پیچند

فصل پنجم

پیچند

فصل پنجم

پیچند

And the end of all our exploring will be to arrive where we started
پیچند معادل فارسی تورنادو است.

آخرین نظرات
آنچه گذشت

۱۴۸۵- بیگاری ۲

جمعه, ۲۱ آذر ۱۳۹۹، ۱۱:۴۲ ق.ظ

جلسۀ اولی که استادمون شروع کرد به یاد دادن اندنوت (یه نرم‌افزاره برای ذخیرۀ اطلاعات مقاله‌ها و ارجاع‌دهی)، هیچ کدوممون درست و حسابی یاد نگرفتیم. خیلیا حتی مشکل نصب و راه‌اندازی هم داشتن. جلسۀ بعدم استادمون زمان رو اختصاص داد به آموزش اندنوت و بازم یه عده مشکل داشتن. من خودم چند تا فیلم آموزشی از آپارات دانلود کردم و دیدم و یه صبح تا ظهر براش وقت گذاشتم تا یاد گرفتم. جلسۀ بعدتر، بچه‌ها دوباره از اندنوت سؤال داشتن و چون کلی مطلب دیگه هم باید یاد می‌گرفتیم، نمی‌شد بازم برای این وقت بذاریم. برای همین بعد از کلاسمون استاد تو واتساپ به مشکلات اندنوت رسیدگی می‌کرد و همچنان یه عده مشکل داشتن. پیشنهاد شد که دانشگاه یه کارگاه آموزشی برگزار کنه و یه بار دیگه هم اونجا به این نرم‌افزار پرداخته بشه. کارگاه‌ها یه صبح تا ظهره و هزینه‌شم امسال سی‌وپنج تومنه. گویا پارسال ده تومن بود. استادمون می‌گفت حالا هر چقدر هم که باشه دانشگاه به من هیچ دستمزدی نمی‌ده و همۀ این ده تومن یا سی‌وپنج تومنو دانشگاه برمی‌داره. برای همین فکر نکنید اگه یه وقت می‌گم تو کارگاه ثبت‌نام کنید، برای پر کردن جیب خودمه. وقتم هم انقدر پر هست که برای تشکیل همین کارگاه باید برنامه‌هامو جابه‌جا کنم تا یه روز صبح تا ظهرم خالی بشه.

می‌گفت پارسال یکی از دانشجوهایی که تو این کارگاه ده‌تومنی شرکت کرده بود، چون تو کارگاه حاضر نبود، براش لینک ضبط‌شده رو فرستاده بودن. لینک‌ها هم چند ماه تاریخ انقضا دارن. باید تو اون فاصلۀ زمانی ببینی یا دانلود کنی یا خودت ضبط کنی و نگه‌داری. بعد از این دانشجو بعد از یک سال شمارۀ کارتشو برای همین استادمون فرستاده بود و گفته بود لینک خرابه و من از این کلاس هیچ بهره‌ای نبردم و ده تومن منو برگردونید!

+ همچنان دارم فکر می‌کنم چرا این عزیزان گوگل نمی‌کنن «آموزش اندنوت» تا از دریای بی‌کران آموزش‌های رایگان بهره ببرن و نه این‌جوری وقت و اعصاب استادو هدر بدن نه جیب یه عده بگم مفت‌خور ایرادی نداره؟ رو پر کنن.

+ لااقل ده درصد مبلغو بدید به استاد. یا ده درصد بکشید رو هزینه و اونو بدید بهش. انصافم خوب چیزیه والّا :|

+ یه مهدکودک هم هست نزدیک دانشگاه شهر ما که استادها بچه‌هاشونو می‌ذارن اونجا. سه‌زبانه هست و به بچه‌ها انگلیسی هم یاد می‌دن و تو مهدکودک باهاشون فارسی حرف می‌زنن که در کنار زبان مادریشون اینا رم یاد بگیرن. چند میلیون شهریه می‌گیرن ولی حقوق مربیاشون ماهی دویست‌هزار تومنه :)

۹۹/۰۹/۲۱
پیچند (تورنادو، دُردانهٔ سابق، شباهنگ اسبق)

استاد شماره 21

نظرات (۱۶)

