پیچند

فصل پنجم

پیچند

فصل پنجم

پیچند

And the end of all our exploring will be to arrive where we started
پیچند معادل فارسی تورنادو است.

آخرین نظرات
آنچه گذشت

۱۶۷۹- آخرین ارائه

سه شنبه, ۳۰ آذر ۱۴۰۰، ۰۱:۵۰ ق.ظ

اگه ادامۀ تحصیل ندم و وارد مقطع پسادکتری نشم امشب آخرین شب عمر تحصیلیم خواهد بود که فرداش ارائۀ کلاسی دارم و به‌خاطر آماده کردن اسلاید برای ارائۀ صبح، تا صبح بیدارم و در حالی که دو دیقه یه بار خمیازه می‌کشم و یه قُلُپ! نسکافه (که اتفاقاً اینم آخرین نسکافه‌ست و یه کارتن نسکافه‌ای که چند سال پیش خریده بودیم و هزاران نسکافه توش بود تموم شد) می‌خورم و زمان باقی‌مانده تا هشتِ صبح رو محاسبه می‌کنم، به زمین و زمان ناسزا می‌گم و ایضاً به خودم که چرا اینا رو زودتر آماده نکردم و اصلاً چرا ترک تحصیل نمی‌کنم و چرا وارد این مقطع شدم و چرا زمین گرده و چرا پنجره بازه و چرا کتری رو گازه و چرا دم خر درازه.

۰۰/۰۹/۳۰
پیچند (تورنادو، دُردانهٔ سابق، شباهنگ اسبق)

نظرات (۱۲)

۳۰ آذر ۰۰ ، ۰۳:۰۲ مهدی ­­­­

شب خوش!

پاسخ:
شبمون برفی هم هست تازه. 
و ترجیح می‌دادم الآن در حال درست کردن آدم‌برفی بودم تا درست کردن اسلاید برای Marked topic constructions :|

خسته نباشی :) شوق انجام دادن کاری برای آخرین بار که ازش متنفری خیلی خوبه.

در ضمن خیالت راحت که آخریش هست چون پسادکترا که دیگه مقطع تحصیلی نیست. آخرین مقطع تحصیلی همینه که داری کلکش رو می‌ککنی

پاسخ:
یه ساعت دیگه کلاسم شروع میشه. بعدشم باز کلاس دارم که برای اونم ارائه دارم :| و خوابم میاد و کم مونده گریه کنم از بی‌خوابی.

ببین وقتی گفتی پسادکترا مقطع تحصیلی نیست، اون نیم‌کره از مغزم که عقل توش نیست و اقدامات نابخردانه انجام می‌ده گفت خب اگه یه رشتۀ دیگه رو شروع کنیم چی؟ :| که در نطفه خفه کردم این ایده‌شو.
۳۰ آذر ۰۰ ، ۱۰:۳۵ عباس زاده

سلام

میخواستم بنویسم چرا دُم خر درازه که دیدم آخرش نوشتید

چرا همیشه ما دقیقه نودی هستیم آخه

پاسخ:
سلام
من این تکالیف نادلچسبم رو زودتر آماده نمی‌کنم به این امید که شاید از آسمون سنگ بارید و ارائه‌م کنسل شد. شاید اصلاً خودم مُردم و از ارائه و متعلقاتش راحت شدم. حتی اخیراً علاوه بر اینکه اسلایدامو آماده نمی‌کنم، کتاب یا مقاله‌ای که باید می‌خوندم رو هم نمی‌خونم و نگه‌می‌دارم نصف‌شب بیدار شم بخونم یا بیدار بمونم و بخونم. چرا زودتر نه؟ گفتم دیگه، چون منتظرم از آسمون سنگ نازل بشه کنسل بشه قضیه.
برای تکالیف دلچسب، اتفاقاً بلای جان هم‌کلاسیامم، بس که سریع تحویل می‌دم و استاد سرعتمو مثال می‌زنه و می‌کوبه تو سرشون هی.
سلام
خدا قوت. میشه به این دیدم نیگاه کرد که به موقع تموم شدن. شب یلداتون به خیر و خوشی باشه به جبران این چند وقت

یعنی مطمئن باشیم اون در نطفه خفه شدن موقتی نیست(آیکون خنده شیطانی) :)
پاسخ:
سلام
مرسی. ولی کاش نسکافه‌هام تموم نمی‌شد :))

بعد از دکترا زندگی پره از درسهایی که خودت برمیداری و ارایه هایی که برای جاهای مختلف میدی و چنین است که با پاورپوینت محشور خواهی شد نبولا جان :) و حتی امتحانهای فراوان...

