۱۴۷۰- غلط کردم که این طوفان به صد گوهر نمیارزد
چند شب پیش وقتی مجبور شدم تا پنج صبح بیدار بمونم و از وب آو ساینس و اسکوپوس و پروکوئست و دهها سایت دیگه، دنبال مقاله بگردم و هی اِندنوت نصب کنم و هی نشه و هی ندونم چجوری باهاش کار کنم و پاک کنم و دوباره نصب کنم که اطلاعات مقالهها رو واردش کنم و ده جمله از فلان کتاب بخونم و بهش ارجاع بدم و تکالیف و گزارش کارمو بفرستم برای استاد مهارتهای پژوهش، قبل از جمعبندی و آپلود فایلها دست از کار کشیدم و رفتم تلگرام و یه کانال خصوصی برای خودم درست کردم و اسمشو گذاشتم غلط کردم غلط. تصمیم گرفتم تا روز فارغالتحصیلی هر موقع با تمام وجودم بیهیچ تردیدی احساس کردم که غلط کردم وارد مقطع دکتری شدم، برم اون لحظه رو در قالب یک واژه یا حداکثر یک جمله ثبت و ضبط کنم. و روز دفاع این غلط کردمها رو بشمرم. سپس لپتاپمو بستم و بدون اینکه تکالیفمو بارگذاری کرده باشم رفتم خوابیدم. صبح کلاس داشتم. هشت بیدار شدم و همچنان معتقد بودم که غلط کردم وارد این مقطع تحصیلی شدم، چرا که سه ساعت خواب کافی بهنظر نمیرسید. نُه و پنجاهوهشت دقیقه گزارش کارمو با نه ساعت و پنجاهوهشت دقیقه تأخیر آپلود کردم و وارد لینک کلاس شدم. سپس بهعنوان سرگروه داشتم مسائل و مشکلاتمون رو مطرح میکردم که استاد پاسخ بده. اولین مسألهای هم که مطرح کردم این بود که تفهیم و تفاهم نداریم. نمیفهمیم چی میگید. مثلاً وقتی میگید کلمات کلیدیتونو بپزید ینی چی کار کنیم باهاشون؟
+ این احساسات زودگذره و معمولاً شب امتحان و شب ارائه و شب تحویل تکالیف عارض میشه.
+ هفتۀ بعد دوتا ارائه دارم.
سلام این که گاهی وقتا یه جایی آدم کم میاره وبه غلط کردم میفته خیلی وقتا پیش میاد ولی نباس کم بیاری وبگی غلط کردم باید با تمام توانت به سمت جلو بری وکم نیاری ناامیدی وکم آوردن وبه غلط افتادن مال آدمای ضعیفه پس نباید به توان خوت اعتمادداشته باشی وبه سمت جلو وبااراده ومحکم حرکت کنی.
موفق باشید.