۲۱ آذر ۹۹ ، ۱۱:۴۹ مهرداد ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏

هوووم

چه دانشگاه هایی داریم ما وقتی مقایسه می شه با اون ور آبی ها آدم لجش می‌گیره 

چند روز پیش یه مرجع جهانی ارتباط با صنعت دانشگاه های مختلف رو بررسی کرده بود رتبه عربستان و پاکستان چیزی بین 30 تا 40 بود ایران 140 :| :|

منظورم بیشتر بی برنامه بودن دانشگاه ها ی ایرانه  این چیزی هم که شما فرمودین بخشی از این بی نظمی هست :\

پاسخ:
وقتایی هم که بودجه‌ در اختیار دانشجو می‌ذاره دانشجوها انقدر بد عمل می‌کنن که هدرش می‌دن. یه کم سرم خلوت بشه و فرصت کنم راجع به بی‌نظمی پروژه‌مون هم می‌نویسم. 
۲۱ آذر ۹۹ ، ۱۲:۱۱ گیسو کمند

ویکتور هوگو کجایی بیا بینوایان 2 رو تالیف کن.

پاسخ:
بگو یه فصلشم اختصاص بده به مهاجرت. اونجا که می‌خوایم بریم، صد میلیون می‌گیرن که شما تحصیل رایگان کردید تو این کشور و حالا که دارید می‌رید پس بدید این پولو :|
۲۱ آذر ۹۹ ، ۱۲:۵۳ معلوم الحال

منم ‌فکر می‌کنم بعضیا با گوگل مشکل دارن 😂 چون آموزش اینا توی اینترنت ریخته.

 

اون دانشجوی ده‌هزارتومنی (بخوانید دوهزاری) اعدام باید گردد 😒

 

* این رو خودتون بخونید و سانسور کنید که دعوا نشه 😂: راجع به حقوق منشی پزشک‌های متخصص و دندونپزشک‌ها هم من همینو شنیدم. البته اطلاعات متعلق به دی‌ماه سال گذشته‌ست. اون موقع یکی از منشیا میگفت حقوق من در ماه ۳۰۰ ۲۰۰ تومنه و خودم یه چیزی هم دستی میذارم که خودمو بیمه بکنم (چون دکتر بیمه نمیکنه) تا بتونم بعدا از مزایای اون بیمه استفاده بکنم. واقعا باورم نمیشد! و هنوزم نمیدونم چرا یه عده این ظلم آشکار رو میپذیرن و هیچی نمیگت 😬

پاسخ:
سانسور نکردم :دی
من هنوز تو کفِ دستمزد دانشجوهای پزشکی و دندان‌پزشکی هستم که می‌رن طرح. دستمزدشون در حد سه چهارهزار تومنه. تازه الان زیاد شده. قبلاً مستانه می‌گفت پول ویزیت پونصدتا تک‌تومنیه :|
۲۱ آذر ۹۹ ، ۱۳:۰۳ گیسو کمند

آره واقعاً حالا یه روزی میاد از کشور مقصد شیربها هم میگیرن😐

پاسخ:
:)))))))) وای عالی بود. اینو نشنیده بودم :دی
۲۱ آذر ۹۹ ، ۱۳:۲۲ کروکدیل بانو

حالا این وسط، چرا به جای اندنوت از مندلی استفاده نمیکنید؟ کار باهاش راحت تره و رایگانه. و مثل اندنوت هی نمیپره

پاسخ:
#چرا مندلی نه :))
اندنوتم نپریده تا حالا و مشکلی ندارم باهاش. فرقی هم نمی‌کنه برام. استادا هر کدومو بگن منم از همون استفاده می‌کنم.

