۱۷۷۷- اصحاب رسانه
بهگواهی تاریخ، ابن سعد، عصر تاسوعا قصد جنگ میکند. امام حسین، برادرش عبّاس بن علی را با بیست سوار نزد آنان میفرستد تا آن شب را مهلت بگیرد. ابن سعد میپذیرد. این، همان شبِ مشهوری است که امام، بیعتِ خویش را از اصحاب برمیدارد تا بروند.
امّا یکی از مشهوراتِ بیاعتبار (که متأسفانه در مجالس عزاداری هم تکرار میشود) جدا شدنِ یاران امام حسین در شب عاشوراست. خاموش کردن چراغهای مجلس تا افراد، بدون خجالت بروند و ماجراهایی از این دست. امام، بیعت خویش را برداشت و اجازهٔ رفتن داد، ولی برخلاف قول مشهور، همه ماندند. تنها یک نفر به نام ضحّاک بن عبداللّه مشرقی هَمْدانی، اجازه گرفت که بماند و بجنگد، امّا تا آنجا که بهکار آید. وقتی کارِ جنگ را یکسره دید، اگر توانست، بگریزد. امام به او اجازه داد.
او ماند، دلاورانه جنگید، و بهدشواری از معرکه گریخت و سرِ سلامت به در بُرد. اینک، او یکی از مهمترین راویان عاشوراست.
مثلاً در همان شب عاشورا که امام رخصت رفتن داد، ضحّاک بن عبداللّه، سخنان یاران را روایت کرده است. بهعنوان نمونه، میگوید سعید بن عبداللّه حنفی برخاست و گفت:
«به خدا قسم اگر بدانم کشته میشوم، دوباره زنده میشوم، و زندهزنده سوزانده میشوم و خاکسترم پراکنده میشود، و این کار هفتاد بار تکرار میشود، تو را تنها نخواهم گذاشت...»
اما بزرگترین راوی عاشورا حضرت زینب است. الگوی بزرگی برای همهٔ خبرنگاران در بیان حقایق که به بهترین و تأثیرگذارترین شیوه پیامرسان است. خلّاق است، صریح و آزاده است، بازتابدهنده است و تحلیلگر. مطالبه میکند و موج میآفریند.
کربلا در کربلا میماند اگر زینب نبود.
+ روز خبرنگار
+ عاشورا
جالب بود، ممنون از اطلاعات مفیدی که یادمون دادی :)