پاسخ:
کاری باشه مشکلی نیست. ولی ارائۀ درسی دیگه نه. پیر شدم رسماً. کشش ندارم. الان فقط یه امتحان جامع پیشِ رو دارم یه امتحان پایان‌ترم که بازم دعواست سر مجازی و حضوری بودنش. اینا رو بدم آزاد می‌شم ننه.
بازم میشه مث اون خانمه به این دید نیگا کرد که خدا رو شکر که نسکافه مون تموم شدن که بتونیم راحت بخوابیم :) خودم از فوران مثبت اندیشیم خنده ام گرفت :)
پاسخ:
یا خدا رو شکر تموم شده می‌تونیم بخریم و با خریدمون به اقتصاد مملکت کمک کنیم :))

ایشالله ازادی قسمت همه :)

پاسخ:
ولی خبر بد اینکه حتی بعد از مرگ هم نکیر و منکر میان امتحان می‌گیرن
۳۰ آذر ۰۰ ، ۱۳:۵۳ محمدعلی ‌‌

عه تموم شد؟ :)) یعنی کل دکتری به مجازی گذشت... هعی... درود بر ایام پایان‌نامه، درسته؟ :))

پاسخ:
آره. البته دو جلسهٔ دیگه هم داریم ولی اون دو جلسه من کاری ندارم و بقیه ارائه دارن.
آره. دورهٔ دکتری بهش رساله می‌گیم.
۳۰ آذر ۰۰ ، ۲۰:۴۶ مهرداد ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏

خیر باشه.

با تیتر یاد آخرین سامورایی می‌افته آدم.

یلدا تون هم مبارک باشه.

پاسخ:
ممنون. روز سختی بود دیروز. تا حدودای یک و دو هم بیدار بودم. بعد غروب مغزم کامل از کار افتاده بود دیگه.

مبارک شما هم 

آخ آخ...ارائه دوست نداشتنی ها...سخته، تلخه، جاااااان کاهه....من یه دفعه دوره دکتری رسما خودمو تصور کردم که با میخ کوبیدنم به صندلی تا نشستم پای انجام یکی از همین کارا....بعد استاد مربوطه اینقدر از اون کار خوشش اومده بود که تا چند ترم بعد دانشجوهاشو میفرستاد سراغم برای شرح و ارائه....:// یعنی حال من دیدنی بود:))

پاسخ:
اتفاقاً سر ارائه‌های منم استادها به دانشجوهای دیگه‌شون لینک می‌دن بیان استفاده کنن :)) یکیشون بعد ارائه شماره‌مم گرفت در ارتباط باشیم.

سلام و درود خانوم دکتر عزیز 

 

خب ب سلامتی و میمنت خانوم  ! 

انشااله ک فردا هم بخوبی پشت‌سر میزاری ! 

نوشتن رساله و تموم کردن این دورۀ آکادامیک ب معنای آگاهی و احاطۀ کامل(بالا) ب علمی ک وقت صرف‌ش کردیم و یاد گرفتیم نیست ، حالا حالاها باید بخونیم و پژوهش کنیم ! 

اگر برات مدرک اینقدر اهمیت داره میتونی عمر گزانقدرت رو صرف پسادکترا کنی(اما احتمالن پشیمون میشی)

هرگز فراموشم نمی‌شه دیکه ک فردای شب‌چله نسرین دکتر PHD اش رو تموم کرده 

یلدات هم خجسته باد !

 

 

پاسخ:
سلام
آره متوجهم. نمی‌دونم تا دو سه سال دیگه چی پیش میاد. ولی بعید هم نیست که ادامه بدم.
هنوز البته دفاع نکردم که کامل تموم بشه ولی کلاسا و ارائه‌ها دیگه تموم شد و دارم نفس راحت می‌کشم.
مبارک شما هم باشه
۰۱ دی ۰۰ ، ۰۸:۱۲ حامد سپهر

یلداتون پساپس مبارک:)) این پیام دیگه خیلی چیپ شده نه:))

دیگه فکر کنم وقتش رسیده خودتون رو از درس خوندن بازنشسته کنید:)

پاسخ:
ما به یلدا می‌گیم چله. برای اینکه جواب تکراری ندم، چلۀ شما هم مبارک :))

+ بازخرید هم حاضرم بکنم خودمو