به جز شریف اونم الان رو نمیدونم از دوستان قدیمی‌تر اطلاع دارم دانشگاه دیگه‌ای ندیدم دانشجو  وجود داشته باشه شاید بالای60 تا 70 درصد دانشجوهای دانشگاه‌ها شدن آدم‌های متقلب و کار نکنی که فقط نق میزنن ولی کارای خیلی ساده‌ای که اساتید میخوان رو انجام نمیدن از اون طرف به دانشگاه گیر میدن که چقدر ضعیف که یه بخشی بزرگی هم از دانشگاه‌ها مدیریت خیلی بدی دارن ولی انجام ندادن 4 تا کاری که استاد بهت داده چه ربطی به مشکلات دانشگاه داره اخرشم میگن درس خوندن اینجا به درد نمیخوره باید بریم خارج و عجیب اینه اون قشری که میخوان برن در همون مراحل اپلای از این رو به اون رو میشن فعال میشن و ... خارجم که میرن اینقدر تلاش میکنن که.... میدونم اونجا رفتن و دانشگاه خارج از این ایران درس خوندن خیلی مزیت داره مخصوصا دوستانی با فاند میرن ولی درک نمیکنم چرا همینجا که هستن درست کارشون رو انجام نمیدن اینجا هم داره از عمرشون میگذره و چقدر هم بد میگذره - همچی عقب میندازن همش دنبال تقلب توی امتحانان همش دنبال بهونه برای نمره گرفتن از اساتید هستن 

منم چقدر نق زدم.

 خدا عاقبتمون به خیر کنه :)

پاسخ:
همین الان تو دورهٔ دکتری، یکی از هم‌کلاسیام به‌شدت سخت‌کوش و اهل مطالعه هست و یکی هم هست که وقتی کلاس کنسل میشه ذوق می‌کنه و دو نفرم معمولی هستن. ولی همون معمولیا هم دیروز می‌گفتن حجم تکالیفو کم کنید. تو فرهنگستان هم شرایط همین بود. اغلب راحت‌طلب بودن. تازه فکر کنم ورودیای جدیدتر تنبل‌تر هم شدن. چون هر چند وقت یه بار پیام دارم ازشون مبنی بر اینکه براشون پروپوزال و پایان‌نامه بنویسم :| در رابطه با دانشگاه‌های دیگه، من چون به سبک زندگی دخترا تو خوابگاه نزدیک‌تر بودم حداقل در رابطه با بعضی از دخترها تأیید می‌کنم که تمریناشونو و حتی پروژه‌هاشونو می‌سپردن پسرا انجام بدن و در این حد که موضوع پروژه چیه هم در جریان نبودن (جامعهٔ آماری من شریف و شهید بهشتیه. چون تو خوابگاه این دانشگاه‌ها چند سال زندگی کردم و از بقیهٔ جاها خبر ندارم) و گاهی حتی پسرا رو جای خودشون می‌فرستادن سر جلسهٔ کوییز. البته پسری که دوست‌دخترشو بفرسته برای کوئیز هم داشتیم. ولی به زندگی این دخترا تو خوابگاه بیشتر اشراف داشتم. اینا کلاسا رو می‌پیچوندن و هر ترم چندتا از درساشونو می‌افتادن و با معدل پایین و سواد کم فارغ‌التحصیل شدن. الان کجان؟ تو امریکا و اروپا با حقوق عالی رئیس یه مجموعه شدن و شرکت اداره می‌کنن و در رفاه ادامهٔ تحصیل می‌دن و دیگه نمی‌دونم همچنان تا صبح سریال می‌بینن و تا لنگ ظهر می‌خوابن و تا شب بیرونن یا متحول شدن. بعضی وقتا تو لینکدین که یه چرخی می‌زنم ببینم هم‌اتاقیام کجان واقعاً شاخ درمیارم که فلانی چجوری پذیرش گرفت رفت. حالا برای اینکه جانب انصاف رعایت بشه، دانشجوهایی هم داشتیم که واقعاً باسواد بودن و لایق اون رفاه و حقوق هستن و نوش جونشون باشه هر جا رفتن. ولی یه سریا با عملکردی که اینجا داشتن واقعاً حقشون نبود.
۲۱ آذر ۹۹ ، ۱۴:۲۶ مهتاب ‌‌

سوالی که پیش میاد اینه که دانشگاه اون پولو چیکار می‌کنه و واسه چی می‌گیره؟ اصلا فرض کنیم ۱۰۰ نفر ثبت‌نام کنن، یه میلیون تومن به چه درد دانشگاه می‌خوره؟ خرج چی می‌شه؟ یعنی یه دانشگاه بزرگ دولتی، لنگ یه میلیون (اصلا بگیم ده میلیون) پوله؟!

