1148- آریا
جمعه, ۱۴ مهر ۱۳۹۶، ۰۷:۳۹ ب.ظ
1. اون سمت چپ، اولی، اولین گوشیم بود. از سوم دبیرستان تا اوایل کارشناسی. عکسای مدرسه و فصل اول وبلاگمو با اون گرفتم. مدرسه هم میبردمش یواشکی. تو جیبکوچیکهی کاپشنم قایمش میکردم و وقتایی که کاپشن نمیپوشیدم میذاشتمش اونجای کیفم که زیپ مخفی داشت1.
روزای اول دانشگاه جان به جانآفرین تسلیم کرد2.
ساتیو دومین همراهم بود. صدای اساماسهاش هنوز تو گوشمه3.
عکسای دانشگاه و فصل تورنادو رو با همین گرفتم. صدای استادا رو باهاش ضبط میکردم، فیلم میگرفتم، از جزوهها عکس میگرفتم، از در و دیوار و غذاهایی که درست میکردم و صُبا اون بود که بیدارم میکرد تا خواب نمونم4.
سیستم عاملش سیمبین بود. وایبر و تلگرام که اومد، بهونهگیر شد، هی خاموش شد و بالاخره تاچش از کار افتاد.
سال آخر کارشناسی سونی رو خریدم. سومین همدم و همراه. هر کدومشون انگار مال یه دوره از زندگیم بودن. انگار هر فصلی از زندگیم که تموم میشد و ورق میخورد، گوشیام میدونستن که وقت رفتنه. چند وقتی بود که سونی نای همراهی نداشت. از حال میرفت و دیگه صدام به صداش نمیرسید.
دو روزه آریا وارد زندگیم شده. آریا اسمشه. در واقع مدلشه، و چهارمین همراه و همدم من محسوب میشه.
2. یه سیمکارت ایرانسلم توش بود؛ به عنوان هدیه. تو انتخاب شماره نقشی نداشتم؛ شانسی بود. رُند نیست؛ ولی جامع و کامله. ینی جز اون صفرِ اولش، ده رقم بعدیش شامل رقمهای صفر تا نُهه. دو تا سالِ تولد هم توشه. 71 و شصتو؟ چه اهمیتی داره شصت و چنده.
راسته که میگن ایرانسلی شو، دنیاتو تغییر بده؟ دنیای من که هنوز همونه که.
3. انقد به روزمرهنویسی گیر ندید؛ شاید بعضیا واقعا کسی رو ندارن که در مورد همین اتفاقات ساده و پیش پا افتادهی زندگیشون باهاش حرف بزنن.
4. مصلحت کشور، مصرف تولید داخلی و کمک به کارگر ایرانی است.
۹۶/۰۷/۱۴