عید تا عید ۱
صبح با پیام تبریک عید پریسا بیدار شدم. در جوابش عکس یه گوسفند گوگولی و مسخره رو میفرستم و زیرشم یه متن فاخر مینویسم؛ که بیگمان فلسفهٔ قربان سر بریدن نیست، دل بریدن است. دل بریدن از هر چیزی که به آن تعلق خاطر داری. دل بریدن از هر چه تو را از او میگیرد. هوس کلهپاچه کردم. اسنپفودو باز میکنم مینویسم کلّه. میگه همچین غذایی نداریم. مینویسم پاچه؟ ندارن. مینویسم کَلَپچ. یه رستوران به اسم کلپچ پیدا میکنه، ولی در محدودۀ آدرس ما نیست. رستورانهای نزدیک رو انتخاب میکنم و اونا فقط حلیم دارن. یه بار دیگه میگردم. کلیدواژۀ چشم و زبان و مغز رو میزنم و ندارن. نمیدونم چرا چنین هوس مسخرهای کردم حال آنکه کلهپاچه دوست ندارم. ناکام گوشیو پرت میکنم یه گوشه و پتو رو میکشم روی سرم و مثل این مسئولینی که شب میخوابن و صبح یه حرکت جدید میزنن، تصمیم میگیرم بیام از امروز تا عید غدیر پست بذارم. با خلاقیت بیشتری فکر میکنم. هر روز ده تا پست بذارم یا تصاعدی؟ مثلاً امروز یه دونه فردا دو تا یا امروز نه تا فردا هشت تا؟ هر چند ساعت یه بار و پیوسته یا همه رو یه جا مثلاً چهار صبحِ همون روز؟ میتونم رمز بذارم و رمز هر پست تو پست قبلی باشه. اینجوری ملت مجبور میشن همه رو بخونن و شبیه مسابقه یا بازی میشه. بعد یادم میافته نتایج مصاحبههای دکتری دو هفته دیگه میاد و میتونم این بازی رو ادامه بدم و رمز اون پست توی پست روز غدیر باشه و رمز پست غدیر توی پست قبلش. اینجوری فقط اونایی خبر رد یا قبولیمو خواهند دونست که همۀ پستها رو خونده باشن. دیگه مخاطبآزاری از این شیرینتر و مردمآزاری از این بالاتر؟ :)) :دی
یک. رمز هر پست، آخرین واژۀ پست قبله. پس رمز پست بعدی واژۀ «بالاتر» هست. علامت ؟ و نقطه و :)) و :دی واژه محسوب نمیشن. و واژه اون کلمهایه که قبلش اسپیس زدیم. ینی میخوام بگم «از این بالاتر» یه واژه نیست، اما «ازمابهتران» و «ازهمهجابیخبر» یه واژه هست. یه واژۀ مرکب. قبل از «تر» و «ها» هم اسپیس نمیزنیم. و اگر پست بعدی با کلمۀ «همینجوری» تموم بشه، رمز پست بعدترش «همینجوری» خواهد بود. همین جوری رو جدا ننویسید. همینجوری درسته. اگر نیمفاصله ندارید یا بلد نیستید، عین کلمۀ موردنظر رو از پست قبلی کپی کنید.
دو. کامنتها و قسمت تماس با من تا یک هفته بسته است. دلیلش اینه که من از قبل پستها رو ننوشتم و یهویی این تصمیم رو گرفتم و برای نوشتنشون نیاز به تمرکز دارم و اگه کامنتا باز باشه ممکنه یه چیزی بپرسید و بگید و من یادم بره چی گفتم و چی میخواستم بگم.
سه. بیگمان فلسفهٔ قربان سر بریدن نیست، دل بریدن است. دل بریدن از هر چیزی که به آن تعلق خاطر داری. دل بریدن از هر چه تو را از او میگیرد. بگیر از من، هر آنچه تو را از من میگیرد.
عیدتون مبارک.
چهار. بالاتر :|