 

+ مطالبه‌گری اون دانشجوئه رو دوست داشتم :دی

پاسخ:
نمی‌دونم. یکی از انگیزه‌هام برای هیئت علمی شدن اینه که برم سر از کارشون دربیارم.
۲۱ آذر ۹۹ ، ۱۴:۳۶ 🔹🔹نیلگون 🔹🔹

نه بابا شباهنگ دانشجوهای پزشکى و طرحى حقوقشون رو جور دیگه دریافت میکنند.اون پونصد تومن هزارتومن ها میره به حساب دولت،دولت هم حقوق پزشک و پرستارِ طرحی و شبکه درمان و فلان رو ماهیانه میده.حالا بماند که چقدر مراجع زیاده و با همین مبالغ کم کلی پول میره به حسابشون.

پاسخ:
پس دلم نسوزه براشون؟! :))

سلام یه سوال بی نهایت بی ربط :))))

از فاطمه از قاهره چه خبر؟ واسه من خیلی جذاب بود یکی اونور دنیا داره فارسی میخونه :))

پاسخ:
سلام
چند ماه پیش گفتم بیا مقالهٔ مشترک بنویسیم که انقدر تنهایی اذیت نشی. خیلی دیر دید پیاممو. و عذرخواهی کرد که مریض شدم و چند وقته رها کردم درس و مشقو. نپرسیدم کرونا یا چی.

۲۱ آذر ۹۹ ، ۱۴:۴۳ در جواب بعضی نظرات بالا باید بگم که:

اتفاقا اگه پای صحبت بعضی ها که خارج از ایرانند بشینید، بهتون خواهند گفت که اونجاها اغلب برای امثال همین کلاس ها و کارگاه های آموزشی خییییلی پول میگیرند، و میگن که قدر اینجور کلاس های ایران رو بدونید....

 

@دردانه

میگم نظرت راجع به خارج رفتن و این مسایل تغییر کرد؟ چون یادمه توی بخش نظرات یکی از پستهای چند ماه پیشت کلی توضیح داده بودی راجع به اینکه اصلا قصد نداری از ایران بری و قصدت اینه که تو همین مملکت یه کار مفید انجام بدی و این حرفا.... 

پاسخ:
نظرم عوض نشده. 
نه به‌اندازهٔ ده سال پیش، ولی هنوز دوست دارم اینجا رو، و اینجا زندگی کردنو. خوشبختانه شرایطی هم که دارم انقدر حاد نیست که فراریم بده. از اون رفاه نسبی که راضیم کنه هم برخوردارم. دیگه دلیلی نمی‌مونه برای رفتن.
۲۱ آذر ۹۹ ، ۱۵:۵۳ معلوم الحال

خیلی نامردین :))


اون که آره. هنوزم پول ویزیت پزشک عمومی تو درمانگاه های روستایی 500 تا تک تومنیه. از قیمت روز آدامس هم کمتره. میگفتن 2000 تومن اینا بوده، باز ارزونش کردن (تنها چیزی که تو این سالها ارزون شده همین بود د: باید بریم روستا زندگی کنیم).

پاسخ:
مریضا هم فکر می‌کنن طرف دکتر خوبی نیست که انقدر کم دستمزد می‌گیره :|
۲۱ آذر ۹۹ ، ۱۶:۴۷ نیمچه مهندس ...

نیلگون درست میگه.اینترن ها و دانشجویان طرحی حقوق خوبی میگیرن.خواهر من که دست کم حقوقش بیشتر از کارمندهای رسمی شون بود.البته از سالی که خواهرم طرحش تموم شد مثل این که دانشجوهای رشته ش توی منطقه ما زیاد شدن و به همه طرح نرسید:|

ولی حتی اون حقوق هم کم بود.چون داشت کار دو نفر رو می کرد و تازه گاهی ازش انتظار داشتن کار پرستار رو هم بکنه و حقوق اضافه تری هم بهش ندن.نمیدن چطوری اینقدر پررو هستن؟

پاسخ:
اگه روزانه باشی هی تو سرت می‌زنن که رایگان تحصیل کردی پس اطاعت کن

باوووورم نمیشه فکر میکردم شاید فقط از یه سری آدما این بیگاریو بکشن ولی استاد دانشگاه؟

به استادتون می‌گفتین میشه اسمشو بگین ما بریم ازش یه کم آموزش رودار شدن بگیریم؟ آخه ده تومن؟ اونوقت من فقط دوبار به اسم آموزش هنری پول دادم بعد فهمیدم بیشتر هدف کلاهبرداری بوده تا آموزش‌ و بیشتر از اینکه اونارو سرزنش کنم خودمو مقصر دونستم که انقدر ساده‌ام

در رابطه با آموزشای مجازیم بگم من خودم انواع کتابا و فیلما رو برای یه سری آموزش دانلود کردم ولی واقعاً خیلیاش آب در هاون کوبیدنه

در راستای بیگاری بگم چندوقت پیش دقیقاً همین برای من پیش اومد. فک کنید یه مهد اسم و رسم‌دار که کلی پول از بچه‌های مردم میگیرن اونم از نوع مجازی به خاطر آشنایی با خواهرم رفتم کمکشون بعد فهمیدم نقشه کشیدن که من اونجا مشغول به کار شم اونم چی با ساعتی ۵ تومن و تازه طرف بعد اون هم باید بره تا شب مشغول کلیپ درست کردن و چک گروه بشه فقط موندم چطور مربی قبلی از اون ور شهر پا میشد میومد اونجا والا من انقدر پول کرایه دادم خسته شدم اون که دیگه جای خود داره

پاسخ:
حتی اگه علاقه داشتی هم قبول نکن این کارا رو. وگرنه تو هم تو ظلمشون سهیم میشی.

دوره ارشد ورودی‌های ما اکثرا معدلا بالا بود تنها نکتش این بود که 9 نفر از روی 1 نفر مینوشتن و یه چندتایی فقط بودن که میخوندن و امتحان میدادن بدون تقلب

از اون دوستان تقلب کار که یه سریشون همین داخل دارن جاهای خوب کار میکنن به خاطر معدل بالا یه سری هم خارج از کشور رفتن و خبری ازشون ندارم.

توی پسرا لااقل دوره ارشدم  هم خوابگاهی‌های من کارشون خودشون می‌کردن و آدمایی بودن حالا دقیق نودم میشد 3 روز نمیخوابیدن تا امتحان خوب بدن 

ورودی‌های سال‌های بعد از ما البته وضعیت یکم به تباهی رفت قبلش رشته‌هایی که تقلب راحت بود کمتر بود ولی هرچی جلوتر میریم اسون‌تر میشه و گسترده‌تر

 

یه بحث خیلی مهم دانش‌آموزای حال حاضرن چیزی که من میبینم اینه که وضعیت خیلی عجیبه به جای اینکه معلم از دانش‌آموزا توقع داشته باشه، بهشون بگه اینکارا رو انجام بدین و تلاش کنید دانش‌آموزا توقع دارن از معلم‌ها و بدون هیچ‌کاری میخوان به همچی برسن 

پاسخ:
مجازی شدن امتحانا هم تقلب رو راحت‌تر کرده. یکی از فامیلامون معلمه. می‌گفت همکارش که اونم معلمه پول می‌گیره که جای بچه‌ها امتحان بده :|

نه دیگ رد شد رفت خیالتون راحت:) 

 

معلم پول می‌گیره؟؟؟؟؟ پس توقعی از دانش‌آموزا دیگه ندارم .

 

دانش‌آموزا الان تماس تصویری گروهی می‌گیرن موقع امتحان 

امتحان تستی هم میرن چندتا سیم کارت میارن هر کدوم یه گزینه خاصی رو میزنن مثلا نفر اول همه رو میزنه گزینه الف یه نفر همه سوالا رو میزنه گزینه ب یه نفر ج یه نفر د و پایان آزمون رو میزنن متوجه می‌شن کدوم سوالا رو درست زدن اینجوری جواب تمام سوالا رو در میارن میزن با شماره ثبت شدن وارد امتحان میشن اخرشم هر کدوم یکی دوتا رو اشتباه میزنن:/ که زشت نباشه یه وقت

پاسخ:
:)) به ما گفتن سؤالاتون شفاهیه و امتحان، تصویری!