همهاش به این فکر میکنم که ایران الان ساعت چنده :دی
همهاش چند روز از وطن دور بودماااااااااااااا. والا!
+ یه لایحه دو فوریتی تصویب کردم که به کامنتهای بدون آدرس وبلاگ یا ایمیل و به عبارتی ناشناس جواب ندم
حالا لزومی نداره آشناها و دوستانِ بدون ایمیل و آدرس حتماً آدرس بذارن, جامعهی هدف این قانون غریبههاست
آیکون کوبیدن ِ از اون بیل بیلک های قاضی ها :)))))))